سه شنبه, 28 اسفند 1397 ساعت 13:01

ایران در شعر معاصر تاجیکستان

نوشته شده توسط 
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
ایران در شعر معاصر تاجیکستان
«ایران در شعر معاصر تاجیکستان» عنوان آخرین اثر دکتر علی اصغر شعردوست سفیر فرهیخته و دانشمند ج.ا.ا در تاجیکستان است که به تازگی توسط انتشارات علمی و فرهنگی به زیور طبع آراسته شده است.
. چندی پیش نیز کتابی دیگر از دکتر شعردوست تحت عنوان «چشم انداز شعر امروز تاجیک» با خط فارسی از چاپ برآمد. در آن کتاب شعر امروز تاجیکستان برای بار اول از جانب یک دانشمند ایرانی بررسی شده بود. مولف این دو کتاب متبکر انتشار مجموعه های اشعار برخی شاعران تاجیک در ایران است در همه ی این مجموعه ها پیشگفتار های عالمانه ای هم نگاشته است. دکتر علی اصغر شعردوست در حفظ شکوه و جلال میراث مشترک نیاکان تاجیک خدمات بی نظیری انجام داده است و این بیانگر دغدغه های ایشان پیرامون زبان و ادبیات دو کشور و پیوند میان آنها می باشد.
وی در «ایران در شعر معاصر» هویت ایرانی و فرهنگ مشترک مردمان این سرزمین را تأیید و بر ناگسستنی بودن ریشه ی پیوند میان ایران و تاجیکستان صحه می گذارد.این کتاب ارزشمند در حقیقت شرح و گزارش اشتیاق یک ملت به اصل و ریشه ی خویش و طلب وصل به زبان شعر می باشد همچنانکه مولانا رومی می گوید:
هر کسی که او دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
اشعاری که دراین اثر درج شده از زبان شاعرانی است که هنوز درخونشان غرور نیاکان نهفته است و این احساس و این پیوند در ذهن و زبانشان جاری و ساری است. اشعاری که از ذهن و ضمیر صاف و پا ک شاعران تاجیک تراویده است.
دکتر شعردوست در این گردآوری ارزنده تصویری کامل از ایران در شعر معاصر تاجیکستان در ذهن مخاطبان ایرانی و تاجیک ترسیم می کند و نشان می دهد که شعر امروز تاجیکستان در قلمرو زبان فارسی به شکوهمندی تمام نفس می کشد و برای حفظ زبان فارسی زبان نیاکان سهم بزرگی را بر دوش دارد.
نگارنده در مقدمه تأکید می کند گرایش شاعران تاجیک به ایران از دیرباز بوده است اما بازتاب آن در شعر اساسا از سالهای پس از فروپاشی و استقلال تاجیکستان آغاز شده است و تا حال این روند رو به رشد و گستر بوده است.
وی در مقدمه ، ایران و فرهنگ ایرانی را شه ستون و یکی از عوامل اصلی و جدی پیوستگی های ایران و تاجیکستان معرفی می کند و سپس خاطر نشان می کند : علیرغم فرهنگ مسلط مهاجم و جریان پرشتاب «روسی کنانی» آنچه باعث بقای حس ملیت و هویت جویی در این سرزمین شد زبان فارسی و در رأس آن خلاقیت های شعری بود. در بخشی از این مقدمه می خوانیم:
«نقش شعر را در این دوران نباید تنها در تعالی زبان و گسترش فرهنگ تلقی کرد بلکه باید شعر شاعران را به منزله ی نماد قدرت، ایستادگی و مقاومت ملی به حساب آورد. این کتاب گوشه ای از شرح دلدادگی ها و شیدایی های شاعران تاجیک نسبت به ایران است و در مطاوی آن سرگذشت یک ملت سربلند و رشید را ،که می کوشد با زبان و ادبیات و ذوق هنری، جایگاه فرهنگی خویش را تبیین کند، می توان یافت. به همین دلیل باید این کتاب را بخشی از گزارش نامه ی مجاهدت فرهنگی یک ملت به شمار آورد و فراز و فرود زندگی فرهنگی آنان را در لا به لای سطور این کتاب جست و جو کرد.»
آنچه اهمیت و ارزش این اثر را مضاعف می کند این است که خواننده علاوه بر اینکه با شاعرانی که به نوعی دل در گرو ایران زمین دارند و شعر آنها آشنا می شود تصویری روشن نیز از آنچه در عرصه ی شعر تاجیکستان در یکصد سال اخیر گذشته است به دست می آورد و نخستین اثری است که تصویر ایران را در شعر شاعران معاصر تاجیک نمایانده است.
افزون بر آن، این اثر جامع الاطراف بسیاری از قالب های سنتی و نو شعر فارسی را در بر می گیرد و خواننده با قالبهای متفاوت شعر شاعران تاجیک آشنا می شود.
این کتاب به اعتبار مضمون و موضوع اشعار، در شش فصل تنظیم شده است. عنوان فصل اول «پیوند دوستی» است نگارنده در این بخش طی مقدمه ای جامع پیوند دوستی میان ایرانیان و تاجیکان را در طول تاریخ و تمامی موانع و محدودیت های آن را چه در زمان کمونیست ها و اتحاد جماهیر و چه در دوره ی پروسترویگا وگلاسنوست و پس از آن دوره ی استقلال تاجیکستان بررسی نموده و نمونه هایی چند از شعر شاعران نامداری چون: اسکندر ختلانی، لایق شیرعلی، مومن قناعت، گلرخسار صفی آوا، کمال نصرالله، نظام قاسم، سلیم ختلانی و... را که بر پیوند و استحکام دوستی بین ایران و تاجیکستان تأکید دارد گنجانده است:
لایق شیرعلی:
ریشه من منشأ اجداد من اصل من ایران من بنیاد من
جان ما چون رشته ی دو بافت است بافت من تار و پود یاد من
عطاخان سیف الله زاده:
تاجیکم و همنوا با فارسی گردیده ایم بد بود گویند اگر تاجیک و ایرانی جداست
معتبر رشتی:
بمیرم من به نام پاکت ایران بسازم سجده من در خاک ایران
فدای آن زبان و آن کلامت فدای آن همه ادراکت ایران
عنوان فصل دوم کتاب «زبان فارسی، ایرانیان و تاجیکان» می باشد. نگارنده در مقدمه نقش شاعران تاجیک را در صیانت از زبان فارسی، به عنوان نقطه ی اشتراک ایرانی و تاجیک ، و حفظ هویت ملی تاجیکستان به روشنی بیان می کند و آن را از دو منظر قابل ارزیابی می داند:
«اولا با اعتقاد بر این نظر که شاعران یک ملت با سرودن شعر به زبان ملی خود، دوام و بقای آن زبان را تضمین می کنند می توان گفت پدید آمدن آثار ادبی درخشان به ویژه شعر، در یک زبان می تواند حافظ و ضامن حیات آن زبان باشد. از این منظر شاعران تاجیک در سخت ترین سال ها هم از سرودن به زبان خود بازنایستادند و هرگز فریفته ی نام و نان نوشتن به زبان روسی (و ازبکی) نشدند. ثانیا شاعران در مقاطع حساس که زبان ملی خود را در معرض خطر می بینند با سرودن اشعار در ستایش زبان خود و نمایاندن شکوه تاریخی و فرهنگی آن به دفاع از هویت ملی خویش برمی خیزند که شاعران تاجیک در این زمینه هم کارهایی کردند همه کارستان»
عبید رجب در پاسخ به تهدیدهای دشمنان هویت ملی تاجیکان، زیبایی، ظرافت و شیرینی زبان فارسی را رمز مانایی و پایایی آن می داند:
لفظی که از لطافت آن جان کند حضور
رقصد زبان به سازش و آید به دیده نور
لفظی به رنگ لاله ی دامان کوهسار
لفظی به سان بوسه ی جان پرور نگار
مومن قناعت نیز زبان فارسی (تاجیکی) را از همان منظر می بیند:
فارسی گویی دری گویی ورا
هر چه می گویی بگو
لفظ شعر و دلبری گویی ورا
هر چه می گویی بگو
بهر من تنها زبان مادریست
آدینه عظیمی؛ جوره یوسفی، نظام قاسم، فرزانه خجندی و کریم رحیم از دیگر شاعرانی می باشد که سروده هایشان در این بخش گنجانده شده است.
بخش سوم این کتاب با نام «فرهنگ، تاریخ و مشاهیر ایران زمین» حاوی اشعاریست که بیانگر رویکرد حماسی شاعران تاجیک به تاریخ و اساطیر ایران زمین است. شاعران تاجیک با کاربرد واژگانی چون اسطوره، شاهنامه، تخت جمشید، آریایی، خراسان و نام بردن از مشاهری چون حافظ، فردوسی، خیام، رودکی، ناصر خسرو و... به باز آفرینی و احیای سنت ها و اساطیر و شخصیت های تاریخی ایران و به دیگر سخن به احیای گذشته ی خویش می پردازند.
دکتر شعردوست در مقدمه ی این فصل خاطر نشان می کند: تاجیکان و ایرانیان وارثان فرهنگ و تاریخ مشترک چند هزار ساله اند و جلوه های گوناگون این اشتراک فرهنگ و تاریخ در آثار شاعران آن سامان، نفوذ یافته است.
مومن قناعت در شعر زیر از تخت جمشید تصاویری رویایی ارائه می کند:
چو بالا می شوم بر مسند خورشیدی جمشید
که دارد آشیان ایزد
که دارد خاکدان خورشید
در آن قعر خراباتی که دارا بود و دنیا بود
درفش کاویانی نیزه ای از ماه بالا بود
به اعتقاد نگارنده تمثل و تمسک به اساطیر شاهنامه در آثار شاعران تاجیک به یک سنت تبدیل شده است. کمتر شاعری را می توان یافت که شعری ملهم از شاهنامه ی حکیم توس نداشته باشد.
گلرخسار صفی آوا:
دریغا پاکی سیاوش
که هزار سال دیگر
از زبانه ی آتش گذرد
اسکندر ختلانی:
شرمسار و خاموش
نوشداروی پس از مرگ سهراب
شرمسار و خاموش
و آهسته آهسته
با ترس و لرز
شاهنامه می خوانم
در سروده های شاعران تاجیک به کرات از شاعران و نویسندگان ایران زمین یاد شده است: مشاهیر و مفاخری که مورد ستایش و توجه شاعران تاجیک بوده اند و بزرگان علم و ادب و عرفان که پدید آورندگان میراث مشترک ایران و تاجیکستان اند. به عنوان مثال اشعار حافظ منبع الهام شاعران تاجیک بوده و در صیقل یافتن سروده های آنان اثر گذاشته است:
آدینه عظیمی:
کلام تو شعر بخش است دائم اگر چه عاشق شاخ نباتی
کنون با شاعر قدسی کام دل را طراوات بخش چون آب حیاتی
سعید علی مأمور:
زیر سر دیوان حافظ مانده بود زیر سر بد تیغ و کلچه فی المثل
با غزل من می گشایم فال خود اعتقاد من به حافظ از ازل
لیک حافظ بهر ما دنیا بود من نمی سازم به دو دنیا بدل
نگارنده در این فصل نمونه هایی عالی از بازتاب شعر و فکر و فلسفه شاعران ایرانی همچون حافظ، خیام، مولوی، رودکی، ناصر خسرو، فردوسی، سعدی و... را در شعر بیش ازچهل شاعر معاصر تاجیک موشکافانه و با دقت نظر انتخاب و نمونه هایی چند از هر یک را درج نموده و بدین وسیله تلاش نموده تصویری جامع از فرهنگ، تاریخ و مشاهیر ایران در شعر معاصر تاجیک به دست دهد.
فصل چهارم این اثر خواندنی و ارزشمند با نام«در ستایش شهر ها و جاهای ایران» شامل اشعاری است که شاعران تاجیک به شوق دیدار ایران ، در فراق ایران و یا پس از سفر به ایران سروده اند. اشعار نغزی در ستایش شهرها و مناطق گوناگون ایران و به ویژه شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز، همدان و نیشابور که آرامگاه بزرگانی چون حافظ، فردوسی، باباطاهر، خیام، سعدی، ابن سینا، و کمال خجندی در این شهرها واقع شده است.
عثمان نظیر:
اصفهان نیم جهانی
شهر خوبی بی خزانی
دیدمت افسانه شهری
زیب شرق و زیب دهری...
آدینه عظیمی در مقبره فردوسی
طوافت آمدم با کوشش و دهر ز تقدیر خدا با نیت و عزم
که شعرم رنگ و بوی تازه یابد مدد بنما مرا پیغمبر نظم
نورمحمد نیازی:
تبریز کهن امید دیرینه من آیم سوی تو مثال بلبل به چمن
تبریز، تو را مکان به جان است مرا فرموده چنین کمال استاد سخن
از خاک خجند سربرآورد کمال با خاک تو آمیخته تبریز کهن
در فصل پنجم این مجموعه با عنوان «با شاعران و چهره های معاصر ایران» نمونه هایی از شعر شاعران تاجیکستان که در ستایش برخی شاعران، چهره های معاصر و مفاخر فرهنگ و ادب ایران از جمله: ابوالقاسم لاهوتی، علی اصغر حکمت، نیما یوشیج، شهریار، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و... سروده اند را می خوانیم.
صدرالدین عینی در ستایش استاد ابوالقاسم لاهوتی:
رعد غرید و برق جولان کرد ابر شورید و بحر طغیان کرد
زین میان برجهید صاعقه ای که جهان را تمام حیران کرد
بود این شعرها که لاهوتی در ره انقلاب الحان کرد
گل نظر کلایف برای شهریار:
آن دل که هوای یار دارد باشد و آن کشته که برگ و بار دارد باشد
تبریز ز کین چرخ باکت نبود هر شهر که شهریار دارد، باشد
سحاب رجبی برای نیما:
نیما ای کهنه وجود تازه پیمان
خیاط سخن
توجامه ی نو بریده ای هان!
بر قد عروس شعر ایران
آدینه عظیمی به دکتر علی اصغر شعردوست:
شهد قند پارسی دارد سروش دانه های دوستی کارد سروش
بر دل تاجیک و ایرانی مدام پیک امیدی هم آرد سروش
از برای تشنه کامان سخن آیه ی رحمت همی بارد سروش
سرپرستش تا که باشد «شعردوست» عمر باقی خوب بگذارد سروش
پایان بخش این فصل نمونه هایی از شعر شاعران تاجیک در پیروی از سبک شاعران ایرانی و یا تضمین و نظیره هایی از شعر آنها می باشد.
فصل ششم با عنوان «انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) در شعر تاجیک» که آخرین بخش این اثر ارزشمند می باشد بازتاب انقلاب اسلامی و امام خمینی در شعر تاجیک و تاثیر پذیری آنها از آرمانهای انقلاب و اندیشه های امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی است.
نگارنده در مقدمه ی این فصل اظهار می دارد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مردم تاجیکستان چون دیگر مردمان در زنجیر منظقه چشم به ایران اسلامی داشتند. سرانجام با فرو ریختن دیوارهای سرخ و استقلال تاجیسکتان امکان برقراری روابط سیاسی و فرهنگی میان دو کشور فراهم شد و در جریان مراودات بعدی شاعران و نویسندگان و اندیشمندان تاجیک با انقلاب اسلامی، آرمانها و اندیشه های امام راحل بیشتر آشنا شدند در پی این شناخت بسیاری از شاعران شعرهایی در ستایش امام و انقلاب اسلامی نوشتند.»
بازار صابر:
در همه ایران گل بهمن کنون
انقلاب است
انقلابی هم ردیف آفتاب است
این گل از خون سیاوشان عصیان رسته است
در میان تیرباران رسته است
رستنش بادا مبارک
همچون پیروزی یاران
همچون نوروزی ایران
میرزا یوسف فاضل در وصف امام خمینی:
زین مرد که بوی مصطفی (ص) می آید بوی علی(ع) آن شیر خدا می آید
بر گوش دل از غیب ندا می آید کین مرد ز کوی کربلا می آید
بسیاری از شاعران معاصر تاجیکستان به تضمین و تتبع از غزلهای امام پرداخته اند یا مخمس هایی بر غزلیات ایشان سروده اند و بدین وسیله از غزلیات امام راحل استقبال نموده اند و ارادت صادقانه ی خویش را به امام نشان داده اند.
پایان بخش این اثر جامع واژه نامه ی تاجیکی به فارسی است که بدون تردید برای خواننده ی ایرانی بسیار ضروری، کارگشا و مفید فایده خواهد بود و در فهم تام و تمام اشعار شاعران تاجیک موثر واقع می شود.
خواندن 7561 دفعه آخرین ویرایش در سه شنبه, 28 اسفند 1397 ساعت 13:01

نظر دادن

یادی از دوران نمایندگی در مجلس شورای اسلامی

پشت صحنه حضورم در برنامه زير نور ماه در شبكه جهانى سحر

حق تكثير كليه محتواى تصويرى، صوتى و نوشتارى اين وبسايت متعلق است به على اصغر شعردوست .