سه شنبه, 14 آبان 1392 ساعت 03:30

حصار، برگی دیگر از کتاب تاریخ شهر های کهن

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
ولایت حصار، در30 کیلومتری باختر شهر دوشنبه قرار دارد. این ولایت از شمال به كوههاى حصار و كوههاى زرافشان، از جنوب به فرغانه و از مغرب به استان سرخان دریا (چغانیان) در ازبكستان محدود می‌شود. با توجه به كوهستانى بودن تاجیكستان، این ولایت از نواحى هموار و پست و حاصلخیز این كشور است. ادامه رشته‌كوه پامیر در شمال حصار، با قله‌اى به بلندى 4225 متر، بین دو بخش شمالى و جنوبى تاجیكستان واقع شده است و در زمستانهاى سخت، ارتباط زمینى دو منطقه را قطع می‌كند. در قدیم به این رشته‌كوه و ولایت اطراف آن بَتُّم می‌گفتند.
 
تاریخچه و پیشینه تاریخی حصار
 تا زمان حمله تیمور به ماوراءالنهر، در بیشتر نوشته‌هاى جغرافی‌نویسان مسلمان، نام شومان به‌جاى حصار دیده می‌شود مسلمانان اولین بار به سردارى والى خراسان در سال 85، در زمان خلافت عبدالملك‌بن مروان، به جنگ اخرون و شومان رفتند و پیروز شدند در این سال حجاج‌بن یوسف، مُفَضَّل‌بن مُهَلَّب را به حكومت خراسان گماشت. او براى توسعه قلمرو خود، بادغیس و اخرون و شومان را فتح كرد (بلاذرى، ص 587؛ ابن‌اثیر، ج 4، ص 511؛ نیز رجوع کنید به افشارآرا، ص 69).
در سال 86 قتیبه‌بن مسلم باهلى والى خراسان شد. زمانى كه به سرزمین چغانیان رسید، پادشاه چغانیان از او به گرمى استقبال كرد و چون میان این پادشاه و پادشاه شومان پیوسته دشمنى وجود داشت، قتیبه عازم شومان شد و با پادشاه شومان، به نام باغیلستان/ قیسشتان/ قیلستان، در برابر دریافت جزیه مصالحه نمود (بلاذرى، ص590؛ دینورى، ص 327ـ328؛ خواندمیر، 1317ش، ص 123ـ124؛ صالح مهدى عماش، ص 74ـ75).در سال 91 قتیبه‌بن مسلم شومان را مجدداً محاصره كرد، زیرا حكمران آن كارگزار قتیبه را از آنجا بیرون رانده و خراجى را كه هر سال می‌پرداخت نپرداخته بود. اهالى شومان نیز، فرستاده قتیبه را به قتل رساندند. خود قتیبه عازم شومان شد و دژ آنجا را گشود و لشكریان آن‌را كشت و زنان و كودكان را به اسارت گرفت (طبرى، ج6، ص461ـ463؛ نرشخى، ص 165؛ ابن‌اثیر، ج 4، ص553).
پس از فتح شومان، این شهر از ثغور مهم مسلمانان در برابر تركان غیرمسلمان شد. در نیمه قرن سوم، ابن‌خرداذبه و قدامةبن جعفر از شومان نام برده و فاصله آن را تا واشجرد/ واشگرد چهار فرسخ نوشته‌اند. در اواخر این قرن، جیهانى مسافت بین چغانیان تا شومان را دو منزل و فاصله شومان تا واشگرد را دو روز تخمین زده است. نوح‌بن نصر سامانى، امیرحمید و ابوعلى چغانى را در سرزمین چغانیان شكست داد و ابوعلى به شومان، در دوازده فرسنگى چغانیان، رفت (گردیزى، ص 345). در همین دوران، ابوعلى چغانى به كشتن كسى به نام مهدى فرمان داد كه داعیه پیغمبرى داشت و بسیارى از مردم، از جمله اهل شومان، به وى گرویده بودند. سر مهدى را براى ابوعلى به شومان فرستادند (گردیزى، ص 347؛ ابن‌اثیر، ج 8، ص 289ـ290). در نیمه قرن چهارم، اصطخرى (ص 298) شومان را از شهرهاى ماوراءالنهر ذكر كرده و نوشته از واشجرد و شومان تا نزدیكى چغانیان كشت زعفران متداول است و آن را به دیگر مناطق صادر می‌كنند. ابن‌حوقل (ص519) نیز مطالب اصطخرى را تكرار كرده و نوشته از چغانیان تا شومان دو مرحله و از شومان تا اندیان یك روز راه است. نویسنده حدودالعالم (ص 110)، شومان را شهرى استوار خوانده كه گرد آن باره‌اى كشیده شده و داراى كهندژى بر ستیغ كوه و چشمه‌اى بزرگ در درون كهندژ است. در این كتاب از محصول فراوان زعفران آن نیز یاد شده است. در اواخر قرن چهارم، مقدسى (ص49،284) شومان را از شهرهاى كوره چغانیان نوشته و آنجا را آباد و خوش آب و هوا وصف كرده است. در قرن ششم، ادریسى (ج 1، ص490) شومان را شهرى متوسط با جمعیت زیاد و بازرگانان و بازارهاى پررونق وصف كرده و نوشته این شهر داراى بناهاى گلى است و بر گرد شهر حصار و دیوار بلندى هست. در قرن هفتم، یاقوت حموى (همانجا) درباره اهالى شومان نوشته است كه اهالى آنجا سركش و بر سلطان خویش متمردند. وى شومان را اندكى كوچك‌تر از ترمذ معرفى كرده است.
در قرن هشتم نیز، ابوالفداء (ص 504ـ505) شومان را از اقلیم چهارم و ضمن شهرهاى چغانیان معرفى كرده است. وى نیز، مانند یاقوت حموى، نوشته است كه اهالى آن از پادشاه سرپیچى می‌كنند. حمداللّه مستوفى در كتاب نزهةالقلوب (ص 156)، ذیل واژه قوادیان، برخى شهرها، از جمله شومان و واشجرد، را از توابع قوادیان دانسته است. از 759 به بعد ــكه شومان به دست امیرحسین، برادرزن تیمور، افتادــ در متون از شومان نامى نیست و به جاى آن نام حصار یا حصارشادمان به‌كار رفته است. در 767 امیرحسین با تیمور، برضد مغولان، متحد شد و لشكر عظیمى از شهرهاى زیرسلطه خود فراهم آورد كه در این میان از شهر حصارشادمان نیز یاد شده است (رجوع کنید به معین‌الدین نطنزى، ص 232؛ شرف‌الدین على یزدى، ج 1، ص 29ـ30، 38؛ نیز رجوع کنید به منز، ص 51).
 شرف‌الدین على یزدى، در وصف جنگهاى امیرتیمور، بارها از حصار نام برده است در جنگهاى تیمور از قلعه حصار فراوان یاد شده است. در این دوره، حصار از زرادخانه‌هاى تیمور بود و در ضرابخانه این شهر سكه ضرب می‌شد. پس از درگذشت تیمور، پیرمحمد به همراهى نیرومندترین سرداران خود، مجدداً نیروهاى خویش را گرد آورد و حصارشادمان را اشغال كرد.در 873، پس از مرگ سلطان ابوسعید میرزا، آخرین پادشاه از سلسله تیموریان، فرزندش سلطان‌محمود میرزا از سمرقند به‌همراه خسروشاه و چند تن دیگر به حصار رفت و در آنجا بر تخت نشست. وى تا 899 بر ولایتهاى ترمذ، چغانیان، حصار و بدخشان تا كوتَل هندوكش حكومت راند (خواندمیر، 1353ش، ج 4، ص 97؛ حیدرمیرزا دوغلات، ص 121).
در سال 901 سلطان حسین‌میرزا بایقرا، براى گشودن برخى شهرهاى فرارود، عازم حصار شد و دژ حصار را محاصره كرد و لشكریان حصار سرانجام تسلیم شدند (بابر، ص 145ـ148). در 906 شیبك‌خان ازبك، بابرشاه را شكست داد و سمرقند را تختگاه خود كرد و سپاهیان ازبك به شهرهاى فرارود، از جمله حصار، لشكر كشیدند و آن نواحى را زیر فرمان خود درآوردند (جهانگشاى خاقان، ص 325ـ326). بابرشاه نیز، به كمك سپاهیانى كه از شاه اسماعیل اول صفوى گرفت، افزون بر جاهاى دیگر، حصارشادمان را نیز تصرف كرد (رجوع کنید به عالم‌آراى صفوى، ص358ـ366؛ غفوروف، ج2، ص813ـ 814). در جدال میان بابرشاه و شیبانیان، حصار تخریب شد و قحطى، مردمِ آن دیار را به مرده‌خوارى واداشت و از مردم حصار بیش از شصت تن باقى نماند. در روزگار فرمانروایى عبیداللّه‌خان شیبانى (947ـ959)، شخصى به نام محمدهاشم سلطان بر حصار حكم می‌راند و چون از طاعت عبیداللّه‌خان سرپیچید، خان شیبانى به حصار لشكر كشید و او را از آنجا بیرون راند. پس از برافتادن دولت شیبانى، حصار به دست قبایل تركمن یوز افتاد و مانند یكى از چهار بیگ‌نشین بخارا، مستقل شد (بابر، ص 265؛ حیدرمیرزا دوغلات، ص 389ـ394). در قرن سیزدهم، شهرسبز و شهرحصار از شهرهایى محسوب می‌شدند كه مردمان ناراضى از حكومتهاى خود بدانجا پناه می‌بردند (شمس بخارائى، ص 80). در قیام‌ باسماچیان، حصارنقشى حساس‌داشت در سال 1302ش/ 1923 وادى حصار محل استوار نیروهاى اصلى باسماچیان بود. در سال 1305ش/1926 ابراهیم‌بیگ (آخرین حاكم حصار) از نیروهاى بولشویك شكست خورد و به افغانستان گریخت (رجوع کنید به امیرعالم‌خان، ص 30؛ د. اسلام، همانجا). و پس از آن این ناحیه در تقسیمات اتحاد جماهیر شوروی سابق جزو جمهوری تاجیکستان قرار گرفت.
 
«قلعه حصار»، مهمترین اثر تاریخی این شهر
مهم ترین اثر تاریخی حصار «قلعه حصار» متعلق به قرن 17 میلادی است، همه ساله تعداد زیادی از بازدیدکنندگان و جهانگردان را در آغوش خود فرا می‌گیرد. قلعه حصار در هفت کیلومتری جنوب این شهر واقع شده که نماد فرهنگ باستانی حدود 3 هزار ساله مردم تاجیک و همزمان یکی از بناهای تاریخی آسیای مرکزی محسوب می‌شود.
همان گونه که در پیشینه تاریخی این شهر گفته شد، حصار در طول تاریخ خود نام‌های گوناگونی داشته که برخی از این اسامی عبارتند از «شومان»، «حصار شومان»، «حصار شادمان» و «حصار». اما امروزه از این شهر تاریخی تنها شهرکی کوچک بر جای مانده که شامل یک دژ مرکزی است که در کنار آن 2 مدرسه و یک رباط وجود دارد. بقایای شهر باستانی حصار اینک در حدود 30 کیلومتری شمال غربی شهر دوشنبه قرار دارد، تاریخچه این محل حکایت از قدمت این شهر باستانی دارد. اما وجود میراث فرهنگی در قالب فرهنگ مردم حصاری،  از تاریخ 3 هزار ساله آن حکایت دارد. دژ حصار بر روی تپه‌ای ساخته شده است و مانند ارگ بخارا از ورودی و 2 برج تشکیل شده که بنای دروازه ارگ هنوز پابرجای است. آخرین باری که از این دژ استفاده شد، زمان فرار و عقب‌نشینی امیر «سید عالم خان» در برابر ارتش سرخ در سال 1920 میلادی بوده است که در جریان آن قلعه مدتی تحت محاصره بود و سپس کاملا ویران گردید. در تپه باستانی حصار که دژ حصار بر روی آن قرار دارد، مجموعه‌ای از سفال وجود دارد و نشانه‌هایی نیز از سکونت در آن به چشم می‌خورد که مربوط به دوره‌های مختلف اسلامی و پیش از اسلام است. در ضمن موزۀ حصار در مدرسۀ علمیه قدیمی این منطقه واقع شده است. در داخل قلعه، حوض و باغی نیز جای دارد. پله‌های بزرگ و پیش ایوان‌ها که از خشت ساخته شده‌اند به قلعه شکوه خاصی می‌بخشد ولی به مرور زمان این پله‌ها تخریب شده و از این قلعه تاکنون تنها دروازه‌های عظیم دارای پیشطاق باقی مانده است که هر کدام دارای دو مناره ستون دار می‌باشند. این سبک معماری قرون 15-17 بوده و اکثر بناها و قلعه‌ها و دژ‌های آسیای مرکزی با این شیوه ساخته شده‌اند. در اطراف قلعه بازار و کاروانسرا قرار دارد که محل تجمع تجار و خرید و فروش کالای داخلی و خارجی بوده و یکی از بزرگترین مراکز بازرگانی و تجاری آن دوره بوده است. بیرون از قلعه در سمت راست، ساختمان مدرسه کهنه قرار دارد که در ورودی آن بسته است و تنها نمای بیرونی‌اش دیده می‌شود. ظاهرا در قرن 17 در این مدرسه قرآن کریم تدریس می‌شده است این مدرسه کهنه که در قرون 16 و 17 با آجر ساخته شده، دارای مساحت 2 هزار 250 متر مربع است و در اوایل قرن 20 در آنجا، حدود 100-150 طلبه تحصیل می‌کردند. در سال 1921 روند آموزش طلاب در این مدرسه قطع شد.
در کنار این ساختمان، مدرسه جدید مربوط به قرون 18-19 قرار گرفته است در آن جا همچنین مقبره "مخدوم اعظم" از سده‌های 16-17 جای گرفته است، که احتمال می‌دهند متعلق به «خواجه محمد حیواکی» (نوه خواجه عیسی، نماینده جریان نقشبندیه) باشد.
از دیگر دیدینی های جالب توجه حصار «کاروانسرای خشتین» است که از آن نیز تنها اثر اندکی تا به روزگار ما باقی مانده است. در مجموع قلعه حصار همراه با مسجد، کاروان سرا و 2 مدرسه در مساحت 86 هکتار واقع شده است که رودخانه‌های «کافرنهان»، «قراتاغ» و «شیرکنت» از پایین این قلعه جاری می‌شوند. در پایان دهه 80 قرن 20 قلعه حصار به موزه تبدیل یافت که گفته می‌شود بنای اصلی آن 2500 سال قبل ساخته شده ولی دروازه‌های آن در قرن 17 ترمیم شده‌اند، کاروان سرای خشتی اطراف قلعه در سال 1808 در زمان سلطنت «سعید بی اتالیق»، حاکم حصار ساخته شده است و به عنوان مهمان خانه مورد استفاده قرار می‌گرفت.
 
حصار، زادگاه بزرگان علم و ادب
از جمله عرفا و نویسندگان حصار، یعقوب چرخى(متوفى 851) بوده است. ابوبكر محمدبن عبداللّه شومانى نیز از راویان حدیث به شمار می‌آید همچنین منطقه حصار، زادگاه شاعرانی مانند «حسرت»، «عرثی»، «پری حصاری»، «کامل»، «صابر ذکرزاده»، «میرزا تورسون زاده» و علمایی چون «ناصرجان معصومی» و نویسندگانی مانند «حبیب الله نظراف» و ... دیگر بزرگان این سرزمین بشمار می آید.
 
خواندن 1327 دفعه آخرین ویرایش در سه شنبه, 14 آبان 1392 ساعت 03:30

نظر دادن

یادی از دوران نمایندگی در مجلس شورای اسلامی

پشت صحنه حضورم در برنامه زير نور ماه در شبكه جهانى سحر

تازه ها

درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ،  صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2

درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ، صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2

دوشنبه, 03 ارديبهشت 1403 09:35

استاد دولتمند خال‌اف‌ خواننده «آمدم ‌اي شاه پناهم بده» و «دور مشو، دور مشو» به ابديت پيوست.  دوست گرامي‌ام استاد دولتمند خال‌اف، آهنگساز، نوازنده و احياگر موسيقي «فلك»‌ دار فاني را...

بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18

بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18

پنج شنبه, 19 بهمن 1402 12:00

غبار كدورت و تيرگي فرونشسته بر جهان چنان غليظ بود كه گويي هيچ صبحي در پس پرده نيست و خورشيد روشناي خويش را براي هميشه از زمين برگرفته است و...

حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی

حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی

سه شنبه, 10 بهمن 1402 18:18

نمایش لیلی و مجنون به کارگردانی و نویسندگی یعقوب صدیق جمالی به زبان ترکی آذربایجانی بر اساس مثنوی «لیلی و مجنون» اثر حکیم ملا محمد فضولی در تالار وحدت تهران...

بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان

بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان

پنج شنبه, 21 دی 1402 18:25

روز یکشنبه سوم دی ماه کانون هنرمندان آذربایجان در تهران ، مراسمی به مناسبت هشتاد و چهار سالگی استاد حسن مجید زاده متخلص به ساوالان برگزار کرد . در این...

" جلوه رفیع جلال "، پاسداشت نیم قرن تلاش استاد جلال رفیع در عرصه روزنامه نگاری

" جلوه رفیع جلال "، پاسداشت نیم قرن تلاش استاد جلال رفیع در عرصه روزنامه نگاری

پنج شنبه, 21 دی 1402 15:22

تالار سید محمود دعائی در موسسه اطلاعات روز سه شنبه دوازدهم دی ماه شاهد مراسمی به یاد ماندنی بود . این مراسم که برای تجلیل از خدمات نیم قرن استاد"...

پای سخن شاگرد استاد شهریار ؛ بسیاری از اشعار شهریار منتشر نشده است.

پای سخن شاگرد استاد شهریار ؛ بسیاری از اشعار شهریار منتشر نشده است.

سه شنبه, 23 آبان 1402 15:34

 شاعر و نویسنده زبان و ادبیات فارسی و از شاگردان استاد شهریار بیان کرد:متاسفانه شهریار شناسی در ایران هنوز بسیار ضعیف است، درحالیکه در دانشکده های پیرامونی لااقل در دانشکده...

حق تكثير كليه محتواى تصويرى، صوتى و نوشتارى اين وبسايت متعلق است به على اصغر شعردوست .