شنبه, 28 دی 1392 ساعت 03:30

«جان جانها،محمد آمد و بس» مقاله دکتر شعردوست در روزنامه عصرآزادی به مناسبت ولادت پیامبر مکرم اسلام(ص

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
 
«متن مقاله»
 
روزی که تاریخ دوباره جان گرفت
جان جانها محمد آمد و بس
زمین حیات راستین را از یاد برده بود. آدمی حرمت نداشت، که بنده زرخرید کسری خاقان و موبد و خاخام بود؛ و عشق و محبت در چکاچاک شمشیرهای شمشیر زنانی که در شمشیر خود، نه عزت و سربلندی آدمی بلکه رقیت و بندگی را طلب می کردند، از یاد رفته بود. دیجور سیاه ستم بر همه جا دامن کشیده بود و خورشید و روشنی با پرده جهالت رخ نهفته بود. داعیه داران، دام گسترانی بودند که در طلب صید فراوان چراگاه خویش را به نقش فریب می آراستند؛ و در ازدحام پر خروش نجبا و سرهنگان و عاملان خلوت و جلوت آنان، مردم از یاد رفته بودند.
زمان در قالب معنا نمی گنجید، اگر او به آن معنا نمی داد، وجود پر برکتش معنای زندگی بود و هستی کائنات با وجود حضرتش حیات یافت و حضرت حق بر گوش جان جهان فرو خواند که: لولاک لما خلقت الافلاک.
بود انسان در جهان انسانپرست/ ناکس و نابودمند و زیر دست
سطوت کسری و قیصر رهزنش/ بندها در دست و پا و گردنش
کاهن و پاپا و سلطان و امیر / بهر یک نخجیر صد نخجیرگیر
صاحب اورنگ و هم پیر کنشت/ باج بر کشت خراب او نوشت
در کلیسا اسقف رضوان فروش/ بهر این صید زبون دامی به دوش
از غلامی فطرت او دون شده/ نغمه های اندر نی او خون شده
تا امینی حق به حقداران سپرد/ بندگان را مسند خاقان سپرد
شعله ها از مرده خاکستر گشاد/ کوهکن را پایه پرویز داد
اعتبار کاربندان را فزود/ خواجگی از کارفرمایان ربود
قوت او هر کهن پیکر شکست/ نوع انسان را حصار تازه بست
تازه جان اندر تن آدم دمید/ بنده را باز از خداوندان خرید
زادن او مرگ دنیای کهن/ مرگ آتشخانه و دیر و شمن
ای پیامبر رحمت! ای طلوع هماره! خورشید روز هفدهم از منظر دیدگان تو بر جان تابیدن آغازید؛ از آن پس دیگر سهم همه از آفتاب مساوی است. ای طلوع عادلانه رحمت بر جهانیان! تو خورشید ماندگار همه لحظه ها شدی؛ خورشید بلال سیاه و عمار سفید. ای یتیم و یگانه قریش! آمدی تا بر سر روزان یتیم دست نوازش بکشی و بر زخم شبها مرهمی از نور بگذاری. تو بر فراز اعصار ایستادی و دستان متلألی خود را بر شانه های زخمی انسان نهادی؛ چشمان انسان دیگرگونه دید زمین را؛ فصلها به سرعت چرخیدند؛ رنگهای دنیا درهم آمیختند و دعوت تو چونان اشعه ای لایزال از روزن روز آویزان شد. انگشت بشارت تو هماره به صراط مستقیم اشارت داشت. ای پیامبر امین! بشر در پرتو ایمان تو امان یافت.
ای از تبار رسول تبر بر دوش توحید! همه پیغامبران آمدند تا تو بیایی و تو آمدی که «انسان» را تعریف کنی. هنوز تو را می بینم که کتیبه های نور بر دوشت، از حرا بازمی گردی. از خلوت کوچه های فراموشی، غریبانه می گذری. بر چینه های کاهگلی تکیه می دهی و شانه بر شانه بردگانی که حتی صدایشان نیز به یغما رفته است، می ایستی. به طنین تکبیرت همه پنجره ها گشوده می شوند؛ سینه ها وسعت می یابند؛ و لبهای دوخته شده می جنبند؛ بازوان، از انقباض سالهای بردگی، به در می آیند تا به شهادت دین تو قیام کنند؛ که مظلومیت، شاهد همیشه شریعت تو بود. تا کدامین آتش کینه خاموش شود، خاکروبه ها بر سرت می بارند؟ تا کدامین آیه فراموش شود، پنبه بر گوشها می فشارند؟
آن روز که زاده شدی، سجده خدای را پیشانی بر خاک سودی، همه بُتهای تکبر از پای درافتادند...... همه بتهای بیجان و جاندار کنگره های ستم فرو ریختند؛ و همه آتشها فرو مردند جز آتش حق. آیه های روشن بر لبان مبارکت بر فراز زمین بیتاب و مضطرب ایستادی؛ ستارگان شعله ور، از سینه ات سربرکشیدند و همه جا را فراگرفتند؛ نگاههای منتظر از چهار سوی هستی به سمت صمیمیت تو چرخیدند و کعبه قبله گاه همیشه انسان شد. به برکت گامهای تو مکه، بزرگ و بزرگتر شد تا گنجایش امت بزرگت را داشته باشد.
مکه، شهر همه قاره ها، رنگها، نژادها و زبانها شد. مکه، شهر همه مسلمانان...... هنوزت می بینم، کتیبه های نور بر دوشت از صخره های زمردین پایین می آیی. هنوزت می بینم که غریبانه می گذری از کوچه های مکه. هنوز ابولهب فریادهای تو را در کمین نشسته است. گلوله های ستم بر سرت می بارند و ابولهب با نگرانی گامهایت را می شمارد تا بداند چند صباح از عمر آخرین بت دنیا مانده است. تو می گذری؛ بی اعتنا به عناد اعداء.
 آه! صدای صبور اصحابت باز از زیر کدامین سنگ ستم به گوش می رسد؟ درنگ نمی کنی، که ایستادن در دین تو خیانت است. حاشا تماشا!
شتابان می آیی....... و شعاع دعوت جاودانه ات چه سبز می جوشد از روزن روز!
با ولادت پیامبر خاتم (ص) تاریخ حیاتی دوباره یافت و براساس تعالیم آسمانی حضرتش، تمدن جدید پایه گذاری شد که از چین تا آن سوی اروپا گسترش یافت. در هر کجا قدم نهاد مکارم اخلاق به ارمغان برد؛ روح توحید و ایمان و مجاهده و تحرک و پویایی و عشق و محبت به انسان و احترام به وی را قوام و دوام بخشید. در سایه فرهنگ متعالی که ختم رسل برای بشریت به ارمغان آورد، روح مباحثه علمی و گفت و گوی فرهنگی در جامعه چنان سریان و جریان پیدا کرد که غزالی در بغداد کتابی در ردّ فلسفه  می نوشت و در همان زمان ابن رشد در اندلس آن را پاسخ می گفت و این امری است که متأسفانه در دنیای امروز اسلام چندان رخ نمی نماید.
ولادت و بعثت حضرت ختمی مرتبت (ص)، رستاخیز معنا بود و چه بسیار واژه ها با وجود حضرتش معنا یافت؛ کلمات رسول و هجرت و امت و...... همه و همه ارزش معنایی خود را مدیون وجود پیامبرند. آن آخرین پیغام آور، حتی، به ملموس ترین کلمات ارزش روحانی بخشید؛ زندگی، که همگان تجربه کرده اند و می کنند، با حیات او معنا می شود. پیامبری که جزیره العرب  قلمرو قدرتش بود و امپراتوری های ایران و روم با وجود او تباهی خویش را می دیدند؛ اما زندگی حضرتش ساده تر از زندگی مردم عادی بود. نوشته اند:
«مکرر گرسنگی می کشید و غذا را نیز تا حد سیری نمی خورد و در وقت راه رفتن مثل آن بود که از صخره کنده می شود و یا چون آبی بود که از کوه فرود می آید. در بازارها راه می رفت و با بینوایان می نشست، می گفت من بنده ام، مثل بنده می خورم، مثل بنده می نوشم. در معاشرت مهربان و مؤدب و در غذا ساده و قانع بود.»
تمدنی که پیامبر اکرم (ص) با مجاهدت و پارسایی بنیان نهاد، در اندک مدتی بخش عمده ای از جهان آن روزگار را فرا گرفت و امروز نیز این تمدن عظیم عمده ترین رکن فرهنگ بشری است. علی الظاهر در ساختمان این تمدن تنوعی به چشم می خورد اما وجود مبارک آن حضرت و تنزیل مبین و اعتقاد به حضرت حق مایه وحدت همه مومنین است که همگان به ریسمان آن چنگ می زنند. این تنوع و گوناگونی را خود آن حضرت مایه رحمت دانستند؛ زیرا مایه آفرینش آرا و عقاید می شود و به قوام و دوام می انجامد. اما با این همه امت اسلام با نام مسلمانان شناخته می شوند زیرا به رسالت حضرتش ایمان دارند و حیات اعتقادی و اجتماعی خود را، در اتصاف بدو باز می یابند و این از ثمرات مبارک انقلاب عظیم اسلامی مان است که در راستای ایجاد وحدت در جهان اسلام هفته مبارک وحدت را بنیان نهاده است.
فرد را ربط جماعت رحمت است/ جوهر او را کمال از ملت است
تا توانی با جماعت یار باش/ رونق هنگامه احرار باش
حرز جان کن گفته خیرالبشر/ هست شیطان از جماعت دورتر
فرد و قوم آئینه یکدیگرند/ سلک و گوهر کهکشان و اخترند
فرد تا اندر جماعت گم شود/ قطره وسعت طلب قلزم شود   
خواندن 1293 دفعه آخرین ویرایش در شنبه, 28 دی 1392 ساعت 03:30

نظر دادن

یادی از دوران نمایندگی در مجلس شورای اسلامی

پشت صحنه حضورم در برنامه زير نور ماه در شبكه جهانى سحر

تازه ها

درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ،  صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2

درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ، صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2

دوشنبه, 03 ارديبهشت 1403 09:35

استاد دولتمند خال‌اف‌ خواننده «آمدم ‌اي شاه پناهم بده» و «دور مشو، دور مشو» به ابديت پيوست.  دوست گرامي‌ام استاد دولتمند خال‌اف، آهنگساز، نوازنده و احياگر موسيقي «فلك»‌ دار فاني را...

بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18

بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18

پنج شنبه, 19 بهمن 1402 12:00

غبار كدورت و تيرگي فرونشسته بر جهان چنان غليظ بود كه گويي هيچ صبحي در پس پرده نيست و خورشيد روشناي خويش را براي هميشه از زمين برگرفته است و...

حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی

حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی

سه شنبه, 10 بهمن 1402 18:18

نمایش لیلی و مجنون به کارگردانی و نویسندگی یعقوب صدیق جمالی به زبان ترکی آذربایجانی بر اساس مثنوی «لیلی و مجنون» اثر حکیم ملا محمد فضولی در تالار وحدت تهران...

بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان

بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان

پنج شنبه, 21 دی 1402 18:25

روز یکشنبه سوم دی ماه کانون هنرمندان آذربایجان در تهران ، مراسمی به مناسبت هشتاد و چهار سالگی استاد حسن مجید زاده متخلص به ساوالان برگزار کرد . در این...

" جلوه رفیع جلال "، پاسداشت نیم قرن تلاش استاد جلال رفیع در عرصه روزنامه نگاری

" جلوه رفیع جلال "، پاسداشت نیم قرن تلاش استاد جلال رفیع در عرصه روزنامه نگاری

پنج شنبه, 21 دی 1402 15:22

تالار سید محمود دعائی در موسسه اطلاعات روز سه شنبه دوازدهم دی ماه شاهد مراسمی به یاد ماندنی بود . این مراسم که برای تجلیل از خدمات نیم قرن استاد"...

پای سخن شاگرد استاد شهریار ؛ بسیاری از اشعار شهریار منتشر نشده است.

پای سخن شاگرد استاد شهریار ؛ بسیاری از اشعار شهریار منتشر نشده است.

سه شنبه, 23 آبان 1402 15:34

 شاعر و نویسنده زبان و ادبیات فارسی و از شاگردان استاد شهریار بیان کرد:متاسفانه شهریار شناسی در ایران هنوز بسیار ضعیف است، درحالیکه در دانشکده های پیرامونی لااقل در دانشکده...

حق تكثير كليه محتواى تصويرى، صوتى و نوشتارى اين وبسايت متعلق است به على اصغر شعردوست .