رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی
افتتاح بانك ملي ايران (1307 ش)
در 14 ارديبهشت 1306 قانوني از مجلس شوراي ملي گذشت كه به موجب آن، دولت، مأمور تأسيس بانكي براي پيشرفت امور بازرگاني و كشاورزي و پيشه و هنر گرديد. سرمايه اين بانك، طبق قانون 150 ميليون ريال پيش بيني شده بود كه پس از مدتي 20 ميليون ريال از طرف دولت به اين امر اختصاص يافت. پس از آن، بانك ملي ايران در 17 شهريور 1307 ش رسماً افتتاح شد. در خرداد 1309، دولت حق نشر اسكناس را از بانك شاهنشاهي متعلق به انگلستان باز خريد نمود. حق انحصار چاپ اسكناس در 23 اسفند 1310 به بانك ملي ايران واگذار گرديد. در نهايت از اول فروردين 1311، اسكناسهاي بانك ملي ايران منتشر شد.
اعلان جنگ ايران به آلمان و الحاق ايران به اعلاميه ملل متحد (1322 ش)
با آغاز جنگ جهاني دوم، ايران بي طرفي خود را اعلام كرد و وارد جنگ نشد. اين عمل ايران با واكنش تند دولتهاي متفق مواجه گرديد و به سرنگوني رضاخان و تبعيد او انجاميد. پس از روي كار آمدن محمدرضا پهلوي، متفقين، ايران را تحت فشار قرار داده كه عليه آلمان اعلان جنگ دهد. بنابراين، كشور اشغال شده ايران، طبق نظر و خواست متفقين بايد وارد جنگ ميشد و به دول متفق ملحق ميگشت. از اين رو در بامداد هفدهم شهريور 1322 ش (9 سپتامبر 1943 م) فرمان اعلام حالت مخاصمه بين دولت ايران و دولت آلمان صادر گرديد. با اعلان جنگ ايران عليه آلمان، دولت ايران به اعلاميه ملل متحد ملحق گرديد. براساس اين اعلاميه دولتهاي متحد متعهد شدند كه با استفاده از همه وسايل و منابع اقتصادي و نظامي خود، جنگ را تا پيروزي نهايي ادامه دهند. ايران تا پايان جنگ و مدتي پس از آن نيز در اشغال قواي روس و انگليس بود و در طول مدت حضور استعماري آنان در كشور، خسارات و صدمات فراواني به ايران وارد شد.
وقوع جمعه سياه و كشتار بيرحمانه مردم در ميدان شهداي تهران (1357 ش)
در اولين ساعات جمعه، 17 شهريور سال 1357، ارتشبد غلامعلي اويسي، فرماندار نظامي تهران، از راديوي تهران و حومه، حكومت نظامي را اعلام كرد. مردم كه از حكومت نظامي اطلاع نداشتند، پيش از ساعت شش صبح براي چهارمين روز متوالي، از خانهها بيرون آمده و سيلآسا، روي به خيابانها آوردند. مركز تجمع آنان، ميدان ژاله (شهداي كنوني) بود. همين كه مردم به خيابانها رسيدند، ناگهان با ديدن تانكها و زرهپوشهاي نظامي و مأموران مسلسل به دستِ حكومت نظامي غافلگير شدند. مأموران مسلح، پس از چند بار اخطار، از زمين و هوا، جمعيت را ناجوانمردانه هدف رگبار مسلسل قرار دادند. در اطراف ميدان، جنازه شهيداني بود كه در صحنه نبرد نابرابر، همچنان باقي مانده و خونهايي كه هر گوشهاي از ميدان را گلگون كرده بود. در آن روز مزدوران رژيم شاه حتي كساني را كه به خانههاي ديگران پناه ميبردند تعقيب كرده و به شهادت ميرساندند. رژيم پهلوي، تعداد كل شهداي اين روز را 58 نفر و اين تجمع را نقشه خارجي اعلام كرد. هر چند شمار دقيق قربانيان اين حادثه، هيچ گاه مشخص نگرديد ولي آن چه قطعي است، اين رقم از چهار هزار نفر افزون بود. از آن روز، هفدهم شهريور 1357، به جمعه خونين تهران معروف گرديد.
بمباران اماكن و تأسيسات ايران توسط هواپيماهای رژيم بعث عراق (1366 ش)
پس از آن كه چندين موشك "كرم ابريشم" به كويت اصابت كرد و دولت كويت در 13 شهريور 1366 ايران را متهم به شليك آنها نمود، مقامات ايران مسؤوليت پرتاب موشكها را تكذيب كردند. در اين ميان دولت بعث عراق كه پيوسته براي ضربه زدن بيشتر به ايران و وادار كردن آن به پذيرش آتشبس در انتظار بهانه بود، با تكيه بر برتري هوايي خود در آسمان ايران و به بهانه دفاع از خاك كويت، در 17 شهريور 1366 ش، بيش از دوازده هدف را كه شامل شهرها، تأسيسات نفتي ايران و نفتكشها در خليج فارس بود، بمباران كرد و آن را در اعلاميه خود، روز انتقام ناميد. به دنبال اين حملهها، موشكي از طرف ايران به سوي كويت پرتاب شد و به كشتي كويتي كه پرچم آمريكا روي آن نصب بود اصابت كرد و آسيب ديد.
تأسيس مؤسسه تنظيم و نشر آثار "امام خميني"(ره) (1368 ش)
مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) به منظور جمع آوري، طبقه بندي، حفظ و نگهداري، تنظيم، ترجمه و نشر آثار و انديشههاي حضرت امام خميني، بنيانگذار كبير جمهوري اسلامي ايران و همچنين فراهم آوردن امكانات لازم جهت ارايه خدمات تحقيقاتي و آموزشي پيرامون انقلاب اسلامي و سيره آن قائد عظيم الشأن تأسيس گرديد. در طي سالهاي پس از آغاز به كار، اين مؤسسه علاوه بر چاپ و نشر كليه آثار و كتب حضرت امام، به تهيه و توزيع كتب و منابع متعدد در مورد ابعاد شخصيتي امام راحل پرداخته و آنها را در تيراژهاي ميليوني منتشر كرده است. همچنين كليه دست خطها و دست نوشتههاي آن امام بزرگوار نيز در آن مؤسسه نگهداري ميشوند.
وز شهدا (يادواره شهداي به خون خفته هفدهم شهريور 1357 در تهران)
دولت جمشيد آموزگار كه از نخستين روز هاي زمامداري ، سياست تحميق مردم را بكار گرفته بود نتوانست در برابر امواج گسترده انقلاب اسلامي پايداري كند . در اين دوره در سال 1357 ه ش هر روز بر دامنه اعتراضات مردمي افزوده مي شد و چنين شد كه پس از يكسال جمشيد آموزگار در چهارم شهريور سال 1357 ه ش مجبور به استعفا شد و محمد رضا شاه ، جعفر شريف امامي را مامور تشكيل كابينه كرد . شريف امامي ، اما برنامه دولت خود را آشتي ملي نام نهاد و به نشانه همراهي با مردم تعدادي از مراكز فساد را در كشور بست و تصميم گرفت كه به روحانيان احترام بگذارد . اما اينگونه عوام فريبي ها در تحميق مردم موثر نيفتاد و در سيزدهم شهريور همان سال راهپيمايي بزرگي پس از نماز عيد سعيد فطر در تهران بر گزار شد و همين راهپيمايي مقددمه اي شد بر قيام هفدهم شهريور . به منظور احترام نهادن به خون كشته شدگان روز هاي پيشين ، روز شانزدهم از سوي قاطبه مردم تعطيل عمومي اعلام شد و مردم تهران در چنين روزي راهپيمايي عظيمي بر گزار كردند . ماموران رژيم از شب قبل هفدهم شهريور، در ميادين مهم شهر مستقر شده بودند و با هرگونه حركت مقابله مي كردند . در نخستين ساعات روز هفدهم شهريور ارتشبد اويسي از راديو تهران اعلام حكومت نظامي كرد و بر اساس آن اجتماع بيش از دو نفر در تهران ممنوع شد . مردم تهران اما بدون توجه به اين اخطارها سيل آسا به خيابانها روي آوردند و در ميدان ژاله (شهداي فعلي ) اجتماع كردند . ماموران مسلح چندين بار به مردم اخطار كردند و آنگاه ناجوانمردانه مردم بي سلاح را هدف رگبار مسلح خود قرار دادند . رژيم در حال اضمحلال تعداد كل شهداي هفده شهريور را 58 نفر اعلام كرد اما شمار دقيق قربانيان آن روز هيچگاه مشخص نشد . به گفته بر خي از شاهدان رقم شهداي اين روز بالغ بر چهار هزار نفر مي شد .امام خميني ره در هجدهم شهريور همان سال با صدور بيانيه اي ضمن محكوم كردن كشتار وحشيانه مردم ، دولت شريف امامي را دولتي غير قانوني و تحميلي خواند ند . به مناسبت همين واقعه عظيم ، چنين روزي در تاريخ ايران زمين به عنوان روز جمعه سياه نام گرفت
شهادت شهيد علی اوسطی (1357ش)
در اولين روز سال ۱۳۱۰ش، شهيد علي اوسطي همراه شكوفههاي بهاري، گامهاي كوچك اما استوارش را به اين جهان گذارد. خانواده روحاني و اهل علمش او را روز به روز بيشتر به معارف الهي علاقمند ميساخت. هنوز كودك بود كه از نعمت استفاده از محضر پدر بزرگوارش محروم گشت و جهت گذراندن زندگي و كسب تجربه بههمراه برادرانش، كار در معادن سنگ را آغاز نمود. ۱۹ ساله بود كه پاي به عرصه تكامل و تشكيل خانواده نهاد و پس از آن، تحصيلاتش را در دروس حوزوي ادامه داد. در سال ۱۳۴۲ش همزمان با شروع نهضت انقلاب اسلامي، از تهران به شهر خون و قيام قم مهاجرت كرده و رسماً به جمع روحانيون پيوست و مبارزات خود را كه با تحريك كارگران عليه برگزاري رفراندوم در تهران آغاز نموده بود، با استفاده از رهنمودهاي حضرت امام خميني (ره) پي گرفت. شيخعلي اوسطي كه بعد از سلاح ايمان و توكل، با تأسي به حضرت داوود پيامبر (ع)، از اسلحهاي بهنام « فلاخن» يا «سنگ قلاب» براي مقابله با طاغوتيان استفاده ميكرد، تمام گارديها و كماندوهاي رژيم را به ستوه آورده، به «شيخ فلاخنانداز» معروف شده بود. او همواره دعا ميكرد كه خداوند از عمرش بكاهد و به عمر عزيز رهبر نهضت بيفزايد و عشق به شهادت چنان در قلبش ميدرخشيد كه سينهاش را شقايقزار توحيد ساخته بود؛ عاقبت نيز پاداش عمري تلاش در راه حق را از دست ساغر عشق ستاند و شربت شهادت نوشيد.
شهادت شهيد محبوبه دانش آشتيانی (1357ش)
شهر تهران در يكي از روزهاي سال ۱۳۴۰ش شاهد تولد نوزادي محبوب و دوستداشتني در خانواده دانش بود كه نامش را «محبوبه» نهادند: شهيد محبوبه دانشآشتياني. محبوبه در آغوش مادري مؤمن و متعهد و در سايه وجود پربركت پدري فرهيخته، دوران كودكي را گذراند. او با شور و شوق در سن ۷ سالگي به مدرسهاي رفت كه معلمانش همه الگو و اسوههاي تقوا و علم و معرفت بودند. او همگام با قيل و قال مدرسه، از رشد سياسي اعتقادي و مطالعاتي قوي برخوردار شد و ذهن خلاق و جستوجوگرش بهخوبي پرورش يافت. هنگامي كه نهضت اسلامي ايران به رهبري امام خميني (ره) شوري خاص به مردم داد، محبوبه شور و شعور را در ضمير آگاه خويش درآميخت. عشق به امام (ره) و انقلاب و نفرت عليه رژيم منحوس طاغوت، سراسر وجودش را فرا گرفت و او را در صف اول حركتهاي دانشآموزي و اسلامي قرار داد. سال دوم دبيرستان آخرين سال تحصيلي بود كه نام محبوبه، دانشآموز سنگر علم و مبارزه را براي هميشه ثبت كرد. با حضور در جمع مردم تظاهركننده در ميدان ژاله (شهدا) هفدهم شهريورماه سال ۱۳۵۷ هجري شمسي در جمعهاي خونين، گل وجود محبوبه چون شقايقي سرخ پرپر شد و ژاله خونش، ميدان ژاله را رنگين ساخت. پيكر پاكش در بهشت زهرا (س) مأوا گرفت. چند سال بعد نيز نامزد و پدر بزرگوارش نيز در حادثه هفتم تيرماه سال ۱۳۶۰ش به شهادت رسيدند و با خون خود انقلاب اسلامي را بيمه كردند
شهادت شهيد بهمن حسينی (1362ش)
خانوادهاي مذهبي منتظر آمدن مائده الهي بودند و خداوند اين انتظار را در تاريخ ۲ فروردينماه ۱۳۴۰ش بهسر آورد، شهيد بهمن حسيني اين مائده الهي بود که والدين را طراوتي نو بخشيد. بهمن در جمع پرنشاط خانواده به رشد و بالندگي جسمي رسيد و در سن ۷ سالگي پا در عرصه علم و دانش نهاد و مدارج علمي را طي نمود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به استخدام ارتش جمهوري اسلامي ايران درآمد. با شروع جنگ تحميلي، عاشقانه به ديار خون و شهادت شتافت تا از خاک کشورش دفاع نمايد. حسيني پس از سالها مجاهدت در راه حق، سرانجام در تاريخ هفدهم شهريورماه سال ۱۳۶۲ هجري شمسي در سن ۲۲ سالگي خاک سرپل ذهاب را محل عروج خود قرار داد و به ملکوت اعلي پيوست. پيکر پاک شهيد بهمن حسيني پس از تشييع بر روي دستان گرم مردم در گلزار شهداي امامزاده عقيل (ع) اسلامشهر به خاک سپرده شد.
سید محمد هاشمی روزنامه نگار قدیمی ایران، نماینده ادوار گذشته مجلس شورای ملی، بنیانگذار روزنامه اتحاد ملی درگذشت(1349ش(
مجلس شورای ملی و مجلس سنا کار خود را آغاز کردند(1354ش(
مارشال تیتو رئیس جمهوری یوگسلاوی در راه بازگشت از پکن چند ساعتی در تهران توقف کرد(1356ش(
ساعت شش بامداد امروز اولین اعلامیه حکومت نظامی و برقراری آن در یازده شهر توسط رادیو به اطلاع مردم رسید.(1357ش)
فرماندار نظامی تهران ضمن اعلامیه های متعدد به مردم هشدار داد که مقررات حکومت نظامی را کاملاً رعایت کند
از اولین ساعات بامداد با وجود انتشار اعلامیه های حکومت نظامی در شهر تهران مردم به خیابانها ریختند و به سمت میدان ژاله به حرکت درآمدند،(1357ش)
تظاهرکنندگان بدون توجه به مقررات حکومت نظامی با شهامت و از جان گذشتگی و ایثار شعارهای خود را که علیه رژیم شاه بود با صدای رسا بیان می کردند و کوچکترین توجهی به پاسداری سربازان که به حالت آماده باش در خیابانها و پشت بامها سنگر گرفته بودند نداشتند، با چند اخطار مأمورین حکومت نظامی، چون مردم متفرق نشدند فرمان حمله صادر شد و قریب دو ساعت میدان ژاله و خیابانهای اطراف آن تبدیل به میدان جنگ شد و گلوله های سربازان پشت سر هم به سوی مردم شلیک می گردیدند، به طوری که در اولین لحظات تیراندازی در جویها خون جاری شد و عده زیادی جان خود را از دست دادند. مقارن ظهر آرامش در شرق تهران برقرار شد و کشته ها و مجروحین به بیمارستان ها انتقال یافتند. مقامات دولتی تعداد کشته شدگان را 95 نفر و مجروحین را 250 نفر برآورد کردند در حالی که رقم دولتی بسیار کمتر از واقعیت بود. بعدها این روز جمعه سیاه نام گرفت
مدیرعامل شرکت هواپیمائی ملی ایران (سپهبد خادمی) از کار برکنار شد(1357ش)
و سرلشکر خلبان نصرالله امیرفضلی به مدیریت عامل هواپیمایی ملی منصوب شد
در حدود ساعت 8، جمعیتی حدود 25 هزار نفر ضمن سردادن شعار علیه رژیم، از خیابان های اطراف میدان ژاله تهران به سمت این میدان حرکت کردند(1357ش)
و در مقابل مأموران برای متفرق ساختن آنها اقدام به تیراندازی کردند. در این تظاهرات عده زیادی از مردم به شهادت رسیدند
مظفرالدین شاه قاجار به خاطر مصالح عمومی مملکت شاهزاده عبدالمجید میرزا عین الدوله صدراعظم سابق را که از مخالفین سرسخت حکومت مشروطه بود به خراسان تبعید نمود(1285ش(
وثوق الدوله نسبت به مخالفین قرارداد شدت عمل به خرج داد و عده ای از رجال را که هسته اصلی مخالفت با قرارداد بودند به کاشان تبعید کرد. (1298ش)
معاریف تبعیدشدگان عبارتند از: میرزا اسمعیل خان ممتاز الدوله - معین التجار بوشهری - مستشار الدوله - ممتاز الملک - محتشم السلطنه و حدود بیست نفر دیگر
شيخ محمد خياباني رهبر قيام آذربايجان به مخبرالسلطنه والي جديد اجازه ورود به تبريز را نداد. وي ناگزير در قزاقخانه سكونت كرد (1299ش(
.........................................................................................................................................
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری
تولد فيلسوف كبير و فقيه بزرگ آيت اللَّه "محمدتقي آملي" (1304 ق)
شيخ محمدتقي فرزند ملامحمد آملي در تهران ديده به جهان گشود و در محضر عالماني چون شيخ عبدالنبي نوري و ميرزا حسن كرمانشاهي تلمذ نمود. مدتي در نجف اشرف از محضر درس ميرزاي نائيني، آقا ضياء عراقي و آقا سيدابوالحسن اصفهاني بهره گرفت. سپس به تهران بازگشت و به مدت بيش از چهل سال به تصنيف و تدريس اشتغال ورزيد. او فقيه و فيلسوفي گوشهنشين بود و از پذيرفتن مسؤوليت رياست خودداري مينمود. آيت اللَّه محمدتقي آملي، تا پايان عمر از نوشتن رسالهي عمليّه خودداري كرد. حاشيه بر شرح اشارات، دُرَرُالفوائد، رسالةٌ في قاعدةِ لاضَرَر و... از جمله تاليفات اين فقيه و عارف بزرگوار ميباشند. سرانجام اين حكيم الهي در آخرين روز ماه شوال سال 1391 ق در 87 سالگي دار فاني را وداع گفت و در تهران به خاك سپرده شد.
رگذشت شاعر گرانقدر ايراني "اديب نيشابوري" (1344 ق)
شيخ عبدالجواد اديب نيشابوري، شاعر ايراني در سال 1281 ق در نيشابور به دنيا آمد. در سنين كودكي به علت ابتلا به بيماري آبله، يك چشم او نابينا شد ولي با پشتكار و علاقهي فراوان، به تحصيل و فراگيري علم و دانش پرداخت. اديب، پس از مهارت يافتن در ادبيات عرب وديگر علوم متداول زمان، به مدت بيش از چهل سال در مدارس مشهد به تدريس پرداخت. اديب نيشابوري به تدريج شاعري چيره دست و داراي سبكي مخصوص شد. انتخاب الفاظ مناسب و انسجام تركيبات و معاني دقيق از مزاياي شعر اوست. ديوان اشعار اديب، حاوي اشعار نغز وشيوايي به فارسي و عربي است كه در حدود 6 هزار بيت از آن جمع آوري شده است. وي علاوه بر فنون ادبي، از علوم رياضي، نجوم و فقه و اصول نيز بهره داشت. اديب نيشابوري سرانجام در 63 سالگي در مشهد درگذشت و در حرم مطهر امام رضا(ع) به خاك سپرده شد.
وفات قطبالدین رازی، فیلسوف و عالم بزرگ مسلمان (776ق)
ابوجعفر محمد بن محمد رازی معروف به قطبالدین رازی یکی از دانشمندان قرن هشتم هجری است. او عالمی محقق و حکیمی دانشمند بود. قطبالدین در فقه اسلامی و ادبیات عرب مهارت داشت. او در حکمت و کلام و منطق اسلامی تبحر و مهارت بیشتری پیدا نمود. قطبالدین اصلاً از مردم ورامین و شهر ری بود و نسبش به این بابویه قمی منتهی میشود. وی پس از تحصیلات در ایران ضمن مسافرتهای متعدد، سرانجام گمشده خویش را در حله یافت. سپس به محضر علامه حلی شتافت و چند سالی از کرسی درس او استفاده نمود. قطبالدین مدتی در مدرسه نظامیه بغداد در طبقه پائین مدرسه دانشجو بود و گاه به او قطب تحتانی - در مقابل قطبالدین شیرازی فوقانی؛ متوفای ۷۱۰ق - نیز میگفتند. شیخ محمد مکی معروف به شهید اول، شریف جرجانی و سعدالدین تفتازانی از محضر قطب مدتها بهرهمند بودند. شیخ شهید در اربعین مینویسد: «اتفاق افتاد ملاقات من در دمشق با شیخ قطبالدین شعبان ۷۷۶ق او در تمام علوم معقول و منقول متبحر بود ضمن استفاده از محضر او پس از مذاکرات و مباحثاتی دانستم که او دریائی است که کناره ندارد.» شیخ شهید اضافه میکند که از او اجازه (اجتهاد و روایت) خواستم برایم نوشت. صاحب روضات، محدث نوری و محدث قمی در ترجمه قطبالدین رازی مطالبی دارند که ذکر آنها به طول میانجامد و شسته مطالب در ترجمه قطب و شخصیت علمی او آن چیزی است که شاگردش شهید اول بیان میکند؛ جمله زیبایی نیز قاضی شهید در مجالس دارد که ما را با تصنیفات او نیز آشنا میسازد، میفرماید: «خورشید فضیلتش از مطلع شرح مطالع طالع و محکمات حکمتش از افق کتاب محکمات ساطع است.» در نوشتههای علامه به قطبالدین، او را با عناوینی مانند شیخ فقیه عالم فاضل محقق، مدقق زبده علما و افاضل قطب المله و الدین توصیفش نموده است. قطبالدین غیر از تربیت و تدریس فضلا، آثاری در علوم عقلی و نقلی بهنام شرح اشارات، شرح شمسیه یا لوامعالاسرار در شرح انوار علامه محکمات (محاکمات) در شرح قواعد علامه، مفتاح، بحرالاصداف، و تحفةالاشراف را در فقه و حکمت به رشته تحریر برد (کتب مذکور هر یک در چند جلد است). ولادت اين حكيم الهى و دانشمند گرانمايه را به سال ۶۴۷ق نوشتهاند. ابوجعفر محمد بن محمد رازی معروف به قطبالدین رازی بعد از عمرى تعليم و تعلم و خدمت به فرهنگ غنى اسلام، سرانجام در تاریخ دوازدهم ذیقعده سال ۷۷۶ هجری قمری در دمشق از دنيا رفت و به ديدار حق شتافت. بسيارى از بزرگان شام در نماز وى شركت كرده و او را در «صالحيه» دفن كردند
.........................................................................................................................................
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی
تولد "جيواني بوكاچيو" اديب و نويسنده شهير ايتاليايي (1313م) (ر.ك 22 دسامبر)
جووانی بوکاچیو (به ایتالیایی: Giovanni Boccaccio) (زاده ۱۶ ژوئن ۱۳۱۳ - درگذشته ۲۱ دسامبر ۱۳۷۳) یکی از چهرههای برجسته تاریخ ادبیات ایتالیاست. او را در کنار دانته یکی از اصلاحگران زبان ایتالیایی میدانند . بوکاچیو همچنین از مقامات دولتی فلورانس بود و فضای بسیاری از داستانهایش در این شهر میگذرد. شهرت بوکاچیو نشأت گرفته از مجموعه قصههایی است که او در کتاب بسیار معروف خود دکامرون گردهم آوردهاست. بوکاچیو بنا به گفته خودش قصه نویسی را از هفت سالگی اغاز کرد و در طول عمرخود شیفته مسافرت و تفحص در آداب و رسوم و روحیات مردم بود.
واگذاري سرزمين كانادا به انگليس توسط فرانسه (1763م)
نخستين ساكنان كانادا، اسكيموها و اقوامي بودند كه ازشرق آسيا و از طريق تنگه برينگ به اين سرزمين وارد شدند. در بين سدههاي هفدهم تا نوزدهم ميلادي، انگليسيها و فرانسويها، سرزمين كانادا را مستعمره خود ساختند و نواحي مختلف آن، چندين بار ميان آنان دست به دست گشت. در نهايت در جريان كنفرانس صلح پاريس در سال 1763م، جنگهاي دنبالهدار و طولاني ميان انگليس و فرانسه پايان يافت و سرزمين كانادا به طور رسمي تحت حمايت انگليس قرار گرفت. اما كشمكش ميان كانادايىهاي فرانسويالاصل و انگليسيهاي ساكن كانادا مدتها ادامه داشت. با وجود اعلام استقلال كانادا در سال 1867م، اين كشور از نظر نظامي سياسي، تابع انگليس است و داراي حكومت فرمانداري كل ميباشد كه فرماندار آن، نماينده ملكه انگليس در كانادا به شمار ميرود. به بياني ديگر، كانادا از كشورهاي وابسته به انگلستان است و ملكه انگليس، رئيس كشور به شمار ميآيد. با وجود اين، رياست ملكه انگليس بر كشور كانادا، مانند مقام و موقعيت او در خود انگلستان جنبه تشريفاتي دارد و دولت كانادا كه منتخب پارلمان اين كشور است از قدرت و اختيارات كامل در اداره امور كشور، اعم از سياست داخلي يا خارجي برخوردار است.
محاصره شهرِ لنينگرادِ شوروي توسط ارتشآلمان درجريان جنگجهانيدوم (1941م)
شهر لنينگراد كه تا قبل از انقلاب كمونيستي، سن پِتِرزبورگ و پتروگراد خوانده ميشد، در شمالِ غربي شوروي سابق قرار دارد و از سال 1712م تا زمان فروپاشي نظام تزاري و تشكيل اتحاد جماهير شوروي، پايتخت آن كشور بود. با حمله نيروهاي آلماني به شوروي در جريان جنگ جهاني دوم، در ابتداي امر پيروزيهاي بزرگي نصيب نيروهاي آلمان نازي گرديد و با تصرف شهر شلوسْلبِرْگْ در شرق لنينگراد، اين شهر در 8 سپتامبر 1941م به طور كامل به محاصره در آمد. محاصره شهر لنينگراد كه سه ماه پس از حمله به خاك شوروي صورت گرفت، عليرغم پيشبيني هيتلر و فرماندهانش، به سقوط آن منجر نگرديد و مردم اين شهر تا پايان شكست حلقه محاصره در ژانويه 1942 به مقاومت ادامه دادند. در مدت محاصره نظامي لنينگراد، مردم از كمترين امكانات برخوردار بودند و تنها مقداري آذوقه، از راه ايران به وسيله هواپيما به آنها ميرسيد. به همين دليل نزديك به يك ميليون غير نظامي در جريان محاصره اين شهر كشته شدند. سرانجام در پي ضربات ارتش شوروي به نيروهاي آلمان و نيز سرماي شديد هوا در شوروي، ارتش آلمان مجبور به عقبنشيني از اطراف لنينگراد شد.
امضاي معاهده صلح كشورهاي جهان با ژاپن در كنفرانس سانفرانسيسكو (1951م)
با پايان يافتن جنگ جهاني دوم و تسليم ژاپن به متفقين، اين كشور به اشغال قواي امريكا درآمد. اين وضعيت در سالهاي بعد نيز ادامه داشت تا اين كه كنفرانس چهار روزهاي در سانفرانسيسكوي امريكا با حضور 49 كشور برگزار گرديد و در جريان اين كنفرانس، پيمان صلح با ژاپن در هشتم سپتامبر 1951م به امضا رسيد. بر اساس اين قرارداد، ژاپن تمام متعلقات و متصرفات ماوراء بحار خود را از دست داد اما در عين حال از پرداخت غرامت معاف شد. همچنين به موجب اين پيمان، ژاپن درسال 1952م، حاكميت دوباره خود را به دست آورد، هرچند برخي از نواحي كشور در اشغال نيروهاي نظامي امريكا باقي ماند. در كنار پيمان سانفرانسيسكو، ژاپن و امريكا در همين روز در مورد يك پيمان امنيتي به توافق رسيدند كه بر اساس آن ايالات متحده اجازه مييافت تا براي مدتِ نامحدودي، سربازانِ خود را در خاك ژاپن مستقر سازد. اين مسئله به ويژه در دو دهه پاياني قرن بيستم اعتراضات گسترده مردم ژاپن را در پي داشته است.
امضاي پيمان دفاع مشترك آسياي جنوب شرقي "موسوم به سيتو" (1954م)
سازمان پيمان آسياي جنوب شرقي موسوم به سيتو، سازماني است كه به موجب پيمان دفاعي جمعي آسياي جنوب شرقي به وجود آمد. اين پيمان در هشتم سپتامبر سال 1954م توسط نمايندگان استراليا، امريكا، فرانسه، انگلستان، زلاند نو، پاكستان، فيليپين و تايلند به امضا رسيد و مقر آن در بانكوك پايتخت تايلند قرار داشت. هرچند پيمان سيتو، همانند پيمان سنتو در خاورميانه، ظاهري دفاعي و نظامي داشت اما در واقع در راستاي جلوگيري از گسترش نفوذ كمونيسم در آسياي جنوب شرقي منعقد گرديد. براساس پيمان سيتو، هشت دولت امضا كننده، موافقت كرده بودند كه در موارد تجاوز خارجي يا خرابكاري داخلي، دست به اقدام جمعي بزنند. اين اعضا همچنين موافقت كردند كه همكاري اقتصادي نيز داشته باشند، هرچند تكيه اصلي بر روي مقررات نظامي و ضد كمونيستي پيمان بود تا جنبه اقتصادي آن. پيمان سيتو در طول عمر خود از كارآيى لازم برخوردار نبود و مشكلات موجود در آن، اعضا را به خروج از پيمان واداشت به طوري كه در سال 1965م، پاكستان به دليل عدم حمايت اعضاي سيتو از اين كشور در مقابل هند، از اين پيمان خارج شد. همچنين پس از سرنگوني رژيم دست نشانده ويتنام جنوبي در سال 1975، اين سازمان عملاً كارآيي خود را از دست داد و در نهايت در 30 ژوئن 1977م منحل گرديد.
مرگ "مائو تسه تونگ" رهبر پيشين چين و پايه گذار چين كمونيست (1976م)
مائوتسه تونگ، رهبر پيشين چين و پايهگذار چين كمونيست در 26 دسامبر 1893م در ايالت هونان چين به دنيا آمد. وي كه از كودكي، ظلم حاكمان را ميديد، با عادت دادن خود به سختيها، خويشتن را براي مبارزهاي همگاني آماده ميساخت. مائو در سال 1921م با الهام از حزب كمونيستي در شوروي، حزب كمونيست چين را با 12 عضو كه خود رياست آن را بر عهده داشت، تشكيل داد. او از سال 1925م تمام وقت خود را صرف نهضت دهقاني نمود و توانست در سراسر چين به شهرت برسد. مائو در سال 1928م هستههاي اوليه ارتش سرخ چين را بنيان نهاد و به مقابله با دولت مركزي پرداخت. از اين پس چندين پيكار بزرگ بين قواي دولتي و ياران مائو روي داد كه در جريان اين درگيريها ضربات سختي بر ارتش سرخ چين وارد آمد. مائو در 16 اكتبر 1934م، براي اجتناب از رويارويى با ارتش مجهز حكومت، راهپيمايى طولاني 12 هزار كيلومتري خود را آغاز كرد. در اين راهپيمايى كه 368 روز به طول انجاميد، از يكصد هزار نفري كه به همراه مائو به راه افتادند، فقط بيست هزار نفر زنده ماندند. با اين حال افراد ديگري كه در مسير به آنها ميپيوستند، جاي خالي تلف شدگان را پر ميكردند. در اين راهپيمايى شگفتآور، مائو و همراهان او، از 12 ايالت، 18 رشته كوه و 24 رودخانه عظيم عبور كردند. مائو و يارانش سرانجام در اكتبر 1935م، با استقرار در شهركي با نام يننان دست به كار تدوين قانون اساسي، تجديد سازمان ارتش سرخ و انتشار نشريه شدند. هرچند تا اين زمان، نيروهاي كمونيست طرفدار مائو و سپاهيان حكومت مركزي به رهبري چيان كايْچِك درگيريهاي متعددي با هم داشتند، اما پس از حمله ژاپن به چين، نيروهاي دولت و ارتش سرخ به مقابله با ژاپن پرداخته و اين اتحاد به صورت نيم بند به مدت سيزده سال تا سال 1949م ادامه يافت. در اين سال با حمله ارتش سرخ به قواي حكومتي، رژيم پادشاهي در اين كشور سرنگون شد و در اكتبر 1949م جمهوري خلق چين برپا گرديد. از اين پس مائو سريعاً ديكتاتوري كمونيستي خود را در چين برقرار ساخت و با اولويت دادن به كشاورزي و صنعتي، اساس پيشرفت چين را فراهم آورد. مائو در سال 1962 به مبارزه شديدي براي ايجاد آموزش و پرورش سوسياليست دست زد كه به مخالفت توده مردم و اعضاي حزب كمونيست مواجه شد. وي برنامهاش را با هدف به تعبير خودش، راندن پويندگان ناپشيمان سيستم سرمايهداري، آغاز نمود. برنامهاي كه به انقلاب فرهنگي منجر شد. مائو در سال 1965م يك موج فرهنگي با عنوان انقلاب فرهنگي در سراسر چين به راه انداخت و با سركوب مخالفان خود و انجام برخي اصلاحات، قدرت بلامنازع چين را در دست گرفت. در بعد اقتصادي، مائو رهبري گروهي را برعهده داشت كه به ترتيب، ايدئولوژي، مبارزه طبقاتي و كشاورزي اشتراكي رادر اولويت قرار داده بودند. در دوران مائو به رغم فراز و نشيبهاي فراواني كه در روند توسعه اقتصادي چين وجود داشت، تداوم انقلاب و مبارزه عقيدتي اولويت بيشتري نسبت به كسب ثروت و رشد اقتصاد داشت. در عرصه بينالملل نيز هرچند رابطه امريكا و چين كمونيست در دو دهه آغازين حكومت كمونيستها بر چين تيره بود، اما اين رابطه در اوايل دهه 1970م رو به بهبودي رفت و در طي سالهاي بعد، روابط سياسي چين و اكثر كشورهاي جهان از جمله امريكا توسعه يافت. مائو طي بيست و هفت سال حكومت خود، تنها دوبار مسافرت كرد و هر دو بار هم به مسكو رفت. مائو تسه تونگ سرانجام در هشتم سپتامبر 1976م در سن 83 سالگي جان سپرد.
درگذشت شیخ محمود امین طنطاوی ، قاری برجسته مصر و رئیس کمیته نظارت بر قرآن (2013م)
این قاری برجسته مصری در ۳۰ نوامبر ۱۹۳۰ به دنیا آمده بود و نائب رئیس دانشکده قاریان مصر بود و تنها کسی بود که به مدت ۲۲ سال داور مسابقات بینالمللی مالزی بود. وی قبل از ده سالگی حافظ کل قرآن شد و تا ۱۱ سالگی توانست دروس احکام قرآنی خود را به پایان برساند و وارد انستیتو قرائات شد و تا سال ۱۹۶۰ در این انستیتو به تحصیل علم پرداخت. طنطاوی سپس به تدریس در شعب الازهر در مصر پرداخت و مدتی را نیز به دعوت عربستان هشت سال به عنوان مدرس قرائت و تجوید در مدینه منوره به تدریس پرداخت. وی دارای چندین کتاب درباره قرائت و تجوید و علوم قرآنی است که از جمله آنها «قرائت امام ابن عامر»، «قرائت امام الکسائی»، «قرائت امام ابن کثیر» و .. است. وی در روستای خود در استان شرقی مصر به خاک سپرده شد.