٢٧شهريور، شب استاد شهريار، شب فيروزه اى شبكه پنج
سخنان من از شهريار و "حيدر بابايه سلام"
حيدربابا گؤن داليوى داغلاسين اؤزؤن گؤلسؤن، بولاقلارون آغلاسين
ايل گولى از جمعيت موج مى زد، شب شهريار بود، از كودكى و نوجوانى شهريار سخن گفتم، از اينكه در ٢٥ سالگى شهريار بر نخستين ديوان او ملك الشعراء بهار و سعيد نفيسى مقدمه نوشته اند و بهار نوشته؛ " در آسمان ادب ايران، شهريار نه يك ستاره، كه يك منظومه است" از پاك اعتقادى شهريار و ايمان عميق او، از همراهى با مردم در طول حيات مباركش، از سروده هاى جاودانه اش براى على و حسين(ع)سخن گفتم و از شعرهاى تركى استاد، سهنديه، خان ننه و بالاخره از "حيدربابايه سلام"... در جمع انبوه دوستداران شهريار گفتم كه او با سرودن منظومه (حیدربابا) کلامى خلق کرد که زیبایی آن به اندازه ای بود که در اندک مدت توانست مرزهای ایران را درنوردد و همهٰ ترك زبانهای جهان با منظومه ای رویارو شدند که در طول تاریخ کسی نتوانسته بود اینچنین ملک دلهای آنها را مسخر کند. در هر کوی و برزن کلام او چون آبشاری جاری شد و ورد زبان همگان. توفیقی از این دست در طول تاریخ ادب این سرزمین به ندرت برای کسی حاصل شده است که در زمان حیات بتواند حکمران بلامنازع ملک دلها گردد. آن چه او در این مقطع خلق کرد، تنها یک شاهکار ادبی نبود، منظومه ای بود که گویشوران این زبان در آن سادگی های زندگی و عشق و محبت را می دیدند و هنوزهم اوست که در این عرصه شهسواری می کند و کسی را در این اقلیم بااو تاب هم عنانی نیست. الهام آسمانی این منظومه را به زبان او جاری کرد و برکت جاودانی به او بخشید که موجب فخر همه ایرانیان است، زیراهمه گویشوران آذری در هر کجای جهان در سایه این همه زیبایی و عشق که در این زمینه متجلی شده، زندگی را رنگی از معنویت و عشق می بخشند.