دوست ديرينه و استاد گرانقدرم، مترجم قران، دانشمند كم نظير در سن نود و يك سالگى در شهر ماخاچ قلعه درگذشت.
ديدارهاى متعدد در تهران، مسكو و دوشنبه با مرحوم داشتم. بمناسبت هفتاد سالگى استاد به نمايندگى از سوى جمهورى اسلامى ايران به ماخاچ قلعه رفتم. پيام و هداياى دانشمند فقيد دكتر حسن حبيبى را به ايشان تقديم كردم و در مراسم بزرگداشتى كه حكومت داغستان در دانشگاه ماخاچ قلعه برايش برگزار كرده بود، سخنرانى كردم. آن روزها درگيريهاى منطقه قفقاز شمالى در اوج خود بود و شهر ماخاچ قلعه در كانون اين درگيريها قرار داشت، اما حضور اينجانب به نمايندگى از سوى جمهورى اسلامى ايران نشاط زائدالوصفى به اين پيرمرد صافى ضمير بخشيد. شبى را در منزلش مهمانم كرد، همسر مرحومه اش پذيرايى بى آلايش و صميمانه اى از من و همكار همراهم آقاى حميد عامرى داشت. در بازگشت ترجيح دادم از مسكو برنگردم، حكومت محلى داغستان، شهردار ماخاچ قلعه و چند نفر را همراه كرد، شهر قديمى "دربند" و قلاع آن را بازديد كردم، در باره شيخ شامل داغستانى و قيام وى مطالبى خوانده بودم و در اين سفر آتچه را در باره مردمان داغستان و دربند خوانده بودم، تجسم كردم. تا مرز ورود به جمهورى آذربايجان بدرقه مان كردند، در ورودىجمهورى آذربايجان هيئت وزارت فرهنگ جمهورى آذربايجان كه از باكو آمده بودند، استقبال كردند....
آخرين ديدارمان در آكادمى علوم جمهورى تاجيكستان بود، بر اساس رأى هيئت علمى و تصميم گير آكادمى علوم تاجيكستان پروفسور محمد نورى عثمان اف و اينجانب در يك روز بعنوان اعضاء خارجى آن آكادمى انتخاب شديم، چند روزى در دوشنبه ماندند و بسيار از محضرشان آموختم كه بيان آنها را به فرصتى مقتضى واگذار مى كنم. جايش جنت باد و يادش ماندگار