جمعه, 03 آبان 1392 ساعت 03:30

پردیس هایی بر پرده

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
در وصف توام دوصد زبان می باید
با پیشکشم هزار جان می باید
آن جا که تویی، دست سخن می نرسد
فی الجمله چنانی که چنان می باید
فرهنگ کهنسال و دیرپای اسلامی –ایرانی از قدیم الایام بر تارک تاریخ درخشیده و سهم این فرهنگ متعالی و این مرز و بوم پر افتخار در بنای ساختمان فرهنگ بشری بخشی قابل توجه بوده است. روزگاری از چین تا قلب اروپا همه جا عرصه فرهنگ بود و می شد با این زبان و این فرهنگ نوشت و خواند داشت و با همگان رابطه برقرار کرد. بر خشت خشت بناهایی که در این گستره قد برافراشته، تصویر و نگارگری نقش بسته است. آثار دست نوشته پارسی در جای جای گستره جغرافیای جهان زینت بخش کتابخانه ها و موزه هاست. کمترین تمدنی را می توان یافت که از پیشینه چنین گسترده و متنوع برخوردار باشد. عموما قلمرو فرهنگها در گذشته در محدوده مرزها بوده و تعداد فرهنگهایی که از محدوده جغرافیایی خویش فراتر رفته اند، بسیار اندک است. تصویر فرهنگ اسلامی ایران در مجموعه فرهنگ جهانی تصویر روشن و جاندار و عمیق است و اگر قرار باشد که فرهنگ جهانی را به اعتبار عناصر متشکلی آن پژوهش کنیم، سهم قابل توجهی از این فرهنگ متعلق به ایران و فرهنگ اسلامی  - ایرانی است.
همین عوامل قویم فرهنگی است که به کارگزاران فرهنگی ایران قدرت داده، تا در مقابل موج گسترده هجوم فرهنگی به حراست از مقوله ای به نام «فرهنگ و تمدن مشرق زمین» قد علم کنند. زیرا این بنیادها از چنان معنویت، قدمت و استواری و در عین حال پویایی و تحرکی برخوردارند، و به ما این توان را می دهند که در زمانه ای که همه چیز رنگ تأثر به خود پذیرفته و منفعلانه با امواج جدید فرهنگی برخورد می شود، طراحان برنامه های فرهنگی ایران سخن از فرهنگ ایران و اسلام به میان آورند.
با وجود سیل بنیان کنی که آفاق را درمی نوردد و به همه چیز رنگ یکدستی می زند، هنوز هم فرهنگ مشترک ما از چهره هایی برخوردار است که در میان انبوه یورشها، تهاجم ها، یکدستی ها کاملا اصیل مانده اند و در عین ایرانی ماندن از چنان جاذبه های عمیق معنوی و عرفانی برخوردارند که همگان آنها را به چشم اعجاب و تحسین می نگرند. نقاشی بهزاد از این دست است.
در دین مبین اسلام خداوند به صفت جمال موصوف شده و هر جمیلی را دوست دارد. هنرمندان راستین بازکنندگان دریچه های غریب به روی انسانند و پیام گزار عالم قدس، عالمی که آدمی در این خاکستان ناآشنا به بنای آن توفیق نیافته و تصویر آرزوهای خویش را به قالب هنر بیان می کند، به ملکوت راه می جوید. هنر راستین در پی تالی و کشف پرده های حقیقت گام به عالم ماوراء می نهد و دوستداران هنر در جستجوی دریچه ای به عالمی هستند که این عالم نیست. در هنر تجلی همه آرزوها و آرمان ها و حقایق شهودی را می بینند و نگارگری از آن زمره است.
در نقاشی رنگ و خط جاده ای به کهکشان هایی گمشده در آن سوی مرزهای واقعیت ترسیم می کنند. پس از اسلام عموما نقاشی ما در خدمت ادب و مذهب بوده و همین امر به نقاشی ایرانی جنبه ماورایی بیشتری بخشیده است.
با این همه حقیقت امر این است که نقاشی ایرانی تاکنون کمتر توانسته مرزها را درنوردد و وجهه جهانی کسب کند. از زمان صفویه با فرستادن نخستین هنرآموز نقاشی به مغرب زمین نقاشی ایرانی کم کم از هنر نقاشی مغرب زمین متأثر شد، تا آن جایی که در دوره ای از تاریخ فرهنگ نقاشی ما بسیار به فترت دچار شد و نقاشی مغرب زمین اکثر قریب به اتفاق عرصه ها را به خود اختصاص داد. سخن از نیک و بد نقاشی مغرب زمین نیست، اما نکته ای باید که به آن توجه داشت، این است که مبانی این هنر از مجموعه فرهنگ و تمدن و مبانی اخلاقی و سیاسی و اجتماعی آن تمدن اخذ شده است و خاص همان حوزه است و نام همان اقلیم را به پیشانی دارد و به یقین با نقاشی ایران و هند و چین و ژاپن وجه تفاوت بسیار دارد. همین قضیه در باب نقاشی مغرب زمین صدق می کند. وجوه و سیطره فرهنگ غرب بر شرق تمام هویت فرهنگی مشرق زمین را تحت تأثیر قرار داد و مولود را از بسته و منشأ خویش جدا کرد. نقاشی کمتر امکان تبیین و توزیع و تحکیم موقعیت خویش را پیدا کرده و هجوم فرهنگ مغرب زمین کیان این بخش از هنر ما را جدا با تهدید روبرو کرد.
اما در این میان نوآوری و خلاقیت و پایداری و اعتماد به نقش گوهری معدود باعث شد در هنگامه رنگ باختن ها و یکدست شدنها نگارگری بهزاد هویت مستقل خویش را بازیابد. این بازیابی موجب شد که این هنر شناسنامه ای کاملا اصیل داشته باشد. نام ایران با نگارگری مینیاتور و نام این نوع از نگارگری با سرزمین ایران پیوند جداناشدنی برقرار کرده است. آنان که سودای جهانی شدن مبانی فرهنگ خویش را یا فراموش کردند و یا به آن کم اعتنا بودند، دریافتند که اگر در این بازار مکاره جهانی شدن مقدور و میسور باشد، جز با تکیه بر مبانی فرهنگ اصیل اسلامی –ایرانی چنین امری صورت پذیر نیست و با بذل توجه به این کیمیاست که می توان راهی به جایی گشود و بن بست حادث شده را شکست.
نگارگری استاد بهزاد در زمره این کوششها بود. هنر استاد نخستین همه صاحب نظران را برانگیخته است و همگان با نظر اعجاب به خلاقیقت مردی می نگرند که معنویت و پایداری و عشق را دستمایه کار خویش قرار داده است و آثار او جلوه شهود و کمال شده است.
تابلوهای استاد سفر به ملکوت است، گذار از دیار رنگ و خط به دیار اشراق و نور. رنگها با بی رنگی درمی آمیزند، خطها به ماوراء جریان می یابند، شکلها از شهود به غیب سفر می کنند. نگارگری استاد بیان سر خلیفه اللهی آدمی است. او با هنر خویش کمال هنرمندی خالق را به تصویر می کشد که چگونه از گوشت و پیه و پوست و استخوان نور و رنگ و بی رنگی به منصه ظهور در می آید، چگونه در سماع پرشور رنگها و خطها خرقه تن پاره می شود و روح امکان عروج به لامکان پیدا می کند.
نقاشی استاد سفر به روضه قدس است. درختها همه از میوه معرفت گرانبار و در جویها می عشق در جریان است بدون کلام، سخن گفتن نگاه است. « حرف و صوت را برهم زدن »، « جور دیگر دیدن » در نقاشی استاد مجال تجلی می باشد.
نقاشی استاد سند فرهنگ اصیل ماست. مردم ما با نگاره های ایشان گردن می افرازند و این همه نیست، مگر تجلی معنویتی که جان او با آن درآمیخته است. مگر می توان از چیزی سخن گفت، مقوله ای را بدین شگفتی تصور کرد، بی آن که با آن زیسته باشی و با جان و روحت درآمیخته باشد. همین همدمی و مؤانست با اشراق و معنویت است که نقاشی استاد را اینچنین با عالم ماوراء پیوند زده است و آن را به صورت شطی از نور و سرور و روشنی درآورده است.
فرهنگ درخشان و پربار اسلامی ایران دیر زمانی در شکل گیری فرهنگ جهانی سهمی عمده داشته و بخش عظیمی از جهان را در سیطره خود داشته است. برای ادامه این حرکت و باقی ماندن در عرصه فرهنگ جهانی و حذف نشدن باید به کوششی مضاعف دست بزنیم. حرمت نهادن به بزرگان علم و ادب و هنر عمل در جهت ماندن بر عرصه فرهنگ جهانی است، زیرا هنر آنان در عین این که شناسنامه و هویت اسلامی –ایرانی دارد، فراتر از عصرها و مرزها در جریان است.
این حرکتها باید ادامه یابد، اگر سهیم شدن در بنای تمدن جدید انسانی را می خواهیم، باید به کسانی که در معماری فرهنگ و تمدن و هنر دستی دارند، به چشم احترام بنگریم.
شکی نیست کمال الدین بهزاد از بزرگترین نقاشان و مصوران مشرق زمین بوده و شهرت جهانی مرهون آثار جاودانی اوست. خدمت بهزاد بویژه موجب اعتبار آن گنجینه است و بی سبب نیست که او را مانی ثانی و رافائل شرق نامیده اند و آثار گرانبهای بهزاد را علاوه بر هنرمندان این حوزه مهم و اثرگذار مولفان منابع تاریخی و محققان شرق و غرب نیز تمجید و تحسین کرده اند. قاضی احمد در « گلستان هنر » نوشته است: « نادره دوران و اعجوبه زمان و بهترین نقاشان استاد بهزاد است.
استاد زمانه حضرت بهزاد است
کو دادِ هنروری به عالم داده است
کم زاد به سان مانی از مادر دهر
بالله که بهزاد از او به زادست...»
دانشمند سوئدی ف . مارتینگ، بهزاد را در ردیف مصوران بزرگ قرن هانس سملینگ دیوری و هانس گلین آلمانی می آورد و رافائل شرق می نامد.
در نسخه بوستان سعدی که در کتابخانه دوبلین محفوظ است، تصویرهای ماندگار بهزاد با آرایش و تجسم حرکت و پویایی رنگهای روشن بعد از قرنها نوازنده چشمان بینندگان است. بهزاد خود با آرایش آثار نظامی، «ظفرنامه» شرف الدین علی یزدی، آثار امیرخسرو دهلوی، عبدالرحمان جامی و امثال اینها مجموعه های ماندگار عرضه کرده است. تصویرهای علیشیر نوایی، عبدالرحمان جامی، عبداله هاتفی، سلطان علی، حاجی محمد، سلطان حسین بایقرا به قلم بهزاد تا امروز باقی مانده اند.
بهزاد در شهر هرات که در روزگاری از مراکز مهم فرهنگی محسوب می شد، در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. او در کودکی از پدر و مادر محروم شده و تربیت او را میرک نقاش که نسبت خانوادگی با بهزاد داشته، برعهده می گیرد. میرک نقاش از نقاشان و مصوران نامدار بود، استعداد شگرف را با تعلیمات کامل درهم می آمیزد. در این رهگذر در وادی علم و ادب نیز راه می سپرد و با مدد استادان خود با ادیبان و دانشمندان معروف همانند عبدالرحمان جامی، علیشیر نوایی آشنا می شود و به دربار آن روزگار راه می یابد. بهزاد در کتابخانه سلطان حسین بایقرا به مصوری و نقش آرایی مشغول می شود و به سمت کتابدار آن کتابخانه منصوب می شود.
پس از مرگ سلطان حسین بایقرا شاه اسماعیل صفوی هرات را به تسلط درآورد و هنروران معروف را به پایتخت خود تبریز دعوت کرد که کمال الدین بهزاد نیز در زمره آنان بود. هنر بهزاد در تبریز جایگاه شایسته خود را به دست آورد و مکتب وی شاگردان زیادی را تربیت کرد. شاه اسماعیل صفوی به او توجه بسیاری داشت و او را به سمت رئیس کتابخانه شاهی برگزید. بهزاد خطاطان و صحافان، نقاشان، زرکوبان و سایر هنرمندان دربار را هدایت کرد و با سعی و کوشش او و شاگردان و همکارانش شهر تبریز به مرکز هنر نقاشی تبدیل شد. در همان دوران در تبریز شاعران و نویسندگان و دانشمندان فراوانی می زیستند و می توان گفت تبریز آن روزگار کانون علم و ادب و هنر مشرق زمین بوده است. آنچه امروز به عنوان مقبره الشعرا در سرخاب و همچنین باغ کمالین در تبریز وجود دارد و مدفن عارفان و ادیبان و شعرا و نویسندگان بسیاری محسوب می شود از این مهم حکایت می کند و در زیر  همان قبله ای است که مقبره بهزاد و شیخ کمال خجندی واقع است.
درواقع فرارودان زیستگاه مردان بزرگی بوده که فروغ اندیشه آنها توانسته است جهانی را به تسخیر خویش درآورد. آنان توانسته اند سد زمان را بشکنند و آن سوی زمانه خویش حیاتی دلنشین را آغاز کنند. جستجوی فرهنگی در این حوزه ما را با بزرگانی آشنا می کند که در قفس تنگ زمین نگنجیده اند و ژرفای اندیشه را به اوج افلاک رسانده اند.  مجلس گویان تازه رو این حوزه فرهنگی شاعران و ادیبان، دینمردان و دانشمندان بزرگ از این دیار برخاسته اند که فروغ اندیشه آنها از پس قرنها هنوز شب حیات را بدل به روشنایی روز می کند. ( نقش ایام، ص141)
 
 
خواندن 1027 دفعه آخرین ویرایش در جمعه, 03 آبان 1392 ساعت 03:30

نظر دادن

“ساوالان” از میرزا حسن رشدیه و جبار باغچه بان می گوید...

یادی از دوران نمایندگی در مجلس شورای اسلامی

پشت صحنه حضورم در برنامه زير نور ماه در شبكه جهانى سحر

تازه ها

درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ،  صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2

درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ، صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2

دوشنبه, 03 ارديبهشت 1403 09:35

استاد دولتمند خال‌اف‌ خواننده «آمدم ‌اي شاه پناهم بده» و «دور مشو، دور مشو» به ابديت پيوست.  دوست گرامي‌ام استاد دولتمند خال‌اف، آهنگساز، نوازنده و احياگر موسيقي «فلك»‌ دار فاني را...

بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18

بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18

پنج شنبه, 19 بهمن 1402 12:00

غبار كدورت و تيرگي فرونشسته بر جهان چنان غليظ بود كه گويي هيچ صبحي در پس پرده نيست و خورشيد روشناي خويش را براي هميشه از زمين برگرفته است و...

حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی

حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی

سه شنبه, 10 بهمن 1402 18:18

نمایش لیلی و مجنون به کارگردانی و نویسندگی یعقوب صدیق جمالی به زبان ترکی آذربایجانی بر اساس مثنوی «لیلی و مجنون» اثر حکیم ملا محمد فضولی در تالار وحدت تهران...

بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان

بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان

پنج شنبه, 21 دی 1402 18:25

روز یکشنبه سوم دی ماه کانون هنرمندان آذربایجان در تهران ، مراسمی به مناسبت هشتاد و چهار سالگی استاد حسن مجید زاده متخلص به ساوالان برگزار کرد . در این...

" جلوه رفیع جلال "، پاسداشت نیم قرن تلاش استاد جلال رفیع در عرصه روزنامه نگاری

" جلوه رفیع جلال "، پاسداشت نیم قرن تلاش استاد جلال رفیع در عرصه روزنامه نگاری

پنج شنبه, 21 دی 1402 15:22

تالار سید محمود دعائی در موسسه اطلاعات روز سه شنبه دوازدهم دی ماه شاهد مراسمی به یاد ماندنی بود . این مراسم که برای تجلیل از خدمات نیم قرن استاد"...

پای سخن شاگرد استاد شهریار ؛ بسیاری از اشعار شهریار منتشر نشده است.

پای سخن شاگرد استاد شهریار ؛ بسیاری از اشعار شهریار منتشر نشده است.

سه شنبه, 23 آبان 1402 15:34

 شاعر و نویسنده زبان و ادبیات فارسی و از شاگردان استاد شهریار بیان کرد:متاسفانه شهریار شناسی در ایران هنوز بسیار ضعیف است، درحالیکه در دانشکده های پیرامونی لااقل در دانشکده...

حق تكثير كليه محتواى تصويرى، صوتى و نوشتارى اين وبسايت متعلق است به على اصغر شعردوست .