دیربازی نیست که میان اجزای ایران فرهنگی فراق افتاده است. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، شکل گیری و استقلال کشورهای جدید، خصوصا در آسیای مرکزی و قفقاز زمینه همگرایی و پیوند درباره آن اجزا را نه به لحاظ مرزهای ژئوپلیتیکی که به لحاظ مرزهای فرهنگی و هویتی مهیا کرده است.
در آن روزگار که سیمهای خاردار میان ایران و ایران دوستان جدایی ظاهر انداخته بود، کوشش و جوشش های دلهای متمایل به آفتاب فرهنگی ایران زمین از تب و تاب نیفتاده بود.
گواه درستی این کوششها و جانفشانی های اندیشه مندان، نویسندگان و خصوصا شاعرانی است که در زیر پتک استبداد استالینی و چتر حکومت کمونیستی توانستند این دُر نازنین و گوهر شب چراغ را حفظ کرده و پرورش دهند.
در تاریخ ملتهای بافرهنگ کتابها بخشی جدایی ناپذیر از حیات فرهنگی هستند.کتابها به ملتها هویت فرهنگی و تاریکی می بخشند و آنان را درگذر از عقبه های دشوار یاری می رسانند و منبع قدرتمند و لایزال برای تجدید حیات معنوی در ادوار مختلف حیات در اختیار آنان می نهند.
اما برخی کتابها جدا از ارزش فرهنگی و اعتبار مطالب و محتوا و زمان تحریر و نشر کارکرد سیاسی، اجتماعی پیدا می کنند که بر اهمیت آنها افزوده می شود و هر مورخ تاریخ سیاسی و اجتماعی به این کتابها، حتی اگر علی الظاهر در قلمرو سیاست نباشند، به چشم اعتباری نگرد و آنها را به مثابه سند استوار از تاریخ حیات سیاسی ملتها به حساب می آورد.
البته، تعداد این گونه کتابها در تاریخ ملتها چندان زیاد نیست، اغلب کتابها ارزش ادبی، اجتماعی و هنری دارند. ارزشهای سیاسی اینگونه کتابهای غیرسیاسی را عامل مقطع تاریخی و وضعیت فرهنگی عصر تحریر آنها مشخص می کند.
آنان که به تاریخ مبارزات و آزادی طلبی و استقلال جویی مردمان آسیای مرکزی واقف هستند، به روشنی می دانند که تاریخ سیاسی تاجیکان به عنوان فرهنگی ترین باشندگان این قلمرو با تاریخ فرهنگی آنان درآمیخته است و سیاسی ترین مبارزات همیشه رنگ و بوی از فرهنگ را با خود دارد.
بی گمان، سعی و تلاشهای صدرالدین عینی – بنیانگذار ادبیات نوین تاجیک به دلیل اینکه آغازگر راه و تداوم بخش باورهای فرهنگی و هویتی تاریخ مردم تاجیک آسیای مرکزی است، هیچ گاه از حافظه تاریخی سترده نخواهد شد.
در زمانی که هویت و حتی فلسفه وجودی یک قوم با تاریخ هزاران سال مورد هجوم قرار گرفته و نادیده انگاشته می شد، او با مدد تأثیر قلم خود باورهای دروغین نژادستیزان فرهنگ گریز را برملا ساخت. «نمونه ادبیات تاجیک» مشتی و نمونه ای بود از خروار که گرچه شتابزده و با سرعت تهیه شد، اما توانست هیاهوی غوغاگران را که می رفت تا هویت ملی و نژادی و فرهنگی و زبان قومی را انکار کند، به سکوت و تعظیم وا داشت. از این جهت است که هنوز هم تاجیکان به «نمونه ادبیات تاجیک» به مثابه سجل و گواهی وجود خود می نگرند و آن را ارج می نهند و به آن مفتخرند. در این کتاب صدرالدین عینی با دلایل تاریخی و فرهنگی معلومات مفصلی در باره 220 نفر از شعرا و نویسندگان فارس و تاجیک جمعآوری کرده است
اکنون بیش از هشتاد سال از تاریخ نشر این کتاب می گذرد، کتابی که در سرنوشت تاجیکان نقش بزرگ بر عهده گرفت. اینک این کتاب در ایران عزیز نیز نشر می شود. اکنون تاجیکان صاحب دولت مستقل هستند و تاریخ یکبار دیگر نشان داد که زبان فرهنگ موثرترین ابزار حفظ هویت تاریخی است.