13 رجب 1434 هجری قمری، مقارن 3 خرادادماه 1392 هجری شمسی، مصادف است با زادروز فرخندة مولی الموحدین حضرت علی بن ابیطالب (ع). به میمنت جوانمردی، پاکی، مروت، سخاوت و بزرگواری این دینمرد بزرگ تاریخ اسلام است که این روز مبارک در تقویم جمهوری اسلامی ایران، به نام روز «پدر» نیز نامگذاری شده است.
حضرت علي(ع) فرزند ابوطالب، ده سال پيش از بعثت حضرت رسول اکرم متولد شد و پس از شش سال بر اثر قحطي كه در مكه اتفاق افتاد، بنا به درخواست پيامبر اكرم (ص) از منزل پدر به خانة پسر عمّ خود يعني پيامبر اکرم منتقل گرديد و تحت سرپرستي و پرورش بلاواسطة آن حضرت درآمد. پس از چند سال كه پيامبر اكرم (ص) به موهبت نبوت نايل گردید و براي نخستين بار وحي آسماني بر وي نازل شد، وقتي كه از غار حرا رهسپار شهر و خانه خود شد، شرح حال را فرمود. علي (ع) به آن حضرت ايمان آورد. و باز در مجلسي كه پيغمبر اكرم (ص) خويشاوندان نزديك خود را جمع و به دين خود دعوت نمود، فرمود:
«نخستين كسي كه از شما دعوت مرا بپذيرد خليفه و وصي من خواهد بود. تنها كسي كه از جاي خود برخاست و ايمان آورد، علي (ع) بود و پيغمبر اكرم (ص) ايمان او را پذيرفت و وعدههاي خود را دربارهاش امضا نمود و از اين روي علي (ع) نخستين كسي است در اسلام كه ايمان آورد و هرگز غير خداي يگانه را نپرستيد».
حضرت علي (ع) پيوسته ملازم پيامبر (ص) بود. زمانی که حضرت از مكه به مدينه هجرت فرمود و در شب هجرت نيز كه كفار خانة آن حضرت را محاصره كرده بودند و تصميم داشتند نیمه شب به خانه ريخته و آن حضرت را در بستر خواب قطعه قطعه نمايند، علي (ع) در بستر پيغمبر اكرم (ص) خوابيد و آن حضرت از خانه بيرون آمده رهسپار مدينه گرديد و پس از آن حضرت مطابق وصيتي كه كرده بود، امانتهاي مردم را به صاحبانش رد كرده، مادر خود و دختر پيغمبر را با دو زن ديگر برداشته به مدينه حركت نمود.
در مدينه نيز ملازم پيغمبر اكرم (ص) بود و آن حضرت در هر خلوت و جلوتي علي (ع) را ملازم خود میکرد و يگانه دختر محبوب خود فاطمه (س) را به وي تزويج نمود و در موقعي كه ميان اصحاب خود عقد اخوت ميبست او را برادر خود قرار داد.
حضرت علي (ع) در همة جنگها كه پيغمبر اكرم شركت فرموده بود، حاضر شد جز جنگ تبوك كه آن حضرت او را در مدينه به جاي خود نشانيده بود و در هيچ جنگي پاي به عقب نگذاشت و از هيچ حريفي روي نگردانيد و در هيچ امري مخالفت پيامبر (ص) را نكرد چنانکه آن حضرت فرمود: «هرگز علي از حق و حق از علي جدا نميشود».
* * *
علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را
که به ماسوا فکندي همه ساية هما را
دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين
به علي شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علي گرفته باشد سر چشمة بقا را
مگر اي سحاب رحمت تو بباري ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو اي گداي مسکين در خانة علي زن
که نگين پادشاهي دهد از کرم گدا را
بجز از علي که گويد به پسر که قاتل من
چو اسير تست اکنون به اسير کن مدارا
بجز از علي که آرد پسري ابوالعجایب
که علم کند به عالم شهداي کربلا را
چو به دوست عهد بندد ز ميان پاکبازان
چو علي که ميتواند که بسر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحيرم چه نامم شه ملک لافتي را
بدو چشم خون فشانم هله اي نسيم رحمت
که ز کوي او غباري به من آر توتيا را
به اميد آن که شايد برسد به خاک پايت
چه پيامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تويي قضاي گردان به دعاي مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چو ناي هر دم ز نواي شوق او دم
که لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را
«همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي
به پيام آشنائي بنوازد و آشنا را»