این کتاب در همان چاپ اول به عنوان کتاب سال در جمهوری تاجیکستان برگزیده شده است و به مفاهیمی چون آغازادبیات دری، تکوین و تحول تصویر در شعر تاجیکستان ، درونمایه ی شعر ، انواع شعر و تحول آنها در شعر تاجیکستان ، موسیقی و عناصر آهنگزا در شعر معاصر تاجیکستان و در بخش آخر کتاب به تاثیرشعر ایران برشعر معاصرتاجیکستان می پردازد . دربخشی از مقدمه ی کتاب آمده است :
نگاه دوباره کردن به متنی از پیگذشت مدتی از سر تأمل، افق تازهای فرا روی آدمی میگشاید، علیالخصوص اینکه آدمی نویسنده آن باشد. آنجا که موضوع و متن جوهرهای سیال داشته باشد این امر جدیتر میشود.
متنی هم که پیش روی شما خواننده عزیز است از این قاعده مستثنا نیست. کتاب چشم انداز شعر معاصر تاجیکستان دوازده سال پیش در پاسخ به یک نیاز اساسی فرهنگی تحریر شد. ملتی که پس سالیان دوباره به سرچشمههای معنویت و فرهنگ خود پیوند میخورد و میکوشید تفسیری دوباره از هویت تاریخی خود به دست دهد. زبانی هم که این هویت بدان بیان شده زبان شعر است. از این رو ورود به قلمرو شعر تاجیکی ورود به هستی معنوی این ملت است. تحریری که در آن حال و هوا از این رخداد فرهنگی شد گزارشی پرشتاب و در عین حال عاطفی بود که میکوشید از پس این هیجان حادث شده پاسخی علمی به روند تحول شعر معاصر تاجیکستان بدهد و در روزگار خود این گزارش با همه کاستیها و کمبودهایش مورد توجه بسیار واقع شد و بسیار کسان آن را ستودند. نویسنده در آن روزگار و امروز خود را مسافری میدید که در روزگاری آکنده از تحول و دگردیسی به قدر بضاعت کوشید که به خواننده فارسی زبان درک خود را از تحولات در قالب رسالهای مختصر بیان کند و هرگز خود را فارس این میدان نمیدید و نمیبیند.
درست است که طی سالهای پس از استقلال روند جریانات ادبی بکلی دگرگون شده است و درست است که گذشت سالیان از این رخداد و آسان شدن دسترسی به منابع و مآخذ فرصت تازهای برای محققان ایرانی و غیرایرانی فراهم کرده تا با دقت افزونتر و بهرهگیری از منابع و مآخذ بیشتر به واکاوی این جریان ادبی بپردازند، اما به کارنامه این عرصه که مینگریم آن را پر برگ و بار نمییابیم. هنوز هم میتوان گفت که این رساله تنها مرجع جدی باز خوانی شعر معاصر تاجیکستان است.
این به هیچ وجه به معنای این نیست که متنی که در دست شماست جامع و مانع است که همه زوایا و خبایای این جریان را شکافته و متنی مستند و علمی تمام عیار در اختیار خواننده جستجوگر گذاشته بلکه بیشتر بیان کننده این است که فهم تحولات ادبی حوزه خراسان بزرگ هنوز تبدیل به جریانی جدی و اصولی نشده است و این نشان از نوعی فترت و رخوت علمی و فرهنگی است. اساساً برای تبیین وضعیت کنونی خود ما نیاز به این داریم که جریانهای فرهنگی همراه و همسو را بشناسیم و با تحلیلی علمی و جامع با رخدادهای فرهنگی برخورد کنیم.
این کوشش درویشانه را اگر تحلیلی جامع از تحولات ادبی این حوزه به حساب نیاوردیم دست کم نشان ارادت مسافری است که با عبور از عرصههای فرهنگی فرصتی هم برای دم زدن در این حال و هوای یافته است و امیدوار است که پژوهشگران ارجمند حوزه زبان فارسی با کارهای جدی و عمیق خود این خلأ را پر کنند.
راقم این سطور داعیه این معنا را ندارد که اگر امروز فراغتی مییافت و به این مسئله میپرداخت متنی دگرگونه در اختیار خواننده میگذاشت اما این دعوی را دارد که بر همه اهل فرهنگ فریضه است که بکوشند تا دفتر فرهنگ فارسی را در فرارودان پربارتر کنند وگرنه ما کجا دعوی دیدار کجا.
تاجیکان به زبان شعر سخن میگویند و در سالهای اخیر با فراهم شدن فرصت، شعر این حوزه جانی تازه برای نشو و نما یافته و عناوین عدیدهای از کتاب های شعر در این کشور منتشر شده است در کرسیهای مطالعات دانشگاهی رسالات متعددی تحریر شده و مقالات فراوانی در این بابا نشر گردیده و سرچشمههای متعددی در اختیار پژوهشگران قرار داده با بتوانند با نگاهی عمیق و جدی به این موضوع بپردازند. مولف این وجیزه در این مدت فرصتی به دست نیاورده تا با بازنگری در کتاب به تکمیل آن همت گمارد و خود به کاستیهای کار خود آگاه است و در انتظار فرصتی است تا یادداشتهای پراکنده خود را دیگر مورد بازبینی قرار دهد و متنی منقحتر و کاملتر به دست دهد، اما چه میشود کرد که اشتغال بسیار این توفیق را از او باز ستانده است.
تقریظهایی که اهل علم تاجیکستان بر این کتاب نوشته اند نشان دهند اقبالی است که همزبانان ما در فرارود به این وجیزه داشته اند که در این چاپ تعداد محدودی از آنها به کتاب افزوده شده است. این یادداشتها بیان کننده اقبالی است که این کتاب در بین تاجیکان داشته و با برگردان آن به خط سریلیک و اعطای جایزه بهترین کتاب سال تاجیکستان با مولف کوشش او را گام نهادن در این مسیر ستودهاند.
نشر دوباره کتاب هم در انتشارات بینالمللی الهدی نشان توجه همه دست اندرکاران آن به این نوشتههای پریشان است. پاداش همه آنان نزد خداوند محفوظ باد.