در فلات پامیر و در دامنه های جنوبی کوه مشتاق، دشتی سبز و بیکران گسترده است و این سبزهزار مخملین، شهری کوچک و صمیمی را به نام « تاشقورقان» در آغوش دارد که در کوهها و مرغزاران پیرامون آن، عشایر فارسی زبان تاجیک زندگی میکنند که خود را نه عشایر، که « سرکوهی» مینامند. تاشقورقان یکی از شهرهای ایالت شینجیان ( ایالت خود مختار باختر چین) است.
کوه مشتاق با بلندای 7555 متر از سطح دریا، پدر قلههای یخین جهان نامیده میشود و در تمامی سال پوشیده از برف است و درون بریدگیهای فراوان آن، یخچالهای طبیعی بسیار پدید آمده است. تاشقورقان نیز با بلندای بیش از 3600 متر از سطح دریا، پس از تبت، دومین نقطهی بلند مسکونی است که تاکنون بشر زیسته است و از این رو که کوههای برف آلود و یخآگین، از هر سو دشت سبز و گستردهی تاشقوریان را در میان گرفتهاند، اینان منابعی سرشار از آب و چمنزارهای بزرگ و چراگاههای سرسبز و طبیعتی زیبا را در اختیار دارند و همچون دیگر عشایر در همهی سرزمینها، به دامداری و کشاورزی روزگار میگذرانند و سرمای بیکران زمستان درازمدت، آنان را مقاوم و با پشتکاری شگفتانگیز پرورده است. کوه افراسیاب و درهی شینگان، کوه استون (ستون)، کوه شونغار (یا شنغار) از جمله کوههای آن سامانند و رودخانهی پر آب تاشقورقان و رود نامبردار « زرافشان» از میان این سرزمین میگذرد...
گفتنی است که در سده چهارم، این شهر ضمیمه حکومت ایلک خانیان شد و در پی تلاش آنها و نیز تردد بازرگانان، دین اسلام در آنجا گسترش یافت. اهالی آنجا از قرن پنجم با ورود اعیان اسماعیلیه و در رأس آنها ناصرخسرو قبادیانی، به اسماعیلیه گرویدند. تاشکورگان در قرن هفتم جزو فرمانروایی یوانِ مغول شد و با ورود سربازان مسلمان همراه این قوم، اسلام در آنجا گسترش یافت. در قرن سیزدهم نفوذ مبلّغان آقاخان محلاتی (متوفی ۱۲۹۹) که از هند اعزام میشدند، موجب گرایش اسماعیلیان تاشکورگان به شاخة «خواجوی» شد که هنوز هم ادامه دارد. تاشکورگان در این قرن برای مدتی همراه با دیگر سرزمینهای سین کیانگ جزو حکومت ترکستان شرقی به رهبری یعقوب بیگ شد، اما بار دیگر به چین پیوست.
تاجیکان این سامان به شاخهای از زبان فارسی سخن میگویند که فارسی « سرکوهی» (سریقلی) نامیده میشود. این زبان از خانوادهی زبانهای ایرانی خاور پامیر به شمار میرود تاکنون نیز دربارهی زبان فارسی تاشقورقان، پژوهشهایی صورت گرفته است.
منبع: وب سایت های خبری و گردشگری