رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی
امضاي قرارداد 1919 م وثوق الدوله بين ايران و انگليس (1298 ش)
وثوقالدوله صدراعظم احمدشاه قاجار از نخستين روزهايي که زمام امور را در دست گرفت، بهطور محرمانه مذاکراتي را براي انعقاد يک قرارداد با نمايندگان دولت انگليس آغاز کرد که اين مذاکرات، بهصورت کاملاً سري، در حدود ۹ ماه به طول انجاميد. سرانجام در روز هجدهم مردادماه سال ۱۲۹۸ش يک روز پس از امضاي قرارداد ۱۹۱۹ درحاليکه شاه قاجار عازم اروپا بود، ناگهان و بدون زمينه قبلي، اعلاميه وثوقالدوله به ضميمه متن قرارداد در ايران منتشر شد و اعلام گرديد که اين قرارداد مورد تصويب هيئت وزيران قرار گرفته است. اين قرارداد شامل شش ماده و يک مقدمه و خلاصه آن عبارت بود از تعهدات انگلستان درباره احترام مطلق به استقلال و تماميت ايران، تأمين مستشاران انگليسي براي ادارات ايران و همکاري با ايران در زمينه احداث خطوط آهن و شبکه ارتباطي بههمراه اعطاي وام از طرف انگلستان. همچنين به موجب اين قرارداد، انگليس، زمام امور مالي، اقتصادي و ارتش ايران را در دست ميگرفت و ارتش متحدالشکل زير نظر فرماندهان انگليسي تشکيل ميشد. تعرفه گمرکي نيز در ظاهر براي حفظ منافع ايران و درحقيقت به سود بريتانيا تغيير مييافت. با انتشار اين بيانيه، موجي از مخالفت و موافقت در کشور برخاست و وثوقالدوله براي آرام کردن اوضاع، به مخالفان خود، مقادير زيادي رشوه داد. همچنين اين قرارداد در خارج از کشور، مورد مخالفت آمريکا و فرانسه که منافع خود را در خطر ميديدند قرار گرفت و سرانجام اين معاهده، بهعلت فشار شديد افکار عمومي، عملي نشد و پس از برکناري وثوق الدوله، لغو گرديد.
ارتحال آيت اللَّه العظمي "سيدابوالقاسم خويي" زعيم بزرگ حوزه علميه نجف اشرف (1371 ش)
آيتاللَّه العظمي سيدابوالقاسم خويي در سال 1278 ش (1317 ق) در شهرستان خوي به دنيا آمد. ايشان پس از تحصيل برخي مقدمات در زادگاه خود، راهي نجف اشرف گرديد و از محضر آيات عظام: شيخ الشريعه اصفهاني، ميرزاي ناييني، ضياءالدين عراقي، محمدحسين غروي اصفهاني، محمد جواد بلاغي و سيدمحمد حسين بادكوبهاي استفاده كرد. در حدود 30 سالگي آيتاللَّه خويي، بسياري از علماي زمان به اجتهاد ايشان گواهي دادند و از اين زمان بود كه حلقه درس خارج وي تشكيل شد و بيش از شصت سال ادامه يافت. در طول اين مدت طولاني هزاران شاگرد در محضر پرفيض اين عالم رباني پرورش يافتند كه هر يك به عنوان مرجعي در سراسر سرزمينهاي اسلامي منتشر شدهاند كه حضرات آيات: حسين وحيد خراساني، ميرزا جواد تبريزي، سيد عباس خاتم يزدي، سيد محمدحسين فضلاللَّه، سيد عبدالاعلي سبزواري، سيدعلي حسيني سيستاني، سيد محمد باقر صدر و محمد تقي جعفري از آن جملهاند. همچنين از اين عالم رباني آثار فراواني به يادگار مانده است كه ميتوان به معجم رجال و الحديث در علم رجال در 23 جلد، مصباح الفقاهه و تكمله منهاج الصادقين اشاره كرد. آيتاللَّه خويي در اواخر عمر به علت رهبري مردم در مبارزه با رژيم خونخوار بعث عراق به كوفه تبعيد شد تا اينكه سرانجام در 17 مرداد 1371 ش برابر با 8 صفر 1413 ق در 94 سالگي درگذشت. پيكر پاك اين عالم بزرگ در مراسمي خَفَقان بار و بدون حضور مردم، در مسجد الخضراء، محل تدريس ايشان در نجف اشرف، به خاك سپرده شد.
گروگانگيري و شهادت ديپلماتهاي كشورمان در افغانستان توسط گروهك طالبان (1377 ش)
پس از درگيرهاي فراواني كه بين دولت افغانستان و گروه طالبان در مناطق گوناگون اين كشور روي داد، سرانجام كابل پايتخت اين كشور به اشغال طالبان درآمد. از اينرو دفتر سفارت جمهوري اسلامي ايران در كابل به مزار شريف منتقل گرديد و امور مربوط به سفارت در آن شهر ادامه يافت. با حمله نيروهاي طالبان به سمت شمال افغانستان، شهر مزار شريف نيز به اشغال اين گروه درآمد و آنان بدون توجه به مصونيت سياسي و قوانين بين المللي، نُه ديپلمات ايراني و خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي را به شهادت رساندند. تا يك ماه پس از اين فاجعه، گروه طالبان از اعلام خبر شهادت ايرانيان خودداري ميكرد تا اين كه در نوزدهم شهريور سال 77، اين خبر را اعلام نمود. اين عمل ضد انساني با محكوميت شديد جمهوري اسلامي و دولتها و مجامع مختلف روبرو گرديد.
درگذشت استاد و دانشمند گرانقدر "شيخ مرتضي مدرس گيلاني" (1378 ش)
استاد شيخ مرتضي مدرس گيلاني در سال 1295ش در نجف اشرف به دنيا آمد. وي پس از فراگيري مقدمات، ادبيات و علوم مختلف را نزد استادان زمان فراگرفت و بر اثر ذكاوت و عشق به علوم و فنون ديگر به سرعت در آنها به استادي دست يافت. ايشان پس از مدتي در علم عروض و قافيه، رياضيات، حساب عالي، هيئت و نجوم، اخلاق و عرفان، طب قديم و علوم عقلي به مهارت رسيد و به تحقيق و پژوهش در اين زمينه پرداخت. وي با دانش و دانشمندان روابط نزديك و تنگاتنگي داشت و پس از درك محضرِ بسياري از فقها، اصوليين و زُهّاد عصر، به دريافت اجازات اجتهاد و روايت حديث نائل گرديد. استاد مدرس گيلاني از استادان نامي حوزه علميه نجف اشرف بود كه علوم ادبي، حكمت و نجوم تدريس ميكرد. وي در حدود سال 1335 ش در تهران اقامت گزيد و به تاليف و پژوهش و نشر آثار قلمي خود و تدريس در مدرسه مروي پرداخت. از كارهاي برجسته اين پژوهشگر، استخراج و نشر تقويم نجومي بود كه اين تقويم ساليان متمادي در ساير شهرهاي ايران منتشر ميگشت. از استاد مدرس يزدي بيش از يكصد و چهل اثر قلمي بر جاي مانده كه العروض و القافيه و البديع، لغتنامه هفت اورنگ، شرح جبرالخلاصه، اصول فقه و تصحيح اشارات ابن سينا از آن جملهاند. اين محقق نامآور سرانجام در 17 مرداد 1378 ش برابر با 25 ربيعالثاني 1420ق در 82 سالگي به ديار باقي شتافت و در بهشت زهرا به خاك سپرده شد.
روز خبرنگار
به مناسبت شهادت محمد صارمي، خبرنگار اعزامي خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران در مزار شريف افغانستان توسط گروه افراطي طالبان، روز هفدهم مرداد در جمهوري اسلامي ايران به عنوان روز خبرنگار نامگذاري شده است.
شهادت محمود صارمی؛ خبرنگار شهید (1377ش)
شهيد محمود صارمي در خردادماه ۱۳۴۷ش در شهرستان بروجرد در خانوادهاي مذهبي ديده به جهان گشود. وي تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در مدرسه شهيد باهنر بروجرد سپري نمود و دوران متوسطه را نيز در دبيرستان حضرت رسول (ص) در رشته علوم انساني با موفقيت در سالهاي ۱۳۶۵-۱۳۶۶ش پشت سر نهاد. او همراه با تحصيل بهدليل علاقه شديد به ورزش كاراته در اين رشته فعاليت خود را آغاز نمود و در فاصله كوتاهي با گذراندن دورههاي مختلف در اين رشته، موفق به كسب كمربند مشكي و كارت مربيگري در اين حرفه شد. صارمي در سال ۱۳۶۷ش در كنكور سراسري رشته علوم انساني دانشگاه تهران پذيرفته شد و دوران تحصيلات دانشگاهي خود را بهطور جدي با موفقيت و در سختترين شرايط زندگي - با كار كردن جهت امرار معاش و تأمين هزينههاي تحصيل - طي كرد. وي در دوران تحصيلات در دانشگاه بنا به وظيفه و احساس مسئوليت از طريق بسيج دانشجويي دانشگاه تهران به جبهههاي كردستان، حلبچه و جنوب خرمشهر اعزام و ۱۴ ماه در اين جبههها در كنار ساير رزمندگان اسلام به دفاع از كيان و تماميت ارضي كشور پرداخت. صارمي در سال ۱۳۷۱ش با داشتن دانشنامه كارشناسي، به استخدام سازمان خبرگزاري جمهوري اسلامي درآمد و بهعنوان كارشناس متون خبري فعاليت خود را آغاز نمود. وي پس از چند صباحي استخدام در سازمان ايرنا، تشكيل خانواده داد و در سال ۱۳۷۲ش خداوند فرزندي به او عطا كرد که نامش را سينا نهاد. صارمي با پشتكار فراوان در حين اشتغال در خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران، تحصيلات خود را در دوره كارشناسي ارشد ادامه داد و در سال ۱۳۷۴ش موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد از دانشگاه شهيد بهشتي در رشته جغرافياي انساني با گرايش روستايي گرديد. صارمي در ۲۶ ديماه سال ۱۳۷۵ش بهعنوان مسئول نمايندگي خبرگزاري جمهوري اسلامي راهي كابل در افغانستان شد زيرا در شرايطي که اين كشور درگير جنگهاي داخلي بود و بهخوبي ميدانست در اين سرزمين آشوبزده خطر به اسارت درآمدن و حتي شهادت وجود دارد اما برحسب وظيفه، رسالت و تكليف اين راه را انتخاب كرد. او با تنها سلاحش كه ايمان و قلمش بود، در آن وضعيت بحراني كشور مصيبتزده افغانستان توانست مظلوميت مردم ستمديده، زجركشيده و بيدفاع و بيگناه بهويژه مردم مزارشريف و جنايت گروه ضد بشري، تروريست، متحجر و خائن طالبان را بهطور صريح و سالم به گوش جهانيان برساند. صارمي حدود ۲۰ روز قبل از سقوط مزارشريف و آن حادثه تلخ، دچار بيماري آپانديس ميگردد كه با مشكلات فراوان و تلاش و پيگيري دوستانش به مدت پنج ساعت شبانه به دكتر رفته و با توجه به وضعيت نامساعد جسمياش، در محيطي كاملاً غيربهداشتي با فقدان امكانات، بدون وجود نور كافي و برق تحت عمل جراحي قرار ميگيرد. وي بعد از گذشت دو روز از اين جراحي، به ايران اعزام ميشود و با وجود سپري کردن دوران نقاهت در تهران، پس از اوجگيري جنگ در افغانستان برحسب تكليف از طريق خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران و با توجه به احساس مسئوليت شرعي و حرفهاي خبرنگاري و رسالتي كه بر دوش داشت؛ مجدداً چهاردهم مردادماه به محل كارش در مزارشريف اعزام شد و در زمان بسيار كوتاهي به مدت سه روز - تا هفدهم مردادماه - خبر سقوط مزارشريف و به خاك و خون كشيدن، قتلعام زنان، مردان و كودكان بيگناه را به ايران و سراسر جهان مخابره نمود. محمود صارمي بههمراه ديپلماتهاي کنسولگري جمهوري اسلامي در هفدهم مردادماه ۱۳۷۷ش، غريب و بيگناه در زيرزمين كنسولگري ايران بهشکلي فجيع و با بيرحمي تمام بهوسيله پيشرفتهترين سلاحهاي آمريكايي توسط تروريستهاي طالبان به رگبار مسلسل بسته شد و به صف رهپويان قافله قلمداران شهيد پيوست.
شهادت شهيد حسن شيرانی (1360ش)
حسن در يکي از روزهاي زيباي سال 1334 در خانوادهاي مذهبي در شهر رهنان از توابع استان اصفهان به دنيا آمد. کودکي 2 ساله بود که از نوازش دست پر مهر مادر محروم شد دوران کودکي را در زير سايه لطف و مهر پدر گذراند و وارد دبستان شد اما به علت فقر مادي از همان ابتداي ورود به مدرسه به شغل آشپزي مشغول شد و تنها توانست تا سال چهارم ابتدايي درس بخواند. 12 سال بيشتر نداشت که به کارگري پرداخت هرچه بزرگتر ميشد فشار فقر اجتماعي و بيعدالتي را بيشتر احساس ميکرد. تا اينکه با از دست دادن پدر مهربانش در 18 سالگي بار تامين معاش خانواده را بر دوش گرفت و با عزمي راسخ قدم به عرصه تلاش براي زيستن گذاشت شرکت در مجالس مذهبي به خصوص دعاي کميل و ندبه حسن را هرچه بيشتر با مفاهيم ديني آشنا نمود. به پيروي از آئين نکوي حضرت رسول در سن 22 سالگي با همسري مهربان ازدواج کرد با اوجگيري مبارزارت مردمي و شروع روزهاي پر التهاب انقلاب حسن نيز مشتاقانه به صف مبارزين راه حق پيوست او در طول انقلاب با تني چند از طلاب که عليه رژيم مشغول فعاليت بودند در رابطه بود و در فعاليتهاي انقلابي مانند پخش اعلاميه و نوار سخنراني امام (ره) شرکت در راهپيمائيها حضور داشت. تقريباً يکسال قبل از پيروزي انقلاب بود که توسط ساواک شناسائي و مورد تعقيب قرار گرفت و حسن در اين مدت به شهرهاي آبادان و سپس مشهد متواري شد چند ماه قبل از پيروزي انقلاب به وطنش بازگشت که در يکي از تظاهراتها به دست عمال رژيم زخمي شد اما هنگام ورود امام به ميهن مشتاقانه به ديدار ايشان به تهران شتافت روز 22 بهمن يکي از مبارزان در صحنه بود و پس از پيروزي انقلاب او که عاشق امام بود با شنيدن فرمان تشکيل بسيج عاشقانه دوره آموزشي بسيج را گذراند و پس از شروع جنگ تحميلي در تاريخ 4/2/1360 به جبهههاي نبرد حق شتافت او که در جبهه دارخوئين رشادتهاي فراواني ازحمله اسير کردن تعداد زيادي نيروي دشمن را از خود نشان داده بود سرانجام در روز هفدهم مردادماه سال 1360 در يک ضد حمله در سن 26 سالگي بر اثر اصابت ترکش خمپاره دعوت حق را لبيک گفت و خون پاکش بر خاک سرخ جبهه دارخوئين يادآور روئيدن شقايقهاي سرخ شد.
شهادت شهيد محمد انصاری دماوندی (1361ش)
شهيد محمد انصاري دماوندي در سال ۱۳۳۹ش در يک خانواده مذهبي و کشاورز چشم به جهان گشود. محمد از همان ابتداي کودکي نسبت به انجام فرائض ديني دقت خاصي به خرج ميداد. وي، دوران تحصيل را همراه با کار و تلاش فراوان و کمک به پدر و مادر در کارهاي کشاورزي به پايان رساند و پس از اخذ مدرک ديپلم وارد دانشگاه گرديد. محمد همزمان با پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي در فعاليتهاي فرهنگي و جهاد سازندگي فعالانه حضور يافت؛ آنگاه در اداره آموزش و پرورش استخدام شد. او ابتدا کار خود را در امور تربيتي آغاز نمود. انصاري با شروع جنگ تحميلي رژيم بعثي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، دفعات بسياري به جبهههاي حق عليه باطل شتافت تا اينکه سرانجام در تاريخ هفدهم مردادماه سال ۱۳۶۱ هجري شمسي در جبهههاي جنوب کشور درحاليکه تنها ۲۲ سال سن داشت، به درجه رفيع شهادت نائل آمد. فرازی از وصيتنامه: لحظهلحظه باارزش و پرعظمت است. امشب همچون شب عاشوراي حسيني است که ميبايست راه خويش را انتخاب کرد پس خدايا ياريام کن تا امشب در صحنه کارزار حاضر شوم و همچون ياران آقا اباعبداللهالحسين (ع) بجنگم و به شهادت نائل گردم. بارالها! خالصم کن تا هدف، عمل و تمامي اعضا و جوارحم براي تو باشد، و من بهدنبال پيام رهبر قائدم و سرورم بهپا خاستم تا او را ياري کنم و مستضعفين جهان را از بند مستکبران رها سازم.
زلزله شدید تمام شهرهای مازندران را لرزاند و خسارات زیادی از خود بر جای گذاشت(1351ش(
حضرت آیه الله العظمی حاج سید محمد هادی میلانی از اجلّه علما و از مراجع تقلید در سن 83 سالگی در مشهد بدرود حیات گفتند(1354ش(
.........................................................................................................................................
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری
عزيمت پيامبر اكرم(ص) به شهر "طائف" جهت تبليغ دينِ اسلام(3 سال قبل از هجرت)
سفر تبليغي پيامبر اسلام به شهر طائف در نزديكي مكه در حالي صورت گرفت كه به تازگي ابوطالب، ياور و حامي بزرگ آن حضرت، وفات يافته و به همين دليل، مشركان قريش بر آزار و اذيت خود عليه پيامبر، افزوده بودند. بنابراين اگر اهالي طائف به اسلام ميگرويدند، اين شهر پايگاه و محل امني براي مسلمانان تحت ستم مكه ميشد.اما سران قبيلهي ثقيف در طائف، نه تنها به خداي يكتا و رسالت حضرت محمد(ص) ايمان نياوردند، بلكه به تحريك آنها برخي مردم نادان، پيامبر اكرم(ص) را مورد آزار و اذيت قرار دادند و ايشان را مجروح كردند.
وفات "عبدالعزيز اندلسي" لغت شناس و مورخ(487 ق)
عبدالعزيز اندلسي در اكثر علوم متداول زمان خود، مهارت و دانش بسيار داشت و تاليفات متعددي از خود بر جاي گذاشت. از ميان آثارِ وي ميتوان به شرح نوادر القالي، اشاره كرد.
مرگ "غازان خان" ايلخانِ مغول، پس از 9 سال سلطنت در ايران(703 ق)
غازان، نخستين پادشاه مغول است كه رسماً به دين اسلام درآمد. او سرداران و سپاه مغولِ خود را وادار به قبول اسلام كرد و خود را محمود ناميد. وي در دهم ذيقعدهي سال 694 ق در تبريز به پادشاهي دست يافت و دين اسلام را مذهب رسميِ دولت ايلخاني اعلام كرد. غازان، سپس فرمان داد كه همهي كليساها و معابد يهود و بودايى و زرتشتي را ويران سازند و آنها را تبديل به مسجد نمايند. او دستوراتي با نام ياساهاي غازاني وضع كرد و اوضاع مملكت را به كنترل خود درآورد. غازان دوبار به شام و مصر لشكر كشيد ولي در بار دوم از پادشاه مصر، شكست سختي خورد و آنقدر از اين شكست اندوهگين شد كه در شوال سال 703 ق در سي و سه سالگي در نزديكي قزوين درگذشت. غازان از سالها قبل از مرگش، دستور داده بود كه در بيرون شهر تبريز و در مغرب آن، مقبرهي عظيمي كه داراي گنبد رفيعي بود براي او برپا كردند و در زير همين قُبّه بود كه جسد غازانِ مغول را به خاك سپردند.
.........................................................................................................................................
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی
لغو قرارداد استعماری انگليس با افغانستان و اعلام استقلال افغانستان (1919م)
كشور افغانستان واقع در جنوب غربي آسيا در 27 آوريل 1747 از انگلستان مستقل گرديد، ولي دخالتهاي فراوان اين استعمارگر پير ادامه يافت و قراردادهاي امتيازآورِ زيادي را با افغانستان منعقد ساخت. در اوايل قرن بيستم، شيرعليخان، حاكم افغانستان بر اثر اختلافاتي كه با انگليسيها پيدا كرد، با آنان به جنگ پرداخت. پس از پايان جنگ و بركناري وي، عبدالرحمن خان بر سر كار آمد. سرانجام امان اللَّه خان فرمانروايى يافت و در 8 اوت سال 1919م افغانستان را كشور پادشاهي اعلام كرد و كليه قراردادهايى را كه با انگلستان منعقد شده بود فسخ نمود. اين عمل كه به معناي اعلام استقلال اين كشور بود، موجب خشم انگلستان و منجر به بركناري اماناللَّهخان گرديد. افغانستان سرزميني است در جنوب غربي آسيا با 652/255 كيلومتر مربع مساحت و حدود 23 ميليون نفر جمعيت، كه اكثراً مسلمان بوده و به دو زبان پشتو و فارسي دري صحبت ميكنند. پايتخت افغانستان كابل، و از شهرهاي مهم آن، قندهار، مزارشريف، هرات و جلال آباد قابل ذكرند. بيش از 50 درصد مردم افغان نژاد پشتو داشته و بقيه گروههاي نژادي از جمله تاجيك، ازبك و تركمن در اقليتند. واحد پول افغانستان افغاني است. پيشبيني ميشود جمعيت اين كشور تا سال 2025 در حدود 45 ميليون نفر خواهد شد. نظام سياسي حاكم بر افغانستان حكومت (دولت) موقت انتقالي تحت نظارت سازمان ملل متحد است. 15 فوريه سالروز خروج قواي شوروي در سال 1988م از افغانستان را روز ملي اين كشور نامگذاري كردهاند.
آغاز بناي شهر "اسكندريه" توسط اسكندر مقدوني در مصر (333 سال قبل از ميلاد)
اسکندريه، شهر بندري مهم و دومين شهر بزرگ مصر است. نام اين شهر از نام اسکندر مقدوني گرفته شده است که پس از فتوحاتش، دستور ساخت اين شهر را داده بود. اسکندريه، در دوره بطلميوسيان پايتخت بود و بزرگترين شهر جهان يوناني شناخته ميشد. امروزه جمعيت اين شهر ۳،۵ تا ۵ ميليون نفر است و دومين شهر بزرگ مصر و همچنين پنجمين بندر بزرگ آن بهشمار ميآيد. کتابخانه اسکندريه نيز از کتابخانههاي معروف جهان ميباشد. علاوه بر اينها، اسکندريه بهخاطر لولههاي گاز و نفتي که از سوئز به آن ارتباط دارد منطقه صنعتي مهمي بهشمار ميرود. •مصر کشوري است در شمال خاوري قاره آفريقا و شبه جزيره سينا نيز که در قاره آسيا قرار گرفته بخشي از قلمرو اين کشور است. مصر در جنوب درياي مديترانه و غرب درياي سرخ قرار داشته و از غرب با ليبي و از جنوب با سودان همسايه است. اين کشور از سوي شبه جزيره سينا با رژيم صهيونيستي و نوار غزه در فلسطين مرز زميني دارد. مصر يکي از پرجمعيتترين کشورهاي آفريقايي و خاورميانه است که بيشتر جمعيت حدود ۷۵ ميليون نفري آن در کنار رود نيل زندگي ميکنند. کرانههاي رود نيل منطقهاي است که ۴۰ هزار کيلومتر مربع يعني حدود يک بيست و پنجم اين سرزمين عمدتاً بياباني را تشکيل ميدهد. حدود نيمي از جمعيت اين کشور شهرنشين هستند که بيشتر آنان در دو شهر بزرگ قاهره و اسکندريه و حومه آنها زندگي ميکنند. مصر از ديدگاه سياسي و فرهنگي يکي از مهمترين کشورها در جهان عرب و خاورميانه است و دانشگاه الازهر نيز بهعنوان يکي از مهمترين مراکز مذهبي جهان اسلام در اين کشور قرار دارد.
خودكشي "نِرون" امپراتور سفاك و خون ريز روم (68م) (ر.ك: 1 فوريه)
كلاديوس سزار معروف به نرون، امپراتور خونخوار روم باستان در ۳۱ ژانويه سال ۳۷ م بهدنيا آمد و در كودكي به فرزندخواندگي امپراتور وقت روم پذيرفته شد. وي اعمال وحشيانه خود را از سنين نوجواني آغاز كرد و در اين راه حتي از قتل مادر و همسر خود دريغ ننمود. نرون پس از مرگ امپراتور، كه قتل او را نيز به نرون نسبت ميدهند، در اول فوريه سال ۵۴ م در سن ۱۷ سالگي به امپراتوري روم رسيد. وي سالهاي اوليه سلطنت را با راهنمايىهاي عاقلانه برخي نزديكان خود به نحوه مطلوبي گذراند اما مدتي نگذشت كه جنايتهاي فراواني در پيش گرفت و مردم بسياري را به كشتن داد. در سيزدهم ژوئيه ۶۴م حريق بزرگي در رم به وقوع پيوست كه گفته ميشود به تحريك او صورت گرفت. اين آتشسوزي كه قسمت عمده شهر را در كام خود فرو برد، بهانهاي به دست نرون داد تا به قتلعام مسيحيان دست زند. از اينرو دستور كشتار يكصد هزار مسيحي را صادر كرد که اين فرمان با بيرحمي هرچه تمامتر اجرا شد. از ديگر حوادث دوران حكومت نرون، قيام خونين و پرتلفات مردم عليه ستمگريها و جنايات او بود كه با شكست مردم مواجه شد و به قتلعام بسياري از انسانها انجاميد. همچنين در زمان نرون جنگ ميان ايران و روم روي داد كه منجر به انعقاد صلح بين دو طرف گرديد. درنهايت بر اثر ظلم و ستم فراوان نرون بهويژه نسبت به مسيحيان، توطئههايي عليه او صورت گرفت. در آخرين شورش بزرگ عليه نرون كه توسط ارتش روم صورت پذيرفت، نرون كه پيروزي شورشيان را نزديك ميديد، از ترس شكنجه شدن توسط مخالفان، در هشتم اوت سال ۶۸ م پس از ۱۴ سال حكومت سراسر ظلم و جنايت درحاليكه ۳۱ سال بيشتر نداشت، خودكشي كرد.
مرگ "پيتر پُل روبنس" نقاش برجسته اروپايي (1639م)
پيتر پل روبِنْسْ، استاد برجسته عالم نقاشي اروپا در 5 ماه مه 1577م متولد شد و در سنين جواني به استادي در رشته نقاشي رسيد. وي در سال 1600م به ايتاليا رفت و نقاش دربار دوكِ مانتوآ شد و سه سال بعد ضمن سفر به اسپانيا، از آثار موجود در مجموعه سلطنتي اين كشور بازديد نمود و تحت تاثير قرار گرفت. وي شيوهها و دستآوردهاي اساتيد دوره رنسانس و ساير ادوار را در هم آميخت و نخستين شيوه حقيقتاً اروپايى را در سبك خويش گنجانيد. هنر روبنس حاصل مطالعه همه جانبه آثار بسياري از اساتيد است و تلفيق و تركيبي بديع به شمار ميرود. وي در آثار خود به سبكي پراحساس روي آورد. در عين حال از نوشتههاي روبنس مشخص ميشود كه وي با دقت به كنترل طراحيهايش ميپرداخته است و در بيشتر موارد، آخرين كار روي تابلوهايى كه دستيارانش انجام ميدادند را خود برعهده ميگرفت. از ويژگيهاي روبنس در نقاشي، برجستهنمايى قوي با اسلوب روشن و تاريك است و محور بيشتر آثارش بدنِ آدمي است. در آثاري از وي كه به جانوران پرداخته است، بدن نيرومند آنها با حركات پرنشاط و طبيعي حيوان نشان داده شده و در تابلوهايى كه با مضمون صحنه شكار است، عمل خشونتآميز و نيروي انساني تجسم شده است. در مجموعه آثار وي ميتوان نقاشيهاي بيشمار سنگي محراب، چهرهنگاريها، منظرهها، نقاشيهاي مذهبي و اساطيري، صحنه هايى از تاريخ كلاسيك، طراحيهاي روي پارچه و تصاوير كتاب را مشاهده كرد. برخي از آثار وي عبارتند از تابلوهاي ؛ برافراشتن صليب، شكار شير، ربايش دخترانِ لئوكيپوس و... . وي در كنار كارهاي هنري، به دليل ارتباط با دربار و پادشاهان، به مأموريتهاي ديپلماتيك نيز فرستاده ميشد و به عنوان يك دلال هنري به خريد و فروش آثار هنري معاصرين و اشياء عتيقه ميپرداخت و به همين دليل بر ثروت و دارائياش افزوده شد. پيترپل روبنس پس از 62 سال زندگي در 18 اوت 1639 در گذشت.
اعلان جنگ شوروي به ژاپن در آخرين روزهاي جنگ جهاني دوم (1945م)
هنگامي كه پس از پايان جنگ جهاني دوم در اروپا، كنفرانس پوتسدام در اواخر ژوئيه در آلمان برپا بود، ترومن رئيس جمهور وقت امريكا به استالين، ديكتاتور سفاك شوروي اطلاع داد كه با دسترسي امريكا به بمب هستهاي، احتمال به كار بردن آن توسط امريكا وجود دارد كه در اين صورت شكست ژاپن در اين جنگ حتمي خواهد بود. از اين رو ترومن، استالين را به اعلان جنگ عليه ژاپن ترغيب كرد و به او اطمينان داد كه از حضور در جنگي كه رو به پايان است، ضرري نخواهد كرد. در اين شرايط و در حالي كه طي سالهاي گذشته شوروي با ژاپن، قرارداد عدم تجاوز امضا كرده بود، پس از آن كه هيروشيما در 6 اوت 1945م توسط امريكا، هدف حمله هستهاي قرار گرفت و ژاپن در آستانه تسليم شدن بود، شوروي به فرمان استالين به ژاپن اعلان جنگ داد تا بخشهايى از ژاپن و متصرفاتش را به دست آوَرَد. جنگ شوروي و ژاپن كه در 8 اوت 1945 آغاز شد. تنها يك هفته به طول انجاميد و ارتش شوروي در پايان اين حملات كه با حمله به ناحيه منچوري در شمال شرق چين آغاز شد، موفق گرديد شمالِ كره و جزاير كوريل را به تصرف خود درآوَرَد. جزاير كوريل هنوز هم در اختيار روسيه است و مذاكرات ژاپن و روسيه براي تعيين سرنوشت اين جزاير تاكنون به نتيجه نرسيده است.
كنارهگيري "ريچارْدْ نيكْسون" رئيس جمهور امريكا در پي رسوايي "واتِرْگيْتْ" (1974م)
در جريان تبليغات انتخابات رياست جمهوري امريكا در سال 1972م، افرادي از حزب جمهوري خواه وارد ستاد مركزي انتخابات حزب رقيب يعني حزب دموكرات در ساختمان هتل واتِرْگِيْت واشينگتن شدند. اين افراد علاوه بر سرقت بخشي از اسناد و مدارك، در اين محل، ميكروفونهاي مخفي را براي استراق سمع كار گذاشتند. اين ماجرا پس از پيروزي نيكسون در انتخابات سال 1972م از طرف دو روزنامهنگار امريكايى كشف و جريان آن در روزنامه واشنگتُن پُسْتْ منتشر شد. كار به كنگره و ديوان عالي كشور كشيد و نيكسون در برابر اتهامات وارده مبني بر اطلاع از اين كار و صدور مجوز آن، نقش خود را در اين ماجرا به كلي انكار كرد. وي حتي كساني را كه متهم به شركت دراين قضيه شده بودند از مقامات خود منفصل نمود، ولي مقامات بركنار شده، در جريان رسيدگي به اين ماجرا در كنگره و مراجع قضايى شواهد غيرقابل انكاري از دخالت و اطلاع شخص رئيس جمهور در اين قضيه ارائه دادند. نيكسون سرانجام اعتراف كرد كه از داستان واترگيْتْ اطلاع داشته و چون در خطر استيضاح و بركناري از مقام رياست جمهوري قرار گرفت، پيشدستي كرد و در روز هشتم اوت 1974م به عنوان اولين رئيس جمهور در تاريخ امريكا، از مقام خود استعفا داد. پس از وي، جرالْدْ فورْدْ معاون نيكسون، تا پايان دوران چهار ساله رياست جمهوري، جانشين او شد. اولين اقدام فورد در مقام رياست جمهوري، عفو نيكسون و صدور دستور منع تعقيب وي بود كه بدين وسيله، نيكسون را از مجازات رهايي بخشيد. در دو سال زمامداري فورد، سايه واترگيت بر سر حكومت او و حزب جمهوريخواه امريكا سنگيني ميكرد و همين ماجرا و خاطرات تلخي كه مردم امريكا از آن داشتند باعث شكست سنگين آنان در انتخابات رياست جمهوري سال 1976م گرديد.
مرگ "كاميل شمعون" رئيس جمهور اسبق لبنان (1987م)
كاميل شمعون رئيس جمهور اسبق لبنان در سال 1900م به دنيا آمد. وي در سال 1929 براي اولين بار به نمايندگي مجلس لبنان انتخاب شد و در 9 دوره بعدي انتخابات اين كشور، كرسي نمايندگي خود را حفظ كرد. شمعون به موازات اين سمت، در اين مدت، در كابينههاي مختلف، تصدّي وزارتخانههاي دارايي و كشور را برعهده داشت و سرانجام در سال 1952 به رياست جمهوري لبنان دست يافت. او پيمان بغداد موسوم به سنتو را تأييد نمود و به امريكا براي احداث پايگاه در لبنان كمك كرد. كاميل شمعون در سال 1958م هنگامي كه ماههاي آخر حكومت خود را ميگذرانيد، براي سركوبي قيام مسلمانان لبنان كه عليه سلطه خواهي و تلاش مسيحيان براي قبضه حكومت به پا خاسته بودند، از امريكا رسماً درخواست كمك نظامي كرد. امريكا نيز با اعزام تفنگداران دريايي خود به لبنان، قيام مردم را سركوب كرد. كاميل شمعون پس از كنارهگيري از قدرت، حزب مليگرايان احرار را در لبنان به وجود آورد. او با تأسيس اين حزب، نقش غير رسمي خود را در حفظ ساختار جناح مسيحيان ماروني در قدرت ايفا كرد. شمعون از دوستان نزديك محمد رضا پهلوي، شاه مخلوع ايران بود و همواره از كمكهاي مالي و تبليغاتي وي بهرهمند ميشد. شمعون همچنين از مخالفان سرسخت انقلاب اسلامي ايران و حكومت آن به شمار ميرفت و در هر فرصتي، خشم و دشمني خود را نسبت به انقلاب ابراز ميداشت. كاميل شمعون سرانجام در روز هشتم اوت 1987م بر اثر سكته قلبي در 87 سالگي در بيروت درگذشت و با مرگ شمعون يكي ديگر از پايههاي اساسي نظام ماروني حاكم بر لبنان از صحنه پرتلاطم سياسي اين كشور خارج شد.