هم نوا با محرم «در رثای عبدالله بن الحسن فرزند امام حسن مجتبی (ع) در حادثه کربلا»
نیزه ای پرتاب کرد و زخم بر جسمم گذاشت
تیر باران شد پدر من سنگ باران ای عمو
وای از سنگینی نعل سواران ای عمو
مادرم را گو ببیند قاسمش رعنا شده
سیزده ساله یتیمش هم قد سقا شده
بند بند پیکر من ای عمو از هم گسست
مفصلم از هم جدا شد استخوان هایم شکست
عده ای با نیزه و یک عده با تیرم زدند
دوره ام کردند و راحت تیغ و شمشیرم زدند
می شنیدم یک نفر فریاد زد در همهمه:
می زنم ضربه به پهلویش ز بغض فاطمه
رضا رسول زاده
آخرینها از Super User
- درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ، صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2
- بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18
- حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی
- عکس خوانی دکتر شعردوست (دیپلمات سابق و پژوهشگر آسیای میانه و قفقاز)
- بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان