تهران- ایرنا- «علی اصغر شعردوست» فعال فرهنگی و مدیر سالهای پیشین شبکه سراسری صدای جمهوری اسلامی بر این باور است که علاوه بر مسائل پیش روی اقتصادِ فرهنگ و هنر، رفع تبعیضهای مدنی از مهمترین چالشهای اجتماعی-فرهنگی رئیس دولت آینده با متولدان دهههای هفتاد و هشتاد خواهد بود.
اهمیت مسائل فرهنگی و تاثیرات عمیق آن در حوزههای گوناگون مدنی، سیاسی و حتی اقتصادی و امنیتی، از دید اهالی فرهنگ توجه بیشتری را به این عرصه و مسائل آن طلب میکند. در مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری پیش رو نیز یکی از مناظرات پنجگانه به مسائل فرهنگی اختصاص یافت که موضوعاتی مانند حجاب و فیلترینگ در آن مطرح شد. همچنین میزگردهای این حوزه نیز به دلیل متن و حواشی آن مورد توجه بسیاری قرار گرفت.
درباره مسائل حوزه فرهنگ در رقابتهای انتخاباتی، «علی اصغر شعردوست» رئیس سالهای پیشین شبکه سراسری صدای جمهوری اسلامی که افزون بر فعالیتهای فرهنگی، سابقه مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دبیری شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، سفارت در تاجیکستان و نمایندگی مجلس را در کارنامه دارد، پاسخگوی پرسشهای پژوهشگر ایرنا شده است؛
تاکنون مقوله فرهنگ چه جایگاهی در اظهارنظر، اعلام برنامه و موضعگیری نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری داشته است؟
به نظرم نامزدهای انتخابات پیش رو، موضوعات فرهنگی را فرع بر موضوعات دیگری چون مسائل سیاست خارجی، سیاست داخلی و اقتصاد دانستهاند که با توجه به شرایط معیشتی مردم و تنگناهای اقتصادی طبیعی است. هر شش نامزد محترم ریاست جمهوری بیشتر بر مسائل اقتصادی تمرکز کردهاند چون اقتصاد طی چند سال گذشته بیشترین تأثیر را بر زندگی روزمره مردم داشته است. مردم بیشتر به مسائل اقتصادی مانند اشتغال، تورم و معیشت خود توجه میکنند و این موضوعات برای آنها اهمیت بیشتری دارد. به همین دلیل، نامزدها تمایل دارند بر این مسائل تمرکز کنند تا حمایت بیشتری جذب کنند. همچنین معتقدم مسائل فرهنگی ممکن است به دلیل پیچیدگی و تنوع آنها کمتر مورد توجه قرار بگیرند. فرهنگ شامل طیف وسیعی از موضوعات است که ممکن است توافق عمومی کمتری در مورد آنها وجود داشته باشد. در نتیجه، پرداختن به مسائل فرهنگی میتواند ریسک بیشتری برای کاندیداها داشته باشد زیرا ممکن است نتوانند به اندازه کافی حمایت عمومی کسب کنند یا حتی باعث اختلافات و ریزش آرای خود شوند. طبیعی است مسائل اقتصادی ملموستر و قابل اندازهگیریتر هستند و به همین دلیل، نامزدها تاکنون ترجیح دادهاند روی این مسائل تمرکز کنند تا پیامهای خود را به شکلی روشن و قابل فهمتر به رایدهندگان ارائه دهند. به یاد دارم در زمان دولت جناب آقای خاتمی موضوع تقدم توسعه اقتصادی بر توسعه فرهنگی یا بالعکس محل مناقشه بود و هر دو طیف نظرات خود را داشتند. در طول تاریخ تقابل بین توسعه فرهنگی و اقتصادی به چه صورت بوده است؟ در تاریخ منطقه خاورمیانه، تقابل بین توسعه فرهنگی و اقتصادی و تقدم یکی بر دیگری را میتوان در چند دوره کلیدی مشاهده کرد.
- در دوران طلایی اسلام (قرون هشتم تا سیزدهم میلادی)، توسعه فرهنگی و علمی در بغداد، قاهره و سایر مراکز مهم فرهنگی تأثیر زیادی بر اقتصاد منطقه داشت. توجه به علم، فلسفه، و هنر در این دوره موجب نوآوریهای مهمی شد که اقتصاد را نیز تقویت کرد.
- در دوره استعمار، کشورهای خاورمیانه بیشتر تحت تأثیر سیاستهای اقتصادی قدرتهای استعماری قرار گرفتند که توسعه فرهنگی آنها را محدود کرد. تمرکز بر استخراج منابع طبیعی و استفاده اقتصادی از منطقه، به هزینه کاهش توجه به توسعه فرهنگی بود.
- در دوران مدرن، برخی کشورهای خاورمیانه با درآمدهای نفتی بالا به توسعه اقتصادی سریع دست یافتند، اما توسعه فرهنگی به همان سرعت پیش نرفت. در عوض، کشورهایی که روی توسعه فرهنگی و آموزشی سرمایهگذاری کردند مانند ایران در دهههای اخیر، توانستند به نوعی تعادل بین این دو حوزه دست یابند.
این تاریخچه نشان میدهد که توسعه اقتصادی و فرهنگی میتوانند متقابلا تقویتکننده باشند، اما در برخی دورهها و شرایط، یکی ممکن است بر دیگری تقدم یابد که با در نظر داشت شرایط فعلی ایران عزیزمان و برای زندگی بهتر و برای ایران، توسعه اقتصادی و بالا بردن کیفیت زندگی در این مقطع زمانی مهمتر به نظر میرسد.
به نظر شما دولت بعدی کدام مسائل فرهنگی را باید در اولویت خود قرار دهد و چرا؟
به نظر بنده، مهمترین اولویت باید ترویج و ارتقاء فرهنگ گفتوگو و تساهل باشد که به بهبود روابط اجتماعی کمک کند. ترویج احترام به تنوع فرهنگی و عقیدتی و احترام به تفاوتها در چارچوب قانون -البته نه قانونی که برداشت و تفسیرهای تنگنظرانه از آن وجود داشته باشد- باید مدنظر قرار گیرد تا همبستگی اجتماعی تقویت شود. با همبستگی اجتماعی است که انقلاب از گزند معاندین درونی و بدخواهان بیرونی مصون خواهد شد. ما پیروان دینی هستیم که معجزه آن کتاب و پیامبر آن رحمت للعالمین است.از دیگر اولویتهای رئیس جمهور آینده میتواند بهبود زیرساختهای فرهنگی مانند کتابخانهها، موزهها، و مراکز فرهنگی باشد تا دسترسی عموم مردم به منابع فرهنگی افزایش یابد. ایران عزیزمان از گذرگاه فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی می تواند مجددا جایگاه ویژه خود را نه تنها در حوزه تمدنی ایران بلکه در جهان به دست آورد.
در دورانی که بنده سفیر ایران در تاجیکستان بودم، تمرکز و تاکید بر اشتراکات فرهنگی و از گذرگاه اولویتبخشی به زبان و دین مشترک، گرههای فراوانی را در زمینههای سیاسی و اقتصادی نه تنها با کشوری که در آن مامور بودم بلکه با مجموعهای از کشورهای شمال خزر گشود. این اولویتها میتواند شامل حمایت از صنایع دستی، موسیقی سنتی و ادبیات باشد. همچنین تصور بنده این است که آموزش درباره تاریخ و فرهنگ ایران میتواند حس تعلق و افتخار ملی را در میان اقوام ایرانی مجددا زنده کند. از دیگر اولویتهای رئیس جمهور آینده میتواند بهبود زیرساختهای فرهنگی مانند کتابخانهها، موزهها، و مراکز فرهنگی باشد تا دسترسی عموم مردم به منابع فرهنگی افزایش یابد. به خاطر دارم برگزاری هفته فرهنگی ایران در تاجیکستان و بالعکس و نیز خواهرخواندگی دو شهر تبریز و خجند بر رونق کتابخانهها و موزههای این دو شهر و تبادل آثار فرهنگی (ساخت فیلم مشترک، چاپ کتاب و …) افزود.
علاوه بر این اولویتها چه موارد دیگری در این زمینه اهمیت مییابد؟
من فکر میکنم تقویت رسانههای مستقل و حمایت از آزادی بیان نیز موثر است. به نظرم این موضوع میتواند به توسعه فرهنگی کمک کند و از اولویتهای رئیس دولت آینده باید باشد. با ایجاد فضایی که در آن افراد بتوانند آزادانه افکار و ایدههای خود را بیان کنند، میتوان به نوآوری و خلاقیت در جامعه دامن زد.
چه ابعاد و مسائل فرهنگی در حوزه های پرمناقشهای چون فیلترینگ، حجاب و ... از دیدگاه شما برجستگی دارد؟
طبابت مسائلی مانند فیلترینگ، حقوق زنان و حجاب بعید است به عمر یک دولت چهارساله قد دهد؛ به ویژه اینکه با نسلی به نام نسل زد مواجهه خواهیم داشت. به نظرم رئیسجمهور بعدی باید سیاستهای فیلترینگ را بازنگری کرده و به جای محدود کردن دسترسی به اینترنت، بر آموزش استفاده صحیح و مسئولانه از فضای مجازی تمرکز کند. این امر میتواند از طریق برنامههای آموزشی در مدارس و کمپینهای عمومی صورت گیرد. در مورد حقوق زنان نیز باید به زمانه حضرت رسول (ص) رجوع کرد. باید حقوق زنان در زمینههای مختلف از جمله اشتغال، آموزش و مشارکت سیاسی تقویت شود. یادمان نرفته است که مشارکت سیاسی حضرت زینب کبری (س) در ماجرای کربلا هر آنچه را یزیدیان بافته بودند، پنبه کرد. برابری جنسیتی و رفع تبعیضهای قانونی و اجتماعی از اولویتها و به نوعی مهمترین چالش رئیس دولت آینده با متولدین دهههای هفتاد و هشتاد است. در مورد حجاب، دولت میتواند به جای رویکردهای سختگیرانه، به ترویج ارزشهای فرهنگی و مذهبی از طریق آموزش و آگاهیرسانی بپردازد. ایجاد فضایی که در آن زنان بتوانند با اختیار و آگاهی خود حجاب را انتخاب کنند، به تقویت انسجام اجتماعی کمک میکند. مطمئنا برنده دو قطبی فعلی این موضوع دشمن بیرونی است.
در حال حاضر مقوله فرهنگ چه وضعیتی در کشور ما دارد؟یا به عبارتی تا چه حد حوزه فرهنگ خاستگاه انواع چالشها است؟
مقوله فرهنگ شاخصههای فراوانی دارد. از سوی دیگر تعاریف متعددی از فرهنگ و شاخصههای آن در بین اندیشمندان و عقلای علوم انسانی وجود دارد و به نظرم این سوال خیلی کلی است. اما به صورت کلی در مورد این سوال میتوانم اینگونه بیان کنم که فرهنگ جامعه و جامعه فرهنگی ما با شاخصهای گوناگون و زوایای مختلف قابل بررسی است؛ شاخصهایی مثل میزان تولیدات فرهنگی همچون تعداد و کیفیت آثار هنری، ادبی، سینمایی، و موسیقی تولید شده در جامعه. همچنین تعداد کتابها و روزنامه و خبرگزاریهایی که طی چند سال اخیر متولد شدهاند یا از دنیای فرهنگ خداحافظی کردهاند. هم شرایط سخت معیشتی بر کاهش مصرف کالای فرهنگی در سبد خانوار سایه افکنده است و هم موضوعاتی چون ممیزی دولتی و خود ممیزی مولف، موجب رویگردانی جامعه از فرهنگ رسمی و محتوای معیار و تراز شده است.
طبق آماری که در وبسایت آماری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده است، آمار تعداد عناوین رسانههای چاپی به تفکیک صاحب امتیاز حقیقی حاکی از آن است که در سال ۱۳۹۷ تعداد عناوین رسانههای چاپی افراد حقیقی مجموعاً به ۷۴۳۹ عنوان رسیده است که پس از آن سیر نزولی خود را با شیب کندی آغاز کرده است. در زمینه کتاب نیز آمارهای چاپ کتاب در ایران حاکی از آن است که تنها در سال ۱۴۰۰ بیش از ۱۰۳ هزار عنوان به چاپ رسیده است که نسبت به جمعیت ایران عددی بسیار بالا به شمار میرود. اما موضوع این است که متاسفانه ایران حتی جزو سی کشور اول سطح سرانه مطالعه نیست. این یعنی محتوای تولید شده در جذب مخاطب ناتوان بوده است و از این لحاظ حال مخاطب ایرانی حداقل در زمینه فرهنگ خوب نیست.
در فیلم و موسیقی نیز تولیدات رسمی نتوانستهاند نسل جدید را اغنا کنند. شاهد مثال آن ظهور دهها شبکه سرگرمی ماهوارهای و هزاران محتوای موسیقایی منتشره در فضای مجازی که نشان میدهد هم شرایط سخت معیشتی بر کاهش مصرف کالای فرهنگی در سبد خانوار سایه افکنده است و هم موضوعاتی چون ممیزی دولتی و خود ممیزی مولف، موجب رویگردانی جامعه از فرهنگ رسمی و محتوای معیار و تراز شده است.
از نگاه شما کدام مسائل و چالشها در مقوله فرهنگ حائز اهمیت بیشتری است؟
ضرورت توجه جدی به اقتصاد فرهنگ و هنر و همچنین نگریستن به هنر به مثابه سبک زندگی و نه کالایی لوکس و صرفا تزیینی. باید به این اصل توجه داشت فرهنگ زیربنای توسعه و توسعه فرهنگی مقدم بر توسعه سیاسی و اقتصادی است. توجه به اصناف فرهنگ و هنر مانند انجمنهای صنفی و… از طریق حمایت یا حداقل حذف قوانین دست و پاگیر تا خودشان مسیرشان را بیابند. برخلاف آنچه که الان عنوان میشود که همه چیز باید از مسیر یک وزارتخانه بگذرد در کشوری مثل آمریکا وزارت فرهنگ وجود ندارد. این در خوشبینانهترین حالت به منزوی شدن هنرمندان مبتکر میانجامد و بعضا خروج هنرمند از کشور.
در مورد حجاب و فیلترینگ واگذاری مقولهها به هنجارهای اجتماعی میتواند کارساز باشد. مردم کشور ما با پیشینه فرهنگی و اعتقادات اخلاقی خود در صورت آزاد بودن خود بیشترین مقدار صیانت را خواهند داشت. اما دولتها با دخالتهای آزاردهنده جامعه به ویژه جوانان را به برخوردهای انفعالی و واکنشهای نامطلوب سوق میدهند. البته وجود مشکل در قانون را نباید نادیده گرفت. قوانین باید اصلاح شوند و از تفسیر به رای کردن قوانین باید جدا احتراز کرد.
= = =
برای مطالعه مستقیم این یادداشت در صفحه رسمی خبرگزاری ج.ا. ( ایرنا ) ، میتوانید از این لینک استفاده کنید.