آثار روزهداری در کلام شیخ اجل/سعدی آیینه تمام نمای فرهنگ ملت ایران است.
علیاصغر شعردوست، ادیب و زبانشناس در گفتوگو با خبرنگار ایکنا از قم، اظهار کرد: اختصاص روزی به نام شیخ اجل به پاسداشت مردی است كه در گذر تاریخ همواره برای همه ما آموزگار زندگی بوده است و به این جهت است كه برای ملت ایران و دوستداران زبان فارسی و فرهنگ ایرانی هر روز، روز سعدی است. وی با بیان اینکه این شاعر بزرگ هرگز از عرصه حیات فرهنگی و اجتماعی ما غایب نبوده است، افزود: انتخاب روز نخست اردیبهشتماه كه بهار با تمام قامت چهره نشان داده است، نشان از ذوقِ كسانی است كه با دنیای سعدی و زیبادوستی او آشنایی دارند. این محقق در پاسخ به این سؤال که چرا ملت ما سعدی را دوست دارند، تصریح کرد: هر ملتی مشاهیر فرهنگی خود را دوست دارد، اما آنچه در خصوص سعدی باید گفت، این است كه سعدی نمود فرهنگ ماست و شاعری باید بسیار والامرتبه باشد تا بتواند آینه تمامنمای فرهنگ یک ملت واقع شود و سعدی اینگونه است؛
اگر باور نمیفرمایید یک بار مجموعه ارزشمند امثال و حكم علامه دهخدا را ورق بزنید. این كتاب نشاندهنده حضور تولیدكنندگان كالای فرهنگی است كه متعلق به گذشتگان است، اما در زندگی امروز ما آفریدههای آنها مورد توجه و عنایت است؛ این كتاب نشان میدهد كه از مجموعه نویسندگان و مشاهیر گذشته سهم هر یک در زندگی امروزین ما چقدر است. وی بیان کرد: ملت ایران در طول تاریخ فرهنگ خویش هیچ كس را همانند سعدی در جمع خود نپذیرفته است، هیچ كس را چون او محرم آنات و لحظههای خلوت و جلوت خویش نداشته است و این برای خداوند هنر مرتبتی بسیار عظیم است كه بتواند قلب و روح یک ملت را اینگونه تسخیر كند. جامعیت آثار سعدی وی نخستین اصلی را كه باید در بررسی آثار سعدی و آفریدههای هنری او پیش چشم داشت، جامعیت آثار سعدی دانست و افزود: پادشاهان و وزرا و پیامبران و تاجران و دانشمندان و دهقانان و همه صنوف و طبقات اجتماعی در آثار سعدی حضور دارند.
شعردوست ادامه داد: هیچ طبقهای از طبقات اجتماعی نیست كه با خواندن آثار سعدی نتواند نقش خود را در آیینه رفتار و اعمال یكی از افراد كه تیپها و طبقات اجتماعی را نمایندگی میكنند، بازخوانی نكند. وی با تأکید بر اینکه آثار سعدی بازگوكننده حیات اجتماعی فرد، طبقه، یا گروه خاصی نیست، افزود: این جامعیت تنها در قلمروی حضور طبقات و گروههای اجتماعی خلاصه نمیشود، اعمال و رفتاری كه در آثار شیخ اجل توصیف و تحلیل شدهاند، همه نوع كاری اعم از نیک و بد را دربر میگیرد. این محقق بیان کرد: در آفریدههای سعدی سهم خوبی و نیكی و پارسایی بیش از بدی و ناراستی توصیف شده است، زیرا بنای جامعه و اخلاق اجتماعی بر حفظ ملكات اخلاقی و ارزشهای معنوی و اعمال نیک است، اما این امر به هیچوجه به معنای این نیست كه بدی در آثار سعدی جایی ندارد و این آثار پالوده و پیراسته از بیان هر نوع بدی است. مگر میتوان نقش بدی را در زندگی آدمی نادیده گرفت؟ بدی همزاد نیكی است. مگر در جامعه بشری میتوان، اجتماعی را دریافت كه در آن تبهكاری جایی نداشته باشد، مردم دروغ نگویند و همگان پاكیزهكار و پرهیزگار باشند؟ در جامعه انسانی نیز چنین جامعهای وجود ندارد. شعردوست در پایان یادآور شد: هنر بزرگ سعدی همین است كه گزارش او از زندگی، گزارشی واقعگرایانه و عینی و ملموس است و صورت تجریدی ندارد. تجربه دگرگون شده زندگی و واقعیت تحریف شدهای نیست كه خواننده نتواند با آن همدلی و همراهی كند. وی گفت: هنر بزرگ سعدی این است كه گزارش او از زندگی گزارشی واقعگرایانه و عینی و ملموس است و صورت تجریدی ندارد، تجربه دگرگون شده زندگی و واقعیت تحریف شدهای نیست كه خواننده نتواند با آن همدلی و همراهی كند، این نكته، لطیفهای است ظریف و دقیق كه فهم آن نیازمند واقعگرایی و حقیقتجویی است و بدون درك درست آن امكان تحریف و تخریب و احساس غرابت بسیار زیاد وجود دارد، چنان كه یكی از نامدارترین مستشرقینی كه سالها حیات خویش را صرف شناخت فرهنگ و ادبیات ایران كرده در كشف و درك حقیقت و علت نفوذ سعدی در دنیای ما ناكام مانده است و داوریهایی كه در خصوص سعدی كرده، غیرقابل قبول و از نوعی ناهمدلی و غریبگی نشأت گرفته است. شعر دوست ادامه داد: تبیین و توضیح تجربههای مختلف حیات انسانی نه نشان از ماكیاولیگری سعدی دارد و نه بیان كننده خصلت زیركانه نیمه دیندار و نیمه دنیاداران ایران، بلكهبیان واقعیت زندگی است. وی هنر بزرگ سعدی را این دانست كه تجربههای خویش را با چشمان همدلی و همراهی خواننده همراه میكند و افزود: عبارت «افتد و دانی» كه تكیه كلام همه ما در انتقال تجربههای غیرمعمول حیات می باشد، همان كیمیاگری سعدی است كه نه در طلب مشروعیت بلكه برای انتقال حس واقعی بودن تجربیات و اعمال و رفتار ما در زندگی به كار گرفته است. این محقق بیان کرد: عبارت «افتد و دانی» برای همه آنها كه در این كره خاكی زندگی میكنند و همیشه در عوالم ماورا نمیزیند ـ كه اصلا چنین اسكانیوجود ندارد ـ عبارتی آشناست. وی ادامه داد: همین واقعگرایی است كه در حیات سعدی امكان زیست او را در قلمرو مختلف فرهنگی اعم از بلخ و غزنه و پنجاب و سومنات، گجرات و یمن و حجاز و حبشه و شام و آسیای صغیر فراهم كرده است، حتی اگر سعدی به همه این حوزهها سفر نكرده باشد و صرفا بیان هنری باشد، باز هم نشاندهنده استفاده سعدی از تجربههای فرهنگی مختلف است. شعردوست بیان کرد: بر آن نیستم كه به شیوه«سوسیالیستی» سعدی را شاعری اجتماعی بدانم اما حقیقت و جوهره آثار سعدی چه در حوزه بیان و چه درحوزه معنا چیزی جز گزارش واقعیت حیات آدمی نیست، حتی در حوزه بیان نیز سبكشناسان سخن سعدی را به صنعت «سهل و ممتنع» نسبت دادهاند و این مناسبترین تعبیر برای زندگی هنرمندانه است.
وی گفت: سخن گفتن سعدی در دورهای است كه از یك سو خاقانی شروانی نمونه نمادین دشوارگویی است و از سوی دیگر عصرآفرینشهای صوفیانه می باشد كه آثار آنان همواره احتیاج به تفسیر و تحلیل دارد و هیچ خوانندهای بدون كشف رموز مختلف نمیتواند با نویسنده ارتباط فكری و هنری برقرار كند، اما بیان سعدی به روانی و دشواری و پیچیدگی روح آدمی است. شعردوست بیان کرد: سعدی هرگز در پی مغلق گویی و پیچیدهنویسی نیست اما هرگز كلام را به سطح گفتار نازل و غیر ادبی تنزل نمیدهد، اما شگفتی كار در این جاست كه ابزار و مصالح این بنای شگفت و سترگ همان مصالح و ابزاری است كه مردم كوچه و خیابان از آن بهره میگیرند، حتی در حوزه عناصر خیال نیز خیال سعدی فاقد بلند پروازیهایی است كه در آفریدههای هنرمندان درجه دوم و سوم زبان پارسی پیدا میشود، تردید نباید داشت كه عناصر خیال در شعر شاعری همچون اثیرالدین اخسیكتی از تمامی شعر سعدی بیشتر و غریبتر و تازهتر است اما گفته سعدی دگر است. وی گفت: در همه آثار سعدی نكته غیرقابل توضیح و لغت مهجور و دشواری كه پژوهشگر امروزی نیاز به تحقیق و تدقیقدر آن احساس كند، وجود ندارد و دایره واژگان سعدی همان است كه در حوزه گفت و شنود مردم از آن استفاده میشود، البته پرواز روح، لحظههای بیتابی و غلیان و جوشش و پرگشودن در آفاقِ معنوی حیات زندگی از سكوی پرتاب چنین واژگانی دشوار می کند. روزهداری در کلام سعدی این محقق در خصوص روزهداری در کلام سعدی افزود: شیخ مصلحالدین سعدی شیراز ، این جهانگرد پارسی گوی شیرین سخن که شیخ اجل و استاد سخنش خواندهاند در سراسر آثارش، هم در گلستان و هم در بوستان، نگاهی اجتماعی و دینی به مسائل روزگار خود دارد. وی بیان کرد: اگر امروز به واسطه همهگیری ویروس کرونا و تحولاتی که در دنیا اتفاق افتاده است جلسات علمی، دینی و اجتماعی مورد نیاز جامعه در فضایی متفاوت از گذشته شکل میگیرد و بسترهای متنوع انتقال پیام به صورت غیر حضوری در میان مردم همهگیر شده است، سعدی شیرازی منبر به منبر و شهر به شهر به عنوان خطیب به مناطق مختلفی از جمله شام و حجاز سفر کرده است و هر آنچه در نظامیه بغداد( مهمترین مرکز علم و دانش جهان اسلام در آن زمان ) تحصیل و تجربه کرده است به گوش مستمعین خود میرساند. گفت: مخاطبان سعدی تنها کهنسالان نیستند و نیز تنها همفکران و هم مذهبانش نیز نیستند بلکه در تمامی گروههای اجتماعی زمانه خود زیسته است و نگاههای گونه گون، جان کلامش و قالب گفتارش در بیان مطالب دینی و اجتماعی را از قرن ششم تا امروز میپذیرند . شیخ اجل یک منتقد اجتماعی است وی اظهار کرد: وعظ و خطابههایی که در اشعار و حکایات این شاعر انعکاس یافته است، نشان میدهد که شیخ اجل یك منتقد اجتماعی است و مسائل دینی و مذهبی را نیز از این دریچه خاص مینگرد، چنانکه این دید جامعهشناختی در تمام آثار او بر دیگر نقطهنظراتش غالب است. وی ادامه داد: گاهی نیز روزه و رمضان برای این شاعر تنها دستمایه شاعری است، بیآنكه بخواهد روزه و رمضان را در مقام خود بنشاند و یا مخاطب را از حقیقت آن واقف گرداند، بلكه تنها بهانهای برای انتقال مضمون است. این محقق بیان کرد: سعدی در یکی از اشعار خود مىگويد:
« باز آ كه در فراق تو چشم امیدوار
چون گوش روزه دار بر الله اكبر است
و يا در جای دیگری می گوید که
كسان كه در رمضان چنگ میشكستندی نسیم گل بشنیدند و توبه بشكست» تاثیر روزه بر انسان در کلام شیرین سعدی وی گفت: سعدى شيرين سخن يا شيخ اجل در بعضى موارد تأثير روزه را بر انسان در مشى اجتماعى مى كشاند، مثلاً در باب پنجم گلستان كه در باب "رضا" هست قصه اى بيان كرده است:
«شنیدم كه نابالغی روزه داشت
به صد محنت آورد روزی به چاشت
به كتابش آن روز سائق نبرد
بزرگ آمدش طاعت از طفل خرد
پدر دیده بوسید و مادر سرش
فشاندند بادام و زر بر سرش
چو بر وی گذر كرد یك نیم روز
فتاد اندر او ز آتش معده سوز
به دل گفت اگر لقمه چندی خورم
چه داند پدر غیب یا مادرم؟
چو روی پدر در پسر بود و قوم
نهان خورد و پیدا به سرد برد صوم
كه داند چو در بند حق نیستی
اگر بیوضو در نماز ایستی؟
پس این پیر از آن طفل نادانتر است
كه از بهر مردم به طاعت در است
كلید در دوزخست آن نماز
كه در چشم مردم گذاری دراز
اگر جز به حق میرود جادهات
در آتش فشانند سجادهات»
وی ادامه داد: کودکی خردسال قصد روزه میكند و با تشویق خانواده روبرو میشود و از رفتن به مكتب معاف میشود، هنگام ظهر گرسنگی فشار مى آورد و نهانی چند لقمه طعام برمى گيرد تا ظاهراً روزه را حفظ كرده ولى عملاً پنهانی روز را بدون روزه به پايان برساند، این كودك، به دليل فهم ناقص خود خدا را در نظر نداشته و چون روزه را به نیت تحسین والدین گرفته بود نهانی چيزى میخورد و آشكارا خود را روزهدار نشان مى دهد، سعدی اين قصه را نقل مى كند و نتيجه مى گيرد وقتى خدا را در نظر نداشته باشى با وضو نماز بخوانی یا بیوضو فرقى نمى كند به هر حال مردمان شما را در حال نماز میبینند و از كجا باید بفهمند كه وضو دارید یا خیر؟ شعردوست ادامه داد:سعدی پیشوایان ظاهربين و مردم فريب را روی در مخلوق و پشت به قبله میداند و میگوید: «پیشوایان روی در مخلوق پشت بر قبله میكنند نماز» وی گفت: شيخ اجل در برخی موارد نگاهى عميقتر به روزه دارد، با آنكه از رمضان و روزه نامی نمیبرد، به فواید كمخوری و اجتناب از شكمبارگى میپردازد و منافع آن را بر مىشمارد: «عابدی را حكایت كنند كه شبی ده من طعام بخوردی و تا سحر ختمی در نماز بكردی. صاحبدلی شنید و گفت اگر نیم نانی بخوردی و بخفتی بسیار از این فاضلتر بودی. اندرون از طعام خالی دار تا در او نور معرفت بینی تهی از حكمتی به علت آن كه پری از طعام تا بینی»باب دوم در اخلاق درویشان / گلستان سعدی» وی گفت: گلستان و بوستان شيخ اجل حاوى بسيارى از اين قبيل آموزههاست،
در حكايتى اينگونه نقل مىكند؛ «یكی از حكما پسر را نهی همی كرد از بسیار خوردن كه سیری مردم را رنجور كند. گفت ای پدر گرسنگی خلق را بكشد. نشنیدهای كه ظریفان گفتهاند به سیری مردن به كه گرسنگی بردن. گفت اندازه نگه دارد كلوا و اشربوا و لاتسرفوا. نه چندان بخور كز دهانت برآید نه چندان كه از ضعف جانت برآید. این محقق بیان کرد: با آن كه در وجود طعام است عیش نفس رنج آورد طعام كه بیش از قدر بود گر گلشكر خوردی به تكلف زیان كند ور نان خشك دیر خوردی گلشكر بود رنجوری را گفتند دلت چه میخواهد گفت آن كه دلم چیزی نخواهد. معده چو كج گشت و شكم درد خاست سود ندارد همه اسباب راست»
وداع با رمضان در کلام سعدی وی گفت: ایشان در وداع ماه رمضان شعرى میسراید که بيشتر در مدح خود رمضان است و از حقيقت روزه و آثار معنوى آن بر انسان چيزى نمىگويد:«برگ تحویل میكند رمضان بار تودیع بر دل اخوان یار نادیده سیر زود برفت دیر نشست نازنین میهمان الوداع ای زمان طاعت و خیر مجلس ذكر و محفل قرآن» در این قصیده بيتى وجود دارد كه در آن بیت از حقیقت روزه میگوید: «مهر فرمان ایزدی بر لب نفس در بند و دیو در زندان» در ابيات ديگر شعر، صحبت از وداع و هجران و حسرت است: «بلبلی زار همـــی نالیـــد بر فراق بهار وقت خزان گفتم انده مبر كه باز آید روز نوروز و لاله و ریحان»
- - - - - - - -
برای مطالعه مستقیم مصاحبه فوق می توانید از این لینک استفاده نمائید.
آخرینها از Super User
- درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ، صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2
- بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18
- حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی
- عکس خوانی دکتر شعردوست (دیپلمات سابق و پژوهشگر آسیای میانه و قفقاز)
- بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان