رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی
آغاز دوره پنجم مشروطه و دوران سياه ديكتاتوري شاه و سلطه آمريكا
به دنبال كودتاي آمريكايي 28 مرداد 1332 و متلاشي شدن نهضت ملي و حضور بلامنازع آمريكا در ايران، دوره پنجم مشروطه همراه با دوران سياه ديكتاتوري محمدرضا شاه و سلطه آمريكا در ايران آغاز شد. رژيم شاه و استعمار آمريكا در پي رسيدن به آرامش داخلي و امنيت مورد نظر در سطح منطقه، آخرين نفسهاي حقخواه و معترض آيتاللَّه كاشاني را با دستگيري ايشان بريدند و فدائيان اسلام را كه با تفكر و خطمشي اسلامي، عليه اقدامات رژيم به فعاليت مسلحانه دست زده بودند، اعدام و تشكيلات جوان آنان را متلاشي كردند. رژيم شاه براي حفظ موقعيت خود و سركوب جنبشهاي مردمي و قيام ملت، با كمك مستشاران آمريكايي، دست به تشكيل سازمان مخوف و جهنمي ساواك زد و دست آن را در انجام هر جنايتي باز گذاشت. ازسال 1332، يك بار ديگر قدرت استبداد و سلطه استعمار، موجب شكلگيري ديكتاتوري پهلوي گرديد. اين دوره سياه كه دومين دوره ديكتاتوري دودمان پهلوي است تا سال 1357 به مدت 25 سال ادامه يافت و در نهايت با فراگير شدن نهضت اسلامي ايران به رهبري امام خميني(ره)، متلاشي شد.
تغيير نام پيمان بغداد به سازمان پيمان مركزي، موسوم به "سنتو" (1338ش)
سازمان پيمان مركزي موسوم به سنتو كه با شركت ايران، تركيه، پاكستان و انگليس تشكيل شده بود، در اين روز، جايگزين پيمان بغداد گرديد. اگرچه آمريكا رسماً عضو پيمان سنتو نبود و به عنوان ناظر در جلساتِ آن شركت ميكرد، اما عملاً در تمامي تصميماتِ اين پيمان دخالت و نقش مؤثر داشت. در واقع، پيمان سنتو، حلقه مركزي سيستم نظامي غرب عليه شوروي سابق بود و پيمانهاي ناتو در غرب و سيتو در خاور دور را به يكديگر متصل ميكرد. اين پيمان پس از پيروزي انقلاب اسلامي و خروج ايران در سال 1357 ش به حالت تعليق درآمد و عملاً مُنحل شد.
علام آمريكا مبني بر اشتباه در حمله به هواپيمای مسافربری ايران (1367)
پس از گذشت حدود 45 روز از سرنگوني هواپيماي مسافربري ايران توسط نظاميان متجاوز آمريكايي در خليج فارس و كشته شدن 298 نفر از سرنشينان آن، دولت آمريكا در حالي اين حمله را اشتباه خواند كه پيش از آن به فرمانده ناو مهاجم آمريكايي مدال شجاعت و لياقت اعطا كرده بود.
اعلام دبيركل سازمان ملل متحد مبني بر آغاز آتش بس ميان ايران و عراق (1367 ش)
رژيم عراق كه تصور نميكرد، جمهوري اسلامي ايران قطعنامه 598 شوراي امنيت را بپذيرد، در قبال پذيرش ايران، به فكر به راه انداختن جنگي دوباره بود. بنابراين با حمله گسترده به مناطق مرزي، قصد پيشروي به خاك ايران را داشت كه با مقاومت نيروهاي ايراني، اين حملات خنثي گشت. از آن پس مذاكرات طولاني با سازمان ملل با مسؤولان سياسي ايران و عراق آغاز شد و سرانجام در نهمين جلسه ملاقات با دبيركل وقت سازمان ملل متحد، خاوير پِرِز دِكوئيار، در شانزدهم مرداد 67، وزير خارجه ايران، پاسخ جمهوري اسلامي ايران را مبني بر قبول برقراري آتشبس اعلام كرد. پس از آن، دبير كل سازمان ملل متحد، تاريخ 29 مرداد 1367 برابر با 20 اوت 1988 م را براي برقراري آتشبس عنوان نمود.
افتتاح شبكه استانی سيما در اصفهان (1375 ش(
رحلت محمدحسين بهجتی؛ شاعر و روحانی فرزانه (1386ش)
حاج شيخ محمدحسين بهجتي اردکاني (شفق) در سال ۱۳۱۴ش چشم به جهان گشود. وي از سن هفت سالگي، فراگيري علم و دانش را در مکتبهاي آن زمان شروع کرد و در سال ۱۳۳۱ش به تشويق ملامحمد حائري به قم رفت و در مدرسه خان - آيتالله العظمي بروجردي - و فيضيه و حجتيه سکني گزيد. شيخ محمدحسين بهجتي همزمان با اين دروس، تاريخ و حديث و زبان انگليسي را تا حدودي فرا گرفت. اين عالم گرانقدر يزدي با بزرگاني چون آيتالله هاشمي رفسنجاني، مسعودي خميني و مقام معظم رهبري حضرت آيتالله العظمي خامنهاي همدرس و هممباحثه بود. وي همچنين از شاگردان حضرت امام خميني (ره) و حضرت آيتالله سيدروحالله خاتمي و اولين شاعر شعر انقلاب اسلامي - متخلص به شفق - بود که پس از سالها تلاش علمي در حوزه علميه قم و امامت جماعت مسجدالرسول - مسجد اردکانيها - در تهران، انجام امور فرهنگي در بخش انتشارات سپاه و تدريس فارسي و عربي به دعوت آيتالله مصباح يزدي در شهر مقدس قم؛ پس از تصدي مسئوليت نمايندگي امام (ره) و امامت جمعه يزد، توسط مرحوم آيتالله خاتمي به امامت جمعه اردکان منصوب شد. شيخ محمدحسين بهجتي، سراينده يکي از اشعار معروفي که همه بچهها از دوران دبستان آن را به ياد دارند، با مطلع "هرچه که بيند ديده خدايش آفريده..." سرانجام در شامگاه دوشنبه بيست و نهم مردادماه سال ۱۳۸۶ هجري شمسي در سن ۷۳ سالگي پس از سالها بيماري مزمن قلبي دار فاني را وداع گفت و به ديار باقي شتافت.
شهادت شهيد غلامرضا ابراهيمی (1363ش)
شهيد غلامرضا ابراهيمي در سال ۱۳۴۰ش در روستاي عليآباد سربيشه متولد شد. غلامرضا در کودکي مادرش را از دست داد و يتيم شد؛ اين امر در روحيه او تأثير فراوان گذاشت. وي همراه پدر به کار دامداري و کشاورزي روي آورد و همواره به ديگران کمک ميکرد و از اينرو مورد احترام همه بود. غلامرضا قبل از رسيدن به سن سربازي، ازدواج کرد و صاحب دو فرزند پسر شد. هميشه دوستان و آشنايان را نصيحت ميکرد و ميگفت: «پيرو علي (ع) باشيد و نماز بخوانيد و روزه بگيريد، خمس و زکات بدهيد و به اسلام خدمت کنيد.» غلامرضا در سال ۱۳۶۱ش براي انجام خدمت مقدس سربازي به نيروي انتظامي پيوست؛ مدتي در زاهدان خدمت کرد، سپس بهمنظور دفاع از مرزهاي ميهن اسلامي، عازم جبهههاي نبرد حق عليه باطل شد تا اينکه سرانجام در تاريخ بيست و نهم مردادماه ۱۳۶۳ هجري شمسي، تير دشمن پيکر پاکش را نشانه رفت و در سن ۲۳ سالگي به خيل شهدا پيوست. پيکر پاک شهيد غلامرضا ابراهيمي در بيرجند تشييع و در روستاي زادگاهش (عليآباد سربيشه) به خاک سپرده شد.
شهادت شهيد حسن شوكت پور (1368ش)
شهيد حسن شوكتپور در دوازدهم آذرماه سال ۱۳۳۱ش در شهر سمنان و در شب شهادت امام حسن مجتبي (ع) در خانوادهاي مذهبي و متدين ديده به جهان گشود. او تحصيلات ابتدايي را در سمنان گذراند و پس از آن بههمراه خانواده به روستاي درجزين از توابع سمنان مهاجرت كرد. او با وجود سن کم، به مجالس مذهبي و تحصيل علوم ديني علاقهمند بود. حسن پيش از پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي در سال ۱۳۵۳ش در يكي از دبستانهاي تهران به فعاليتهاي فرهنگي پرداخت و پس از پيروزي انقلاب از سوي دفتر عمران حضرت امام خميني (ره) به كردستان رفت و در آنجا به فعاليتهاي عمراني و سازندگي مشغول شد. پس از آن، مدتي با واحد فرهنگي حزب جمهوري اسلامي همكاري كرده و به افشاي جنايات گروهك منافقين در كردستان پرداخت. با شروع جنگ تحميلي رژيم بعثي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، به عضويت رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و در بيشتر عملياتها شركت كرد. او بهدليل تواناييهاي بسياري كه داشت بهعنوان مسئول تداركات قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) منصوب شد و در عمليات والفجر ۸ بر اثر اصابت تركش به كمرش مجروح و قطع نخاع گرديد. پس از سپري كردن دوره نقاهت بهعنوان فرماندهي لجستيك نيروي مقاومت و جانشين فرماندهي لجستيك سپاه به فعاليت پرداخت و پس از تحمل چهار سال درد و رنج در سحرگاه بيست و نهم مردادماه ۱۳۶۸ هجري شمسي در بيمارستان بقيةالله به فيض عظيم شهادت نائل گرديد.
درگذشت ميرزا رضا كلهر ،نامدارترين خوشنويس دوره قاجاريه (1271ش)
ميرزا رضا كلهر فرزند رحيم بيك ، در سال 1245 هجري قمري ، در منطقه كلهر كرمانشاه به دنيا آمد . در آغازجواني به مقتضاي ايلي به سواري و تيراندازي متمايل گشت ، اما بعد ها به خوشنويسي روي آوردو به تهران رهسپار شد و نزد « ميرزا محمد خوانساري » تعليم خط گرفت . كلهر به سرعت از استادش پيشي گرفت و ناگزير خطوط به جا مانده از مير عماد را سرمشق قرار داد. وقتي كه آوازه او در افواه مردم پيچيد ، ناصرالدين شاه قاجار او را دعوت نمود و مدتي به شاگردي نزدكلهر مشق خط نمود. علاقه شاه به وي هيچگاه باعث نگرديد به درآمد دربار متكي گردد و با حقوق اندكي كه از راه كتابت دريافت مي داشت روزگار گذراند، تا سرانجام در سال 1310 ه، ق. بر اثر بيماري وبا درگذشت.
در جلسه فوق العاده امروز مجلس شورای ملی، لایحه دولت مبنی بر برقراری حکومت نظامی در اصفهان برای مدت یک ماه به تصویب رسید)
از ساعت 12/45 الی 13/40، مراسمی در تهران با حضور حدود 80 نفر و سخنرانی درباره به آتش کشیدن سینما رکس آبادان در مسجد حضرت عباس واقع در خیابان خاوران برگزار شد.(1357ش(
ر ساعت 22/30، مراسمی در تهران با حضور جمعیتی حدود 10 هزار نفر و سخنرانی آقایان محمد جواد باهنر و شیخ محمد مفتح در مسجد قبا بر گزار شد.(1357ش)
در این مراسم تعدادی اعلامیه درباره حوادث شهرهای اصفهان و شیراز و همچنین اعلامیه ای دستنویس درباره آتش سوزی سینما رکس آبادان در میان جمعیت توزیع شد.
.........................................................................................................................................
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری
تصرف آمل توسط "داعي كبير" از نوادگان حضرت علي(ع)(250ق)
در سال 250 حسن بن ریدی علوی معروف به داعی کبیر در مازندران خروج کرد . وهسودان پسر جستان نیز که پادشاه دیلمان بود ، بیعت او را پذیرفت . ولی سال دیگر وهسودان معلوم نیست به چه سببی از داعی برگشت و در همان سال وهسودان وفات یافت . معروفترین پادشاه جستانی پسروهسودان ، جستان است ( جستان سوم ) و نزدیک پنجاه سال فرمانروایی کرد و باداعی کبیر جانشین او بیعت داشت. جستان با کمک علویان ری را تاراج نمود. مردم ری ناگزیربر دو هزار درهم به علویان و جستانیان داده صلح کردند. جستان احمد بن عیسی را در آنجا گذارده خویشتن با کوکبی آهنگ قزوین کردند. چنانچه مشاهده می کنید علویان این مخالفان سرسخت خلافت عباسی ، مناطق کوهستانی طالقان و اطراف آن و بطور کلی دیلمان را مامن مناسبی برای مخالفت یافته بودند و با تبعیت با آل جستان به حملات خود به ری و قزوین اسباب خشم عباسیان را فراهم نموده بودند . طبری در سال 259 هجوم دیگر جستان بر قزوین و جنگ او با محمد بن فضل قزوینی و شکست جستان را می نگارد. در سال 260 هجری قمری طبری جنگ داعی را با یعقوب لیث صفاری به رشته تحریر در آورده و می گوید :جستان از یاران داعی به شمار می رفت و پیداست که او در تبعیت خود با داعی تا آخر پایدار و استوار بوده است. در سال 270 هجری قمری داعی کبیر بدرود گفته برادرش محمدبه نام داعی صغیر جانشین او شد. جستان بیعت محمد را نیز نپذیرفت. ظهیرالدین مرعشی در کتاب تاریخ طبرستان ، رویان و مازندران در ذکر حکومت داعی صغیر ( در سال سال 276 هجری قمری ) مطالب سودمندی راجع به طالقان نوشته و راجع به فتح قلعه گیله کیا طالقان می نویسد : " آنکه داعی محمد با اصفهبد قارن بد بود. اصفهبد رستم به امیر خراسان پیوست . امیر خراسان " رافع بن هرثمه " ب.د. او را با لشکر خراسان به مازندران می آورد و داعی مقاومت نتوانست نمود. آمل را بگذاشت و به کچور رفت و کچور را حصاری قوی کرد. رافع در عقب او به کچور آمد. داعی بگریخت و به دیلمستان رفت. رافع چهار ماه در کجور بماند. و کار مردم رویان سخت شد و اصفهبد رستم با رافع بود و داعی لشکر دیلمستان را جمع کرد و مردم کلار را دعوت نمود ، اجابت کردند و به چالوس آمد و نایب رافع را بگرفت . رافع اصفهبد پادوسیان را به ساحل دریای بنفشه گون بداشت و خود به اهلم رفت . چون کار به اصفهبدان تنگ شد ، رافع از اهلم بازگشت به دهی که خراج می خوانند به چهار فرسخي چالوس فرود آمد. داعی بگریخت به وازه کوه . رافع به لنکا فرود آمد و اموال بسیار از مردم آن دیار به مصادره بستاند . از آنجا به طالقان رفت و آن ملک را خراب کرد و غله بسوزاند و مدتی در طالقان مکث نمود و قلعه گیله کیا را به قهر و غلبه بستاند. تاجستان بن هسودان که حاکم دیلمان بود با او عهد گرفت که داعی را مدد نکند. بر این قرار کردند و رافع به قزوین رفت ." شاید رافع از معدود دشمنان بود که با دیلمان درون خانه آنان جنگید با جنگ از این سوی تا آن سوی آن را در نوردید پس از آنکه محمدبن زی د داعی (270-287 هجری قمری ) در جنگ با امیر سامانی کشته شد و سرانجام سر او را به بخارا پیش امیر اسماعیل سامانی فرستاندند ، مدت 13 سال طبرستان در دست فرمانبرداران سامانیان بود .سپس داعی حسن بن علی ، معروف به ناصر کبیر، ( از نوادگان امام زین العابدین ) سامانیان را در طبرستان مغلوب ساخت . جستان که با ناصر بیعت نمود و به یاری او شتافته به خون خواهی محمدبن زید ، سامانیان را شکست داد.
تولد "ابنساعد انصاری" دانشمند مصری(749 ق)
ابن ساعد انصاري، پزشك، رياضي دان و نويسندهي مشهور مصري در منطق، تاريخ وقايع و احوال رجال قبلي و معاصر خود، اطلاعات وسيعي داشت. كتابهاي متعددي به او نسبت دادهاند كه مهمترين آنها ارشاد القاصد نام دارد كه دربارهي تاريخ علوم است.
شهادت "رئیس علی دلواری" سردستهی دلاوران تنگستان(1333 ق)
رئیس علی فرزند زایر محمد (کدخدای دلوار) از طایفهی "نیامتی"، از چهرههای سرشناس تنگستان در روزگار خویش بود. تاریخ تولد او را بین سال 1299 تا 1303 ق دانستهاند. با توجه به شهادت او در شوال سال 1333 قمری، سن وی در هنگام وفاتش بین 30 تا 34 سال بود. رئیس علی دلواری، در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی آن قدر مقابله و مبارزه نمود تا در این راه در 23 شوال 1333 ق برابر با 12 شهریور 1294 ش به درجهی شهادت نایل آمد. مدفن وی در حرم امیرالمؤمنین(ع) در نجف اشرف قرار دارد.
.........................................................................................................................................
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی
درگذشت "خورشيد جي كاما" ايران شناس هندی (1909م)
خورشيدجي رستم جي كاما، از ايرانشناسان معروف پارسيِ هند و متخصص در زبان و ادبيات پهلوي و خطشناسي ميخي، در 11 نوامبر سال 1829م در شهر بمبئي هند به دنيا آمد. وي پس از تكميل تحصيلات مقدماتي خود در هند، به اروپا سفر كرد و زبانهاي فرانسوي، آلماني، پهلوي و اوستايى و خط ميخي را فرا گرفت. كاما در همين زمان، كار تطبيق گرامر و دستور زبانهاي ايراني و سانسكريت را به انجام رساند. وي پس از بازگشت به هند، براي رسمي ساختن زبان پهلوي در تحصيلات دانشگاهي كوشش فراواني كرد و سرانجام موفق شد كه اين زبان را در امتحانات ورودي دانشگاه و مقاطع بالاتر دانشگاهي در رشته زبان، رسمي سازد. كاما همچنين در علوم عقليِ جهانِ ايران باستان، تبحر فراواني يافت و به تدريس پرداخت. كاما، علاوه بر ادبيات، در علوم اجتماعي، گياهشناسي، شيمي و علم نجوم نيز مهارت داشت و به عنوان يك سخنران زبردست از نفوذ كلام ويژهاي برخوردار بود. خورشيد جي رستم جي كاما سرانجام در بيستم اوت 1909م در هشتاد سالگي درگذشت. 27 سال پس از مرگ كاما، مؤسسهاي با موضوع خاورشناسي به نام وي داير گرديد كه امروزه به عنوان يك مركز برجسته تحقيقاتي مورد استفاده و محل رجوع دانشمندان ميباشد. اين مؤسسه علاوه بر انتشار دهها جلد كتاب در زمينههاي گوناگون خاورشناسي و ايرانشناسي، مجموعه مقالات كاما را در دو جلد گردآوري و عرضه نموده است.
مرگ "ويلْفِردو پارِتو" فيلسوف برجسته ايتاليايي (1923م)
ويلفردو پارِتو، فيلسوف اروپايى در 15 ژوئيه 1848م در پاريس به دنيا آمد. وي در ابتدا در رشته مهندسي تحصيل كرد و سپس به عنوان استاد اقتصاد سياسي در دانشگاه لوزان سوئيس به تدريس پرداخت. پارِتو رياضيات را در فرضيههاي اقتصادي وارد كرد و كوشيد تا در مقولات اجتماعي بين عوامل معقول و غيرمعقول تميز قائل شود و بدين ترتيب موجبات صعود و سقوط طبقه حاكم را مشخص نمايد. به نظر وي، اعمالي منطقي و معقول ناميده ميشوند كه وسايل متناسب با هدف را به كار برند و پيوندي منطقي باعث اتصال وسيله و هدف باشد. اين پيوند بايد از طرف كساني كه براي داوري شايستگي دارند مورد تاييد قرار گيرد. پارتو در فلسفه سياسي از شيفتگان ماكياولي، فيلسوف هم وطن خود بود و حكومت مطلقه را تنها حكومت عملي و كارآمد براي اجتماعات بشري ميدانست. او نسبت به كساني كه براساس تمايلات بشر دوستانه طالب دموكراسي بودند با ديده خوبي نمينگريست و بر اين عقيده بود كه نيّت بشر دوستانِ واقعي، نيكي كردن به جامعه است همچنان كه نيت كودكي كه بر اثر نوازش بيش از حد، مايه هلاكت پرندهاي ميشود نيكي كردن به آن است. به عبارت ديگر، پارِتو معتقد بود كه اقليتي از مردم براي آن آفريده شدهاند كه چون اربابي جابر حكومت كنند و اكثريت آفريده شدهاند، براي آنكه چون بندهاي مطيع، فرمانبرداري نمايند. فلسفه ماكياولي و مشرب پارتو، مورد نظر فاشيستهاي ايتاليايى در زمان موسوليني، نخستوزير مستبد ايتاليا قرار گرفت و آنان عليرغم اعتراضات پارتو كه ميگفت فلسفهاش را بد فهميدهاند، احترام و افتخار بسيار بر سرش گذاشتند. شايد علت اين كجفهمي، معلول نامنظمي نوشتههاي پارتو بوده است. زيرا وي به جاي آنكه انديشههاي خود را به صورت منظم در يك دستگاه فلسفي ارائه كند، آنها را به صورت پراكنده و يادداشتهاي اتفاقي كه اكثراً با يكديگر متناقض بودند، ثبت ميكرد. مشهورترين اثر پارِتو ذهن و اجتماع در دو جلد نام دارد كه در آن، انديشههاي خود را مطرح نموده است. ويلفردو پارتو، سرانجام در 20 اوت 1923م در 75 سالگي درگذشت.
تهاجم ارتش پيمان ورشو به چكسلواكي و اشغال اين كشور (1968م)
در سالهاي اوليه زمامداري لئونيد بِرِژْنِف بر اتحاد جماهير شوروي، تغيير و تحولاتي در كشور چكسلواكي تحت رهبري الكساندر دوبچك ايجاد شد. شتاب تحولات در چكسلواكي و فاصله گرفتن اين كشورِ بلوك شرق از ساير كشورهاي كمونيستي، باعث نگراني سران كِرِمْلين از اوضاع چكسلواكي گرديد. از اين رو طي دو كنفرانس با حضور رهبران پنج كشور عضو پيمان ورشو، از چكسلواكي خواسته شد تا ضمن قبول اصل تساوي حقوق احزاب كمونيستْ، از آرمانهاي سوسياليستي بلوك شرق دفاع كند. اما دوبچك تغيير زيادي در خط مشي خود نداد. از آن سو آزادي رفت و آمد بين چكسلواكي و كشورهاي غربي و گزارشهايى كه در مطبوعات غرب از حركت چكسلواكي در طريق آزادي منتشر ميشد بر نگرانيهاي رهبران شوروي از مسير تحولات اين كشور افزود. در اين هنگام گزارش رسيد كه صدها مامور سازمان جاسوسي امريكا، سيا و ساير سازمانهاي جاسوسي غرب در چكسلواكي مشغول فعاليت هستند و اگر براي تغيير مسير اوضاع در اين كشور اقدام جدي و فوري به عمل نيايد، چكسلواكي از دست خواهد رفت و كشورهاي ديگر اروپاي شرقي را نيز به دنبال خود خواهد كشاند. از اين رو، تصميم به مداخله نظامي و مسلحانه در چكسلواكي در 18 اوت 1968م اتخاذ شد و به چهار كشور ديگر عضو پيمان ورشو شامل لهستان، مجارستان، بلغارستان و آلمان شرقي كه از دستورات مسكو پيروي ميكردند ابلاغ گرديد. در نهايت، 24 لشكر از نيروهاي پيمان ورشو در شامگاه روز بيستم اوت 1968م وارد خاك چكسلواكي شدند و بدون برخورد با مقاومتي به طرف پايتخت پيشروي كردند. دوبچك كه غافلگير شده بود و مقاومت در برابر نيروهاي پيمان ورشو را بيفايده ميدانست از نيروهاي مسلح چكسلواكي خواست كه از مقاومت در برابر متجاوزين خودداري كنند. دنياي غرب همچنان كه چكسلواكي را در آغاز جنگ جهاني دوم، در برابر آلمان تنها گذاشته بود، در اينجا هم جز صدور چند اعلاميه و اعتراض لفظي كاري نكرد، زيرا چكسلواكي به موجب تعهدات پيمان يالتا، منطقه تحت نفوذ شوروي به شمار ميرفت. بِرِژنف نيز تجاوز نيروهاي پيمان ورشو به چكسلواكي را اينگونه توجيه كرد كه هرگاه دستآوردهاي سوسياليسم در يك كشور سوسياليستي به خطر بيفتد، كشورهاي ديگر سوسياليست براي حفظ و حراست از آن، مسئوليت مشترك دارند. اين نظريه بعدها به عنوان دكترين بِرژنِف يا اصل حاكميت محدود نيز شهرت يافت. بِرژنِف در همان روزهاي اول اشغال چكسلواكي، دستور ربودن الكساندر دوبچك را صادر كرد و پس از مذاكراتي با وي در مسكو، او را بر سر كار قبلي خود نهاد. اما اين امر حيلهاي بود كه بِرژنِف براي آرام كردن اوضاع به كار بُرد. در هفدهم آوريل 1969م، دوبچك از سمت دبيركلي حزب كمونيست بركنار شد و دولت مطيع مسكو بر سر كار آمد.
روز استقلال "استوني" از اتحاد جماهير شوروی سابق (1991م)
كشور استوني براي اولين بار، پس از انقلاب كمونيستي شوروي و پايان جنگ جهاني اول استقلال يافت، اما بر اساس قرارداد محرمانهاي كه در سال 1939م توسط هيتلر و استالين امضا شد، استوني در حوزه نفوذ شوروي قرار گرفت. يك سال بعد، پس از برگزاري انتخاباتي فرمايشي و روي كار آمدنِ يك دولت دست نشانده مسكو در استوني، اين كشور، رسماً به جمهوريهاي شوروي پيوست. در پي تحولات شوروي در اواخر دهه 1980م و روند استقلالطلبي در جمهوريهاي اين كشور، استوني نيز از سال 1989م تلاش خود را براي كسب استقلال مجدد آغاز كرد. در همه پرسي ماه مارس 1991م، حدود 80 درصد از مردم استوني به استقلال رأي دادند و در روز بيستم اوت 1991م، استقلال اين كشور اعلام شد. كشور استوني واقع در شمال شرقي اروپا و ساحل درياي بالتيك، و داراي نظام سياسي جمهوري است.
روز ملي "مجارستان"
كشور مجارستان با بيش از 93 هزار كيلومتر مربع مساحت در شرق اروپا و در همسايگي كشورهاي اسلواكي، اتريش و روماني واقع شده است. جمعيت آن در حدود 10 ميليون نفر ميباشد كه اكثريت آنها مليت مجاري داشته و پيرو آيين كاتوليك ميباشند. زبان رسمي مجارها، مجاري و واحد پول آن، فورينت ميباشد. كه پس از الحاق اين كشور به اتحاديه اروپا در 30 آوريل 2004، يورو جايگزين آن شد. پايتخت كشور مجارستانْ بوداپست ميباشد. پيشبيني ميشود جمعيت مجارستان تا سال 2025 بيش از 8 ميليون نفر گردد. مجارستان داراي قدمت تاريخي بوده و از ديرباز استقلال داشته است. اين كشور پس از پايان جنگ جهاني اول مدتي كوتاه داراي حكومت كمونيستي شد اما با تغيير دولت، همراه با متحدين در جنگ جهاني دوم شركت جُست. ولي به تصرف نيروهاي شوروي درآمد و بعد از پايان جنگ تحت حاكميت مطلق كمونيستها قرار گرفت. دولت كمونيستي مجارستان تا اوايل دهه 1990م بر سر كار بود و پس از فروپاشي شوروي، تشكيل جمهوري چند حزبي داد.
درگذشت اریک نویچ از نویسندگان بزرگ آلمانی (2013م)
او که خالق آثاری چون «ردپای سنگها» بود، در دوره سوسیالیسم زندگی کرد و مشکلات و تغییرات در جوامع موضوع اصلی آثار او را تشکیل میداد. اریک نویچ نویسنده کتابهایی چون «صلح در شرق» در ۸۲ سالگی پس از یک دوره طولانی بیماری درگذشت. او خالق آثار متعددی از رمان گرفته تا داستان کوتاه و کتاب کودک بود و مقالهها و اشعار متعددی را به چاپ رساند. او فیلمنامههای متعددی نیز نوشت. از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۹۰ وی یکی از اعضای آدکادمی هنر آلمان شرقی بود و جوایز متعددی از جمله جایزه ملی هنر و ادبیات را دریافت کرد. نویچ در سال ۱۹۳۱ در نیس ژول نزدیک ماگدبورگ در خانوادهای کارگر به دنیا آمد. از سال ۱۹۵۰ تا ۵۳ او در رشته علوم اجتماعی به تحصیل پرداخت و فلسفه و روزنامه نگاری را نیز در لایپزیک به اتمام رساند. در دهه ۷۰ او شروع به نوشتن رمان کرد و رمان ادامه دار «صلح در شرق» حاصل این دوره اوست. چهار عنوان از ۶ عنوان این کتاب در زمان حیات او منتشر شد. به گفته ناشرش وی همواره برای دنیایی بهتر تلاش میکرد و آثارش هرگز به بوته فراموشی نخواهد افتاد. با اقتباس از رمان «ردپای سنگها» فیلمی با بازی مانفرد کروگ ساخته شده است. به گفته ناشرش که شمار مهمی از آثار او را در قالب کتاب الکترونیک منتشر کرده، این نویسنده در حال تکمیل جلد پنجم از رمان «صلح در شرق» بود. در هر حال او مدتی بود که به دلیل بیماری به نامههای ناشرش پاسخ نمی داد.