مقاله دکترشعردوست درروزنامه اطلاعات به مناسبت 27ژوئن پانزدهمين سالگرد صلح تاجيكستان
پس از فروپاشي اتحاد شوروي، در بين كشورهاي آسياي مركزي، تنها جمهوري تاجيكستان گرفتار جنگ داخلي شد. اين جنگ بر اثر عوامل مختلفي از جمله اختلافات قومي، منطقهگرايي (ميزان وفاداري سياسي بر مبناي ريشة جغرافيايي)، شكلگيري احزاب و سازمانهاي مختلف و ركود و ضعف اقتصادي كشور از سال 1992 تا 1997 بين نيروهاي هوادار كمونيسم از يك طرف و نيروهاي اتحاد مخالفين (شامل اسلامگراها و دموكراتها) از طرف ديگر به وقوع پيوست. در بين كشورهاي منطقه، روسيه و ازبكستان بيشترين نقش را در جنگ داخلي ايفا كردند تا بتوانند به اهداف خود دست يابند. با اوج گرفتن جنگ داخلي و درخواستهاي اين جمهوري از سازمانهاي بينالمللي براي پايان بخشيدن به بحران، شوراي امنيت سازمان ملل با همكاري كشورهاي روسيه و ايران به مسئلة جنگ داخلي توجه نشان دادند و زمينة مذاكرات صلح را براي حل مناقشه فراهم نمودند. مذاكرات صلح تاجيكستان كه شامل 9 دور مذاكرة رسمي و چند دور مشورتي و ملاقات سران بود، از تاريخ 5 آوريل 1994 در شهر مسكو آغاز گرديد و سرانجام در همان شهر، در تاريخ 27 ژوئن 1997 قرارداد نهايي عمومي صلح به دست امامعلي رحمان (رئيسجمهور کنوني) و مرحوم سيد عبدالله نوري (رئيس اتحادية مخالفين) به امضاء رسيد.
اگرچه جنگ داخلي تاجيکستان از ساختار سياسي (اختلافات سياسي کمونيستها و اتحاد مخالفان مرکب از اسلامگرايان و دموکراتها) و گروههاي قومي اين کشور نشأت گرفته بود، با اين حال نميتوان آن را تنها يک نبرد داخلي با ابعاد قتل عام قومي به حساب آورد. اين جنگ که با پايان گرفتن جنگ سرد و نبرد نخبگان منطقهاي بر سر کسب قدرت آغاز شده بود، با دخالت عوامل خارجي گسترش يافت و بر تمام ابعاد زندگي تاجيکها تاثير گذاشت. از اين رو برخي جنگ داخلي تاجيکستان را تنها نزاع ايدئولوژيک ميان کمونيستها و اسلامگرايان نميدانند، بلکه آن را نزاع ميان گروههاي ذينفوذ منطقهاي ميپندارند که با سابقة قدرت نابرابر عليه يکديگر در جهت پر کردن خلاء سياسي و سازماني قرار گرفتند. تاجيکستان که تا سال 1991 يکي از جمهوريهاي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي به شمار ميآمد و تحت تسلط مسکو بود، پس از اضمحلال اتحاد کمونيستي به استقلال دست يافت. پس از کودتاي نافرجام 19 آگوست 1991 در اتحاد جماهير شوروي، رئيسجمهور وقت تاجيکستان «قهار محکماف» برکنار شد و رئيسجمهور موقت «قدرالدين اصلاناف» در 9 سپتامبر استقلال تاجيکستان را اعلام کرد. اصلاناف به دليل غير قانوني اعلام کردن حزب کمونيست در 23 سپتامبر 1991 توسط مجلس برکنار شد و «رحمان نبياف» که در زمرة کمونيستهاي قديمي به حساب ميآمد، در انتخابات 1991 در مقابل «دولت خدانظراف» ـ فيلمساز تاجيک که گروههاي مخالف دولتي نيز پشتيبان وي بودند ـ به پيروزي رسيد و رئيسجمهور تاجيکستان شد.
در واقع آتش جنگ هنگامي شعلهور شد که در نوامبر 1991 در جريان انتخابات رياست جمهوري، گروههاي مخالف دولت که شامل نهضت اسلامي، حزب رستاخيز و حزب دموکرات بودند، با يکديگر ائتلاف کردند و به حمايت از خدانظراف در مقابل رحمان نبياف از حزب کمونيست تاجيکستان پرداختند. با اين حال رحمان نبياف با بدست آوردن دو سوم آرا به رياست جمهوري انتخاب شد و اين مسئله بر خشم مخالفان افزود. پس از آن اقدامات نبياف در اوايل سال 1992 که خواستار حفظ موقعيت محافظهکاران در حکومت بود، اسباب اتحاد بيشتر گروههاي مخالف را فراهم ساخت و موجب شکلگيري تظاهرات و مخالفتهاي گستردهتري بر ضد دولت شد.در ماههاي آوريل و مه 1992، مخالفين دولت که عمدتاً از مناطق فقيرنشين دوشنبه و قرغانتپه بودند، در ميدان شهدا تحصن کردند و خواستار برگزاري انتخابات جديد چندحزبي، قانون اساسي جديد، استعفاي دادستان، برکناري رياست راديو و تلويزيون، خلع سلاح گارد رياست جمهوري و انحلال مجلس کمونيستي شدند.
در اين بين دولت نيز تظاهرات مشابهي به راه انداخت و طرفداران خود را براي دفاع از قانون اساسي به ميدان آزادي آورد. اين مسئله که بر ميزان تشنجات افزوده بود، با تشکيل واحدهاي حفاظتي از سوي رئيسجمهور و توزيع 1800 قبضه اسلحه در ميان آنها، در نهايت به جنگ داخلي انجاميد.
پس از آنکه مذاکرات نبياف با مخالفين براي تشکيل حکومت آشتي ملي نافرجام ماند، جنگ شديدي در جنوب در گرفت. ناتواني رژيم در کنترل اوضاع و فشار مخالفان موجب استعفاي نبياف در 7 سپتامبر 1992 شد. در فوريه 1992 اسکندراف به عنوان نمايندة خلق برگزيده شد و در آوريل همان سال به عنوان نايب رئيس شوراي عالي انتخاب شد و کفالت رياست جمهوري را بر عهده گرفت. وي با انتخاب عبدالملک عبداللهجاناف به عنوان نخست وزير که اهل خجند نيز بود، در صدد مصالحه ميان خجند و حکومت مرکزي برآمد.
از اين رو در اوايل نوامبر 1992 سران جمهوريهاي آسياي مرکزي به منظور يافتن راه حل براي پايان دادن به درگيريها در آلماآتا تشکيل جلسه دادند و در 16 نوامبر، پارلمان تاجيکستان امامعلي رحماناف را به سمت رياست شوراي عالي و کفالت رياست جمهوري انتخاب کرد. رحماناف ضمن خاتمه بخشيدن به محاصرة اقتصادي شهر دوشنبه، به اقداماتي نظير غيرقانوني اعلام کردن فعاليتهاي احزاب سياسي و تحت تعقيب قرار دادن رهبران آنها مبادرت ورزيد.
بدين ترتيب جنگ داخلي تاجيکستان که تاجيکها آن را جنگ شهروندي مينامند، بين سالهاي 1992-1993 اوج گرفت. مسائل فوق که امنيت منطقه را بيش از پيش به خطر ميانداخت، موجب شکلگيري گفت و گوهاي صلح در مارس 1994 با نظارت سازمان ملل و همکاري مؤثر جمهوري اسلامي ايران و روسيه گرديد. در اين بين اگر چه تهران و مسکو تلاشهاي زيادي جهت مهار جنگ و تحقق صلح به عمل آوردند، با اين حال آنچه باعث پيشرفت صلح در تاجيکستان شد، خواست و ارادة طرفين براي دستيابي به صلح و پايان بخشيدن به جنگ بود.
بر اين مبنا گفتگوهاي مستقيم ميان رحماناف و سيد عبدالله نوري نقش مهمي در برقراري صلح داشت و به همين سبب مذاکرات دو رهبر تاجيک نخست در کابل و سپس در تهران تجديد شد. اين مذاکرات که پايبندي طرفين به امضاي توافقنامة صلح را نمايان ميساخت، در شهرهاي دوشنبه، خوست، مسکو و تهران ادامه يافت تا سرانجام جنگ داخلي پس از 5 سال با برجاي گذاشتن هزاران کشته و مجروح و ويراني پايان پذيرفت.
امضاي سند نهايي صلح که توسط امامعلي رحماناف به عنوان رئيسجمهور و مرحوم سيد عبدالله نوري به عنوان رئيس کميسيون آشتي ملي و رهبر اتحاد مخالفان تاجيک در 27 ژوئن 1997 انجام گرفت، بر چهار محور اصلي نظامي، سياسي، حقوقي و مسئلة مهاجران متمرکز بود. در اين قراردادها تأکيد شده بود که طرفين صلح از متهم نمودن يکديگر نسبت به وقايع گذشته پرهيز نمايند و از ذکر علل بروز جنگ داخلي خودداري نمايند. همچنين در اين قراردادها عفو عمومي براي شرکتکنندگان در درگيريهاي داخلي، انحلال نيروهاي مسلح مخالفان و پيوستن آنها به ارتش ملي، آزاد شدن فعاليت قانوني احزاب مخالف، سپردن 30 درصد از پستهاي دولتي به مخالفان، برگزاري انتخابات زودهنگام و بازگرداندن پناهندگان تاجيک از کشورهاي مختلف نيز مورد توافق طرفين قرار گرفت.
عليرغم آنکه پس از سه سال تلاش، با امضاي توافقنامه ميان طرفين، صلح بر پا شد، با اين حال اين صلح بسيار شکننده بود و هر برخورد نظامي و حادثة تروريستي آن را به خطر ميانداخت. لشکرکشي سرهنگ خدايبرديف از خاک ازبکستان به تاجيکستان و چندين بمبگذاري در مراکز اصلي شهري از جمله وقايعي بود که صلح را شکننده ميساخت. به هر روي انتخابات رياست جمهوري تاجيکستان در 11 نوامبر 1999 با لغو تحريم از سوي سيدعبدالله نوري برگزار شد و طي آن امامعلي رحماناف از سوي مردم به سمت رياست جمهوري برگزيده شد و با خروج نيروهاي پاسدار صلح سازمان ملل در 17 مه سال 2000 جنگ داخلي تاجيکستان به طور رسمي پايان يافت.
اگر چه با پايان پذيرفتن جنگ، از سطح درگيريها و برخوردهاي نظامي نيز کاسته شد، با اين حال پيامدهاي جنگ همچنان گريبانگير جامعه و اقتصاد ضعيف تاجيکستان بود. در واقع مشکلات اقتصادي تاجيکستان که از سيستم کمونيستي نشئت ميگرفت، به دليل آغاز جنگ داخلي در اين کشور افزايش يافت و موجب افت شديد محصولات کشاورزي شد. همچنين جنگ داخلي به کمبود منابع، نابودي محيط زيست، احياء بيماريهاي همهگير نظير وبا، کمبود مواد غذايي، کاهش بودجة ملي و... نيز منجر گرديد. از ديگر نتايج جنگ داخلي ميتوان به ويراني و نابودي اقتصادي، مهاجرت و خروج اتباع روسي و اروپايي از تاجيكستان، گسترش تجارت اسلحه و مواد مخدر، قاچاق زنان، ورود نيروهاي مخالفين به ساختار سياسي و برجسته شدن نقش روسيه در منطقة آسياي مركزي اشاره نمود.
کارشناسان و سياستمداران در عرصة بين المللي بارها از پايان جنگ تاجيکستان به عنوان الگويي براي پايان دادن به ديگر جنگهاي داخلي ياد کردهاند و در بارة اين جنگ و انگيزههاي آن پژوهشهاي سترگي انجام دادهاند. امروزه بر هيچکس پوشيده نيست که تجربة صلح در تاجيکستان، يکي از نادرترين اتفاقات تاريخي در زمينة عزم رهبران موافق و مخالف براي رسيدن به صلح و ثبات و تضمين امنيت يک کشور است.
نبايد فراموش کرد که صلح تاجيکستان از چنان اهميتي برخوردار است که مدتي پيش گروهي از کارشناسان ارمنستان و آذربايجان و قرهباغ کوهستاني با هدف آموزش تجربي صلح تاجيکستان و کاربرد آن در حل نزاع قرهباغ کوهي نشست دوستانهاي در شهر دوشنبه برگزار کردند.
اين هيأت آذري و ارمني با اقشار و محافل مختلف کشور تاجيکستان ديدار و گفتوگو کردند.سفر هيأتهاي کارشناسي آذربايجان و ارمنستان به تاجيکستان و نشست و ملاقاتهاي آنها با مساعدت سازمان بينالمللي پاسداري صلح برنامهريزي شده بود.
هيأتهاي کارشناسي نمايندگان جامعة شهروندي آذربايجان و ارمنستان، بيش از 16 سال است که براي حل بحران قرهباغ تلاش دارند. آنها در نمونة تجربه تاجيکستان به عينه ديدند که دست يافتن به صلح و رضايت در حل مناقشه امکان دارد. آنان با افرادي که دست اندرکار صلح تاجيکستان و با نمايندگان هر دو طرف مخالف در گذشته ملاقات کردند. آنان مشاهده کردند که طرفين با اينکه در برخي مسائل ديدگاه مشترک ندارند، اما مهم اين است که آنها فرهنگ بحث و گفتوگو کردن و حل مشکل را پيدا کردهاند.
جمهوري تاجيکستان، 15 سال از تجربة صلح را پشت سر گذاشته است. دولت مقتدر اين کشور به رهبري خردمندانة رئيسجمهور آن جناب آقاي امامعلي رحمان با درايت و دورانديشي در سياستهاي خارجي و داخلي خود، بسياري از مشکلات و معضلاتي که دامنگير بويژه اقتصاد اين کشور بود، رفع نمود. هيچ ترديد نيست که اقتصاد تاجيکستان به عصر شکوفايي خود نرسيده است، اما با نگاهي گذرا و مقايسة 15 سال پيش با اکنون، آشکارا نشانههاي پيشرفت اقتصادي، سرمايهگذاري در بخشهاي مختلف اقتصاد، بهبود روزافزون وضعيت معيشتي مردم و بالاتر از آن امنيت داخلي و خارجي را خواهيم ديد.
از زمان استقلال تاجيکستان، جمهوري اسلامي ايران يکي از نزديکترين همراهان اين کشور دوست و برادر بوده است و بيترديد يکي از مؤثرترين کشورها در برقراري آشتي ملي تاجيکستان و انعقاد پيمان صلح تاجيکستان قلمداد ميگردد. جمهوري اسلامي ايران نشان داده است که در سختترين شرايط همواره يگانه کشوري است که صادقانه در تمام عرصهها با دولت و ملت شريف جمهوري تاجيکستان همراه و همگام است. عقد قراردادها و پروتکلهاي مختلف در تمام عرصههاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي، علمي، صناعتي و غيره، نشان از توجه ويژة جمهوري اسلامي ايران به حال و آيندة اين کشور همزبان و همدين و همخون است. با تلاش دولتمردان و فرزندان لايق اين سرزمين، اميدواريم روزي فرارسد که جمهوري تاجيکستان به کشوري مقتدر در عرصة اقتصادي و علمي در آسياي مرکزي تبديل شود.
آخرینها از Super User
- درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ، صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2
- بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18
- حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی
- عکس خوانی دکتر شعردوست (دیپلمات سابق و پژوهشگر آسیای میانه و قفقاز)
- بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان