رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی
شهادت عالم مجاهد آيت اللَّه "سيداسداللَّه مدني" دومين شهيد محراب در تبريز (1360 ش)
آيتاللَّه سيداسداللَّه مدني در سال 1292 ش (1323ق) در روستايي در آذرشهر آذربايجان شرقي چشم به جهان گشود و در سنين جواني براي تحصيل علوم ديني به قم عزيمت نمود. وي پس از گذراندن دروس مقدماتي و سطح، در حدود چهار سال به تحصيل دروس فقه و اصول در محضر حضرت امام خميني(ره) مشغول شد. سپس راهي نجف اشرف گرديد و در جلسات درس حضرات آيات: سيدابوالحسن اصفهاني، سيد عبدالهادي شيرازي، سيد محسن حكيم و سيد ابوالقاسم خويي شركت نمود. آيتاللَّه مدني، سالها پيش از ورود به عرصه مبارزات سياسي، در مقابل افكار ضدديني كسروي مقابله كرده بود و با شهيد نواب صفوي همكاري داشت. با آغاز قيام مردمي ايران به رهبري حضرت امام خميني(ره) و تبعيد آن حضرت به نجف اشرف، آيتاللَّه مدني در كنار استاد و رهبر خود قرار گرفت و در ايام سفر به ايران، ضمن نام بردن از حضرت امام، رسالت و وظايف مردم مسلمان را در برابر رژيم پهلوي بيان ميكرد. آيت اللَّه مدني در سال 1350 به فرمان امام جهت تدريس علوم ديني به خرم آباد رفت و در آنجا حوزه علميه تأسيس نمود. چندي بعد بر اثر فعاليتهايي كه عليه رژيم ستمشاهي داشت به مدت بيش از سه سال به شهرهاي مختلف تبعيد شد و با اوجگيري انقلاب اسلامي، از تبعيد به قم بازگشت. اين روحاني مبارز، پس از پيروزي انقلاب به دعوت مردم همدان، راهي اين شهر گرديد و از طرف مردم اين استان به مجلس خبرگان قانون اساسي راه يافت. آيت اللَّه مدني پس از شهادت آيتاللَّه قاضي طباطبايي، نخستين امام جمعه تبريز، از سوي امام خميني(ره) به عنوان نماينده ولي فقيه و امام جمعه تبريز انتخاب شد و در اين سنگر به پاسداري و حراست از آرمانهاي انقلاب اسلامي همت گماشت. اين مجاهد نستوه سرانجام در بيستم شهريور 1360 ش برابر دوازدهم ذيقعده 1401 ق در 68 سالگي در همين سنگر پس از اقامه نماز در محراب نماز جمعه تبريز توسط منافقين به شهادت رسيد. و پس از تشييعي با شكوه در تبريز و قم، در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.
عمليات كوچك انصار در هورالعظيم توسط سپاه پاسداران (1365ش(
فتتاح بزرگترين طرح آبرساني خاورميانه در تبريز (1378ش)
در سال 1378 ش ، رییس جمهور وقت (آقای خاتمی) طرح آبرسانی زرینه رود تبریز را افتتاح کرد.این طرح از بزرگترین طرح های آبرسانی در خاور میانه به حساب می آید.
ارتحال آيت اللَّه "سيدعباس خاتم يزدي" استاد برجسته حوزه علميه قم (1380 ش)
آيتاللَّه سيدعباس خاتم يزدي در سال 1309 ش (1349 ق) در يزد متولد شد. وي پس از اتمام مقدمات و سطح در زادگاه خود، در سال 1334 ش راهي قم گرديد و در درس خارج آيات عظام: سيد محمد محقق داماد، سيد محمدرضا گلپايگاني، محمد علي اراكي و حضرت امام خميني(ره) شركت نمود. آيتاللَّه خاتم در سال 1339 ش وارد حوزه نجف اشرف شد و در اقامت 18 ساله خود در آن شهر، از محضر درس حضرات آيات: سيد محسن حكيم، سيد محمود شاهرودي و حضرت امام و به ويژه از درس آيتاللَّه خويي بهرههاي وافري برد تا به مقام عالي اجتهاد دست يافت. ايشان همچنين در نجف به عضويت شوراي استفتاء امام خميني درآمد و به نمايندگي و وكالت معظمٌ له به حج مشرف شد. آيت اللَّه خاتم يزدي علاوه بر تدريس سطوح در نجف، پس از ورود به قم، مشغول تدريس درس خارج فقه و اصول گرديد و شاگردان فاضلي تربيت نمود. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي عضو دفتر استفتاء امام، دبير شوراي سياستگذاري ائمه جمعه و نماينده مردم استان يزد در مجلس خبرگان از دوره اول بود. اين عالم رباني سرانجام در بيستم شهريور 1380 ش برابر با 22 جمادي الثاني 1422 ق در 71 سالگي بدرود حيات گفت و پس از تشييعي شكوهمند، در حرم حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.
شهادت شهيد مجيد حداديان (1357ش)
مجيد در سال 1336 در تهران ديده به جهان گشود. کودکي را در سايه پدر و مادر مهربانش سپري کرد و از تربيت صحيح اسلامي بهره مند گشت. سپس به تحصيل پرداخت و تا سال سوم دبيرستان درس خواند. مجيد سپس مشغول به کار شد و در زمينه مکانيکي به کسب تجربه پرداخت. او حاکميت طاغوت را مانع اجراي احکام دين مي دانست لذا به جمع انقلابيون پيوست. مجيد به ورزش علاقه فراواني داشت و در کشتي صاحب سبک بود. در راه اندازي تظاهرات از ديگران پيشي مي گرفت و عاشق شهادت بود. در روز بيستم شهريور ماه سال 1357 همراه عده اي از مردم تهران به سوي سرچشمه حرکت کرد تا جمع به مخالفان رژيم بپيوندد که هدف تير جيره خواران طاغوت قرار گرفت ودر بيست و يک سالگي به شهادت رسيد. مزار شهيد مجيد حداديان در بهشت زهرا (س) قرار دارد.
هادت شهيد ناصر ضيغمي (1365ش)
در سال 1341 درشهر «کبودرآهنگ» از توابع استان همدان چشم به جهان گشود، پدر و مادر ناصر شادي حضورش را جشن گرفتند و با عشق و علاقه او را در دامان خويش پروراندند.از همان آغاز در دوران کودکي حلاوت ايمان بر کام جانش ريخته شد. ناصر در دوران نوجواني در کنار درس و تحصيل به پدر و مادرش کمک ميکرد همزمان با اوجگيري مبارزات مردم عليه رژيم شخصيت الهي و حماسي او باعث شد که حتي لحظهاي در دفاع از اسلام از پاي ننشيند. ناصر پس از اخذ ديپلم به مرکز تربيت معلم رفت و در آنجا مشغول تحصيل شد. پس از پيروزي انقلاب به شغل معلمي در مناطق دورافتاده پرداخت، همزمان با آغاز جنگ تحميلي سنگر تدريس را رها نمود و لباس جهاد بر تن کرد و به صف رزمندگان اسلام پيوست، مدتي بعد، سمت مسئوليت تبليغات تيپ انصارالحسين (ع) را بر عهده گرفت.ناصر ضيغمي سردار سپاه اسلام پس از سالها مبارزه در تاريخ 20/6/1365در جزيره مجنون به شهادت رسيد و در کنار ديگر عاشقان درگاه حق تعالي در ضيافت کروبيان شرکت کرد.
هیلا سلاسی امپراطور کهنسال اتیوپی از امپرطوری خلع گردید(1353ش(
ابولحسن بنی صدر در پاریس اعلام کرد جمعه سیاه تهران سه هزار نفر کشته داشت(1357ش(
فرمانداری نظامی اعلام کرد که آقای شیخ یحیی نصیری معروف به علامه نوری به اتهام قیام علیه دولت و تحریک مردم به آتش زدن بانکها، مؤسسه های عمومی، فروشگاه ها و سینماها و سایر اماکن دستگیر و بازداشت شدند(1357ش(
درگذشت استاد عبدالمحمد آیتی پژوهشگر، نویسنده و مترجم معاصر در حوزه فلسفه، تاریخ و ادب فارسی و عربی (1392ش)
عبدالمحمد آیتی در اردیبهشت ۱۳۰۵ هجری شمسی در بروجرد به دنیا آمد. وی در سال 1381 به عنوان چهره ماندگار معرفی شد. استاد آیتی عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود. استاد عبدالمحمد آیتی متولد سال 1305 در بروجرد و دارای مدرک دانشگاهی کارشناسی علوم معقول و منقول از دانشگاه تهران بود. وی ابتدا در زادگاه خود برای کسب معلومات ابتدایی وارد مکتبخانۀ سنّتی آغاباجی شد، اما پس از چندی والدینش او را به دبستان اعتضاد که قدیمیترین مدرسۀ مدرن در بروجرد به شمار میرفت، فرستادند. استاد آیتی در سال ۱۳۲۰ وارد دبیرستان شد و در سال های پایانی این دوره به تحصیل علوم حوزوی علاقهمند گشت و به مدرسۀ علمیۀ نوربخش رفت و چند سالی نیز در آنجا علوم اسلامی را فراگرفت. وی در سال ۱۳۲۵ وارد دانشکدۀ علوم معقول و منقول دانشگاه تهران شد و پس از به پایان بردن این دوره به خدمت وزارت آموزشوپرورش درآمد و برای تدریس به بابل رفت. وی بیش از 30 سال در شهرهای مختلف بهعنوان دبیر به تدریس پرداخت و در کنار تدریس، سردبیری ماهنامۀ آموزش و پرورش را نیز بر عهده داشت. استاد آیتی همچنین در دانشگاه فارابی و دانشگاه دماوند دروس ادبیات فارسی و عربی را تدریس میکرد. استاد عبدالمحمد آیتی از مترجمان بنام و چیرهدست عربی به فارسی بود و ترجمههای فارسی قرآن مجید، نهجالبلاغه و صحیفۀ سجادیه را در طول عمر پربار خود به پایان برد. استاد آیتی از سال 1370 به عضویت پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمد و پس از تشکیل گروه دانشنامۀ تحقیقات ادبی در سال 1371، تا سال 1379 ریاست این گروه و پس از آن ریاست شورای علمی دانشنامۀ تحقیقات ادبی فرهنگستان را نیز بر عهده داشت. برخی از آثار شادروان استاد عبدالمحمد آیتی عبارتاند از: کشتی شکسته (ترجمه)؛ تحریر تاریخ وصّاف؛ آمرزش ابوالعلا معری (ترجمه)؛ دربارۀ فلسفۀ اسلامی: روش و تطبیق آن؛ گزیده و شرح خمسۀ نظامی؛ تاریخ ابنخلدون (العبر)؛ شکوه قصیده؛ تاریخ دولت اسلامی در اندلس؛ قرآن مجید (ترجمۀ فارسی)؛ شکوه سعدی در غزل؛ شرح و ترجمۀ معلّقات سبع؛ الغارات در حوادث سالهای معدود خلافت علی(ع)؛ گنجور پنج گنج؛ شرح منظومۀ مانلی و پانزده قطعۀ دیگر؛ بسی رنج بردم، بازنویسیشده از فردوسی؛ قصۀ باربد و بیست قصۀ دیگر از شاهنامه؛ معجمالأدبا (ترجمه)؛ داوری حیوانات نزد پادشاه پریان (ترجمه)؛ گزیدۀ شرح مقامات حمیدی؛ در تمام طول شب، شرح چهار شعر بلند نیما. ایشان بر اثرکهولت و بیماری دعوت حق را لبیک گفت.
شیخ الرئیس قاجار در مسجد شیخ عبدالحسین هنگامی که علیه قرارداد سخن می راند از طرف میرزا علی اکبر ساعت ساز تبریزی به او شلیک شد ولی آسیبی به وی نرسید (1298ش(
.........................................................................................................................................
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری
لع و قمع بازماندگان بني اميه توسط بني عباس(132 ق)
پس از قيام ابومسلم خراساني و سرنگوني دولت بنياميه، خاندان بني عباس به قدرت رسيدند و به كشتار وسيع امويان دست زدند. اين قتلعامها به حدي رسيد كه ابوالعباس، خليفهي اول عباسي به سفّاح يعني خونريز شهرت يافت. سفاح تنها دريك جلسهي مهماني، هفتاد نفر از بزرگان بنياميه را احضار كرد و كشت. سپس بر روي نعش آنها سفره انداخت و طعام خورد و نفسي به راحتي كشيد.
درگذشت "ابن فاخر" لغت شناس مسلمان(500 ق)
ابوالكَرَم مبارك بن فاخر بن محمد در سال 431 يا 438 ق در بغداد به دنيا آمد و تا آخر عمر در همان شهر زيست. اين دانشمند و لغت شناس بزرگ مسلمان، در جواني، سفرهاي بسياري به حجاز و يمن كرد و از علماي آن زمان كسب دانش نمود و سرانجام در لغت و حديث به مقام استادي رسيد. ابن فاخر در مجالس درس خود، شيوهي خاصي داشت كه گاه مورد انتقاد قرار ميگرفت. مثلاً پيشپاي طلاب برميخاست و آنان را بسيار تكريم ميكرد. شيوهي نگارش ابن فاخر مبتني بر نثري فاخر و آميخته با صنايع لفظي اما فصيح و روشن بود. از جمله آثار ابن فاخر ميتوان به كتاب جواب مسائل، المعلّم، نحو العُرف و... اشاره كرد. ابن فاخر تاليف كتب ديگري را نيز آغاز كرده بود ولي عمرش كفاف نداده است كه آنها را به اتمام برساند. وي در 69 يا 62 سالگي در بغداد درگذشت و در مقبرهي بابِ حَرب به خاك سپرده شد.
تولد علامه "ميرزا محمد حسين ناييني" مدرس و مرجع بزرگ تقليد(1276 ق)
حاج ميرزا حسين ناييني از بزرگترين علما و فقهاي قرن چهاردهم هجري است كه به كثرت تحقيق و فصاحت و كتابت معروف ميباشد. وي درنايين به دنيا آمد و پس از تحصيل مقدمات به اصفهان رفت و پس از ده سال، راهي حوزهي نجف گرديد. درنجف از محضر آيات عظام: فشاركي، صدر و ميرزاي بزرگ شيرازي و آخوند خراساني بهره گرفت و پس از مدتي بر كرسي تدريس نشست. سيدمحسن حكيم، سيدمحمود شاهرودي، سيد محمد حجت، سيدابوالقاسم خويى و ميرزا هاشم آملي و دهها فاضل، مجتهد و فقيه از جمله شاگردان او ميباشند. ميرزاي ناييني از طرفداران نهضت مشروطه و يكي از رهبران آن بود و كتاب تَنبيهُ الاُمَّة را در زمينهي حكومت اسلامي نگاشت. وسيلةُ النَّجاة، قاعدهي لاضرر، احكام خلل و تعليقه بر عُروَةُ الوُثقي ازديگر كتب اوست. اين عالم عاليقدر سرانجام در 26 جمادي الاولي سال 1355 ق در 79 سالگي بدرود حيات گفت و در جوار حرم حضرت امام علي(ع) مدفون گرديد.
.........................................................................................................................................
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی
تولد "ويليام سيدني پورتر" نويسنده امريكايي (1862م)
ويليام سيدني پورْتِر نويسنده نامدار امريكايى در 11 سپتامبر 1862 در كاروليناي شمالي متولد شد. وي از نوجواني به تگزاس رفت و سپس در يك بانك مشغول كار گرديد. پورتر در ضمن اشتغال، هفته نامه "رولينگ ستون" را با مضامين فكاهي و طنز به راه انداخت اما در سال 1899م به جرم اختلاس در بانك به سه سال زندان محكوم گرديد و پس از گذراندن دوره محكوميت، براي ادامه زندگي به نيويورك رفت. پورتر در نيويورك به داستان نويسي روي آورد و طي كمتر از 10 سال حدود 600 داستان كوتاه نوشت كه در 13 جلد به چاپ رسيده است. خصوصيت اغلب داستانهاي وي كه صحنه وقايع آن در نيويورك ميباشد عبارت از ايجاز، پرهيز از نتيجهگيريهاي اخلاقي، پايان زيركانه و غيرمترقّب، لحن خودماني و... است. اما از لحاظ محتوا بيشتر به احوال و كردار مردم ولگردِ فروتن و طبقات پايين جامعه پرداخته است. برخي از داستانهاي وي عبارتند از قلب مغرب، آواز شهر، راههاي سرنوشت، اختيارات، سنگهاي غلطان و ولگردان و آوارگان. ويليام سيدني پورتر كه با نام "او. هنري" نيز شناخته ميشود در 5 ژوئن 1910 بر اثر ابتلا به بيماري سل در 48 سالگي درگذشت. در سال 1918م جايزه يادبود "او. هنري" براي گراميداشت وي تأسيس شد كه اين جايزه هر ساله به بهترين داستانهاي منتشره در مجلات امريكا تعلق ميگيرد.
شغال رسمي جزيره "سريلانكا" توسط استعمارگران انگليس (1798م)
جزيره سريلانكا واقع در جنوب شبه قاره هند، از قرن سوم ميلادي، يكي از مراكز مهم فرهنگ بودايى به شمار ميآمد. در فاصله قرن پنجم تا پانزدهم ميلادي، حملات مكرر هنديها به اين كشور موجب مهاجرت و اسكان يك اقليت هندي تبار به نام تاميلها در آن گرديد. در اين زمان، سري لانكا كه در آن هنگام، سيلان ناميده ميشود، به خاطردارا بودن منابع طبيعي به ويژه سنگهاي قيمتي، توجه اروپاييان را به خود جلب كرد و در اوايل قرن شانزدهم ميلادي، پرتغاليها، قسمتي از اين جزيره را به تصرف خود درآورده، ضمن بهرهبرداري از منابع طبيعي اين جزيره، دين مسيح(ع) را در آن رواج دادند. در سال 1648، هلنديها جاي پرتغاليها را گرفتند و از اواخر قرن هجدهم ميلادي انگليسيها اين سرزمين را از چنگ هلنديها به درآوردند. در اين زمان بود كه براي اولين بار در تاريخ تجاوزات استعماري انگلستان در قاره آسيا، سپاهيان اين كشور سيلان را به تصرف خود درآوردند و به آساني بر تمامي اين جزيره مسلط شدند. سلطه پرتغال و هلند بر سيلان، محدود به مناطق ساحلي آن بود ولي انگليسيها تا اعماق اين جزيره پيش رفته و حكومت قبيلهاي را از پيش برداشتند. سيلان به مدت يكصد و پنجاه سال تحت استعمار و استثمار انگلستان قرار داشت تا اينكه در پي تشديد نهضتهاي استقلالطلبانه در سيلان، اين كشور در سال 1948م، استقلال خود را باز يافت. و به سري لانكا تغيير نام داد.
ابداع ورزش "جودو" توسط يك معلم ورزش ژاپني (1882م)
منشا جودو از هنر رزمی جوجیتسو می باشد . لغت جوجیتسو در قرن 16 میلادی در ژاپن به وجود آمد . این کلمه به همه هنرهای رزمی که با دست خالی انجام می گرفت اطلاق می شد . جودو قبل از آنکه در المپیک سال 1964 به عنوان یک رشته ورزشی پذیرفته شود سیستمی از دفاع شخصی بود که توسط جیگوروکانو بنیانگذاری شده بود . جودو ریشه در هنرهای رزمی سامورایی دارد که با دست خالی مبارزه می کردند و بر اساس دست به یقه شدن می باشد . در ژاپن اسم های زیادی برای هنرهای رزمی که بدون وسیله و با دست خالی انجام می گیرد وجود دارد . از میان آنها می توان به توریتی ، واتسو ، یاوارا ، گوگوسوگو ، تایوتسو و کمپو اشاره کرد . در سال 1882 استاد جوانی به نام جیگوروکانو باشگاهی را برای آموزش هنر رزمی خود به وجود آورد . وی نام این باشگاه ( یا مدرسه ) را باشگاه کودوکان و نام هنر رزمی خود را جودو نامید . همانگونه که جوجیتسو به معنای هنر ملایمت است جودو نیز به معنای روش ملایمت می باشد . آقای کانو می خواست با انتخاب این کلمه نه تنها به شاگردانش هنرهای رزمی عالی را نیز بیاموزد . هدف ورزش جودو پرتاب کردن ، گیر انداختن ، خفه کردن و قفل مفصل حریف به منظور تسلیم کردن وی می باشد . در این ورزش ضربه مشت و لگد وجود ندارد و همین باعث تمایز این ورزش با بسیاری دیگر از هنرهای رزمی شده است . حتی زمانی که فرد جودو را به عنوان دفاع شخصی فرا می گیرد چگونگی دفع مشت ها ، لگد ها و سلاح ها را با پرتاب کردن ، خفه کردن و قفل های مفاصل می آموزد . این ورزش اگر به درستی تعلیم داده شود یکی از بهترین روش های دفاع شخصی می باشد . بزرگترین ارزش جودو در تاکید آن روی ملایمت و اعتدال به عنوان یک روش است . جودو به شخص می آموزد که از درگیری پرهیز کند و به دنبال معتدل ترین راه حل برای همه درگیری ها باشد.
ورود نيروهای متفقين به خاك آلمان در جريان جنگ جهاني دوم (1944م)
پس از آنكه جبهه دوم عليه آلمان در ششم ژوئن 1944م توسط متفقين ايجاد شد، علاوه بر بمباران مناطق آلماني، در حدود سه ميليون نفر از نيروهاي متفقين در مرزهاي آلمان مستقر شدند. با پيشروي سريع متفقين، تلاش هيتلر در برابر اين جبهه ناكام ماند. در ماههاي اوت و سپتامبر 1944م، پياده شدن نيروهاي متفقين در جنوب فرانسه و بلژيك، آزادي شهرهاي پاريس و بروكسل و مارسي، قيام مسلحانه مردم ورشو و شهرهاي ديگر لهستان، سقوط روماني و بلغارستان و پيوستن آنها به متفقين و بالاخره ورود نيروهاي متفقين به خاك آلمان در يازدهم سپتامبر 1944م، ضربات كوبندهاي بود كه يكي پس از ديگري بر پيكر هيتلر وارد آمد. با ورود متفقين به آلمان، هيتلر نفسهاي آخر عمر خود را كشيد و سقوط برلين، لحظه به لحظه نزديكتر شد.
آغاز به كار نخستين تلفن همراه (موبايل) (1946م)
سال 1946، دو مهندس روس به نام شاپیرو و زاهاروچنکو موفق شدند تلفن رادیویی بسازند که می توانست از فاصله 20 کیلومتری به شبکه محلی تلفن متصل شود.
درگذشت "محمدعلي جناح" باني استقلال پاكستان و قائد اعظم اين كشور (1948م)
محمدعلي جناح، سياستمدار استقلال طلبِ شبه قاره هند و پايهگذار پاكستان امروزي، در 25 دسامبر سال 1876م در كراچي به دنيا آمد و پس از طي تحصيلات خود به وكالت دادگستري مشغول گرديد. جناح، كمي بعد به دبيركلي يك تشكيلات اسلامي منصوب شد كه اين تشكيلات مقدمه برپايى كنگره اتحاد ملي هند بود. جناح در سال 1910م، به رياست ديوان قانون اساسي حكومت انگلستان و هند منصوب گرديد. وي در ابتدا خواهان وحدت هندوها و مسلمانان بود ولي چون اين امر را غير عملي ديد، از جدايى اين دو گروه حمايت كرد. وي در مبارزات آزادي خواهان عليه استعمار انگليس با مهاتما گاندي رهبر نهضت آزادي هند همكاري ميكرد ولي بر خلاف مبارزه منفي گاندي، جناح، معتقد به درگيري عملي بود. گاندي و جناح تا سال 1940م در مبارزات خود عليه انگليسيها وحدتنظر داشتند، ولي از اين تاريخ به بعد، علائم جدايى و اختلاف نظر بين آنها آشكار شد و محمدعلي جناح نغمه تشكيل يك كشور مستقل در بخش مسلماننشين شبهقاره هند را ساز كرد. گاندي و جواهرلعل نهرو، خواهان تشكيل يك كشور واحد و غيرمذهبي و لائيك در هندوستان بودند، ولي جناح در مورد ايجاد يك كشور اسلامي اصرار ميورزيد و به عقيده رهبران حزب كنگره، انگليسيها هم اين فكر را براي ايجاد اختلاف بين رهبران استقلال هند و بهرهبرداري بعدي از آن تقويت مينمودند. در اين ميان، محمد علي جناح در راه استقلال پاكستان تلاشهاي زيادي كرد. هدف او، جدا كردن بخش مسلماننشين هند از بخش هندويى آن بود. وي ميخواست به ستم ديرينه هندوها عليه مسلمانان پايان دهد. در آن زمان، حزب كنگره كه بزرگترين حزب هندوها به شمار ميرفت، با حزب مسلم ليگ كه متعلق به مسلمانان هند به رهبري محمدعلي جناح بود، به شدت مخالفت ميكرد، با اين حال، جناح در سال 1946م پس از پيروزي در انتخابات پارلماني، كنگره هند را به تصويب طرح جدايى پاكستان از هند مجبور ساخت. سرانجام اين امر در اوت 1947م با تلاشهاي انساني و مبارزات اسلامي محمدعلي جناح تحقق يافت و او فرماندار كل كشور پاكستان گرديد. محمدعلي جناح، باني استقلال پاكستان و از چهرههاي محبوب ملت مسلمان اين كشور محسوب ميشود و "قائد اعظم" لقب گرفته است. محمدعلي جناح سرانجام يك سال پس از استقلال پاكستان، در يازدهم سپتامبر 1948م در 72 سالگي درگذشت.
مرگ "نيكيتا خُروشچُف" رهبر پيشين اتحاد جماهير شوروي سابق (1971م)
نيكيتا سرگئي يوويچ خُروشْچُف، رهبر پيشين اتحاد جماهير شوروي سابق و پدر اصلاحات سياسي و اقتصادي اين كشور، در 17 آوريل 1894م در اوكراين به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود، در جريان انقلاب اكتبر 1917م در كنار لنين و يارانش قرار گرفت و از 1929م دبير حزب كمونيست در مسكو شد. خروشچف در ساليان بعد، مدارج ترقي در حزب كمونيست را پيمود و پس از مرگ استالين، در سال 1953م به مقام دبير اولي حزب كمونيست شوروي سابق و در واقع رهبري اين كشور نايل آمد، مقامي كه استالين، 30 سال در اختيار داشت. شهرت خروشچف در تاريخ شوروي، بيشتر به سبب افشاگري مهمي بود كه پس از مرگ استالين عليه او در اين كشور كرد و پرده از جنايات بيرحمانهاش برداشت. خروشچف در كنگره بيستم حزب كمونيست به تشريح جزئيات وحشتناك شكنجه و قتل عام مردم بيگناه در دوران استالين پرداخت و قساوتهايى را كه استالين سالها در انكار آن كوشيده بود، مطرح كرد. او در ادامه سياست استالين زدايى، بسياري از اردوگاههاي كار اجباري را تعطيل كرد و صدها هزار زنداني دوران استالين را گروه گروه آزاد ساخت. او بودجه نظامي را كاهش داد و به تامين رفاه و آسايش سياسي و اجتماعي مردم پرداخت. همچنين به مطبوعات نيز آزادي نسبي اعطا كرد و به آنان اجازه داد تا از دولت انتقاد كنند. در ادامه سياست استالينزدايى، خروشچف بيش از نيمي از دبيران اول حزب كمونيست شوروي را از كار بركنار كرد. خروشچف به سبب تغييرات سياسي و بعضاً اقتصادي كه در شوروي به وجود آورد به پدر اصلاحات سياسي و اقتصادي معروف شد. او با طرح دكترين همزيستي مسالمت آميز با غرب، جنگ سرد را تخفيف داد ولي مخالفت چين را برانگيخت كه به ويژه با ممانعت صدور تكنولوژي هستهاي شوروي به چين، دامنه آن بالا گرفت. ادامه اختلافات خروشچف با حاكميت چين، ضربه بزرگي بر اقتدار وي وارد آورد. همچنين سازش خروشچف با امريكا بر سر بحران موشكي كوبا و نيز شكست برنامههاي توسعه كشاورزي او، موقعيت وي را بيش از پيش تضعيف كرد. با تضعيف موقعيت داخلي و بينالمللي خروشچف و تشديد حملات چينيها به رهبر شوروي كه ديگر علناً او را به تجديد نظرطلبي و خيانت به آرمان كمونيسم متهم ميساختند، از اواسط سال 1964م، توطئهاي عليه خروشچف در كميته مركزي حزب كمونيست شوروي شكل گرفت و هنگامي كه خروشچف در اكتبر 1964م براي استراحت به سواحل كريمه رفته بود در 15 اكتبر 1964م در جريان جلسه حزب كمونيسم شوروي از همه مشاغل حزبي و دولتياش بر كنار شد و پس از وي لئونيد بِرِژنف كه تمام نفوذ و قدرت خود را مرهون حمايتهاي ويژه خروشچف بود، به دبير كلي حزب كمونيست شوروي و رهبري اين كشور منصوب گرديد. نيكيتا خروشچف سرانجام هفت سال بعد در 11 سپتامبر 1971 در 77 سالگي درگذشت.
وقوع كودتای خونين شيلي و قتل "سالوادور آلنده" رئيس جمهور اين كشور (1973م)
سالوادور گونسز آلِنْدِه، سياستمدار و رئيسجمهور پيشين شيلي، در 22 ژوئيه 1908م در اين كشور به دنيا آمد و پس از طي تحصيلات خود در رشته پزشكي، به طبابت در زادگاهش پرداخت. وي در 25 سالگي به همراه همفكران خود، حزب سوسياليست شيلي را پايهگذاري كرد و در 34 سالگي به دبير كلي اين حزب دست يافت، ضمن اينكه مدتي نيز وزارت بهداري را بر عهده گرفت. آلنده در انتخابات عمومي 1942م به نمايندگي مجلس شيلي انتخاب شد و از سال 1945م به مدت 25 سال به عنوان يكي از اعضاي مجلس سناي اين كشور فعاليت نمود. آلنده زماني نيز در سمت معاونت رياست جمهوري خدمت كرد تا اينكه پس از سه بار حضور ناموفق در انتخابات رياست جمهوري، در نهايت در انتخابات اوت 1970م با تفاوتي اندك بر رقيب خود پيشي گرفت و به رياست جمهوري شيلي دست يافت. وي بدون توجه به بافت جامعه و به ويژه ارتش شيلي كه كاملاً غربي بود، تلاش كرد سياستهاي اقتصادي ماركسيستي را در شيلي به اجرا درآورد. او معتقد بود با موفقيتي كه در اجراي نظام اقتصادي ماركسيستي در اين كشور به دست خواهد آورد، مردم شيلي از او حمايت خواهند كرد و اين مهمترين مايه دوام حكومتش خواهد شد. اما او در حل عاجل معضلات اقتصادي شيلي ناكام ماند و اقتصاد سوسياليستي وي، با توجه به مقاومت شديد سرمايهداران داخلي و خارجي، جز تورم و ركود صنايع، ثمره ديگري نداشت، هر چند كه در ارائه خدمات عمومي و بهبود وضع كارگران و دهقانان و طبقات كم درآمد، تاثير مثبت نهاد. آلنده در طول سه سال زمامداري خود، اقدامات ضد امريكايى بسياري در صحنه سياست و اقتصاد شيلي به عمل آورد و اموال دهها شركت را ملي و مصادره كرد. احزاب و روزنامههاي دست راستي طرفدار امريكا تعطيل شدند و شيلي رابطه خود را با دولتهاي كمونيست جهان توسعه بخشيد. با وجود اين، آلنده در به وجود آوردن نظام اقتصادي مورد نظرش در شيلي كاملاً موفق نبود و اين امر ناشي از بيپايگي راه حلهاي اقتصاد سوسياليستي و خرابكاري آشكار و پنهان غرب و سرمايه داران كوچك و بزرگ وابسته داخلي بود، رفته رفته از نفوذ وي در بين قشر متوسط جامعه شيلي كاست. كاهش اعتبار نسبي او نزد مردم، به عنوان بزرگترين خطر باعث شد دولت آلنده در معرض سقوط قرار گيرد. با اين حالْ، آلنده به منافع نامشروع و كلانِ شركتهاي امريكايى در شيلي پايان داد و با نفوذ واشينگتن در اين كشور به مقابله برخاست. به همين دليل، كارشكنيهاي امريكا از طريق عوامل خود در شيلي عليه دولت آلنده آغاز شد و سران ارتش شيلي نيز به اين توطئه پيوستند. از اين رو، در يازدهم سپتامبر 1973م، ژنرال آگستينو پينوشه كه در آن زمان فرماندهي نيروي دريايى و وزارت دفاع شيلي را بر عهده داشت، به كمك سازمان سيا و حمايت مالي امريكا، عليه آلنده رئيس جمهور قانوني شيلي دست به كودتا زد و با بمباران كاخ رياست جمهوري و سپس روانه ساختن هزاران سرباز به خيابانهاي سانتياگو مركز شيلي، مراكز مهم كشور را به تصرف خود درآورد و دولت آلنده را سرنگون ساخت. در جريان اين كودتا، آلنِده و كليه همراهان وي جان خود را از دست دادند.پينوشه كه كودتاي خود را با شعار نجات شيلي، با كشتار بيرحمانه هزاران نفر و تبعيد و زنداني نمودن دهها هزار نفر ديگر عملي ساخت، پس از به دست گرفتن قدرت، اختناق شديدي در شيلي حاكم كرد. تعطيلي كليه احزاب سياسي و ممنوع كردن فعاليت آنها، بازداشتهاي فردي و دستهجمعي، رواج اعدامها، ربودن مخالفان و برقراري يك حكومت خشن از ويژگيهاي حكومت 16 ساله ژنرال پينوشه در شيلي بود. اما در نهايت با فشار گروههاي مخالف و پس از برگزاري انتخابات، با صلاحديد امريكا، پينوشه در 11 مارس 1990م از قدرت كنارهگيري كرد. مشروط بر آنكه از هرگونه محاكمه و تعقيب نسبت به جنايات هولناك تاريخي خود مصون باشد.
حمله بهبرج های تجارت جهاني در نيويورك و ساختمان وزارت دفاع در واشينگتن (2001م)
در تاريخ 11 سپتامبر 2001م برابر با 20 شهريور 1380ش، پس از ربوده شدن چند هواپيما از فرودگاههاي نيويورك، بوستون و واشينگتن، در ابتدا يكي از هواپيماها به همراه سرنشينان آن به برج صد و ده طبقهاي تجارت جهاني برخورد كرده و دقايقي بعد برج ديگر اين مجموعه نيز با حمله مشابهي مواجه شد. همچنين هواپيمايي ديگر به ساختمان وزارت دفاع امريكا، پنتاگون، برخورد نمود. اين حادثه منجر به فرو ريختن كامل ساختمانهاي تجارت جهاني و ويراني مقداري از وزارت دفاع امريكا گرديد. در اين مجموعه عمليات، تمامي مسافران هواپيما، هواپيما ربايان و هزاران نفر از كارمندان برجهاي دوقلوي مركز تجارت جهاني و ساختمانهاي اطراف آن كشته شدند و علاوه بر برجهاي دوقلوي فوق، چندين ساختمان كوچكتر نيز كه در مجاورت آنها قرار داشت به طور كامل منهدم گرديد. پس از اين حادثه تروريستي، جورج دبليو بوش (بوش پسر) رئيس جمهور وقت امريكا و ديگر دولتمردان اين كشور، برخي از گروههاي تروريستي از جمله شبكه القاعده به رهبري اسامه بنلادن ناراضي عربستان سعودي ساكن در افغانستان را مسبب اصلي اين حملات تروريستي دانسته و با تبليغات شديد و گسترده رسانههاي گروهي، خود را براي به اصطلاح مقابله و مبارزه با تروريسم و شبكههاي تروريستي آماده كردند. در همين راستا جورج بوش بدون مراجعه به سازمان ملل متحد و هماهنگي با اين سازمان، در اقدامي خودخواهانه و خودسرانه، امريكا را سردمدار مبارزه با تروريسم معرفي كرد و اعلام نمود هر كس با ما نباشد، پس با تروريستهاست و بايد منتظر حمله و مقابله به مثل ما باشد. پيرو اين اعلام جنگ وقيحانه، ابتدا افغانستان در پاييز 2001م و عراق در زمستان 2003م مورد حمله نيروهاي متحد امريكا و انگليس قرار گرفت و فجايع بيشماري به وقوع پيوست. حادثه 11 سپتامبر براي امريكا زمينه ساز برنامهاي جهاني بود تا به تحكيم نظام تك قطبي و تضعيف رقباي اروپايي خود بپردازد و بسياري از طرحهاي توسعهطلبانه خود را عملي نمايد. اما در اين ميان، نبايد مسئله مقابله با اسلامگرايي و سركوب احساسات اسلامي در كشورهاي خاورميانه را از نظر دور داشت. معرفي اسلام به عنوان مظهر خشونت و متضاد با ساير اديان الهي و نيز تشديد بدبيني افكارعمومي غرب نسبت به مسلمانان، از ديگر اهدافي بود كه در پي حادثه 11 سپتامبر، امريكا آن را دنبال ميكرد. بدون ترديد، تروريست خواندن تمامي گروههاي اسلامي موجود در كشورهاي خاورميانه در اين راستا قابل تفسيراست. حمله به افغانستان، اشغال عراق، فشارهاي امريكا به ايران در مورد فعاليتهاي هستهاي، تحريم اقتصادي سوريه و اصرار بر لزوم اصلاحات در كشورهاي عربي نمونههايي از عملكرد امريكا پس از اين حادثه است. ضمن آنكه اين رويداد، اگر به صورت يك واقعه طبيعي و نه ساختگي مورد توجه قرار گيرد، نشان دهنده ناتواني امريكا در تامين امنيت اين كشور ميباشد. با اين حال، بيشتر قرائنْ بيانگر اطلاع مقامات امريكا از وقوع اين حادثه بوده است. امريكا با استفاده از اين مساله توانست اولاً با ارايه چهره يك كشور تهديد شده، به مظلوم نمايي بپردازد؛ ثانياً به تفكر برتريجويي و استيلاطلبي خود استمرار بخشد و ثالثاً براي رسيدن به اهداف و دست يابي به منافع خود در عرصه بينالملل، حمايت كشورهاي مختلف جهان را به دست آورد. از سوي ديگر، امريكا موفق شد در كوتاه مدت به نتايجي دست يابد. از جمله با استفاده از فرصت به دست آمده، حكومتهايي را كه براي امريكا و رژيم صهيونيستي به هر دليلْ خطرساز بودند، مورد تهاجم و تهديد خود قرار داد؛ رژيم صهيونيستي را در استفاده از سرمايهها، منافع و بازارخاورميانه سهيم ساخت و با تقويت رهبران وابسته به خود درمنطقه، در جهت سركوب مخالفتهاي ضد امريكايي و ضد اسرائيلي تلاش نمود. البته امريكا در جريان اقدامات خود، نشان داد كه مقولاتي چون دموكراسي، حقوق بشر، آزادي، مشاركت مردم و... شعارهايي است كه صرفاً براي فريب افكار عمومي جهان مورد استفاده قرار ميگيرد و هر جا كه منافع امريكا در ميان باشد از ايجاد اختناق و سركوبي و پايمال كردن حقوق اوليه انسانها، ابا نخواهد كرد. به طور خلاصه ميتوان گفت رويداد 11 سپتامبر به هر صورت و با هر انگيزهاي كه به وقوع پيوسته باشد، از سوي سردمداران كاخ سفيد به نوعي از جنگهاي صليبي عليه جوامع اسلامي تبديل شد. تحت فشار گذاشتن كشورهاي اسلامي همگي نشانههايي گويا ازتلاش سلطه گران غربي و اين بار تحت عنوان حمايت از حقوق بشر و دموكراسي ولي در واقع حفاظت از صهيونيسم جهاني است.