يادداشت/گذرى بر مناسبات ديروز، امروز و فرداى ايران و تاجيكستان (روزنامه اطلاعات 1399/08/17)
تاريخدانان، تاجيکستان را مادر ايرانزمين به شمار ميآورند، زيرا که نه تنها ايرانيان، بلکه آريائيان از آنجا برخاستهاند. سرزمين تاجيکستان امروزي که تا پايان دوران سامانيان سراسر شمال آمودريا (جيحون) را شامل ميشد به تدريج بر اثر هجوم اقوام آلتائيک کوچک شد. پس از آن نيز با فروپاشي استبداد خودکامه منغيتيان و سقوط آخرين امير بخارا در سال1920، هويت تاجيکان از سوي رهبران شوروي ناديده گرفته شد و اين سرزمين اصيل در اکتبر1924 ميلادي به صورت زير مجموعه و جزئي از جمهوري ازبکستان به رسميت شناخته شد. با وجود اين، تلاش و اصرار تحسينبرانگيز بزرگمردان اين ديار باعث شد تا حداقل حقوق از دست رفته باز ستانده شود و جمهوري مستقل شوروي تاجيکستان در سال 1929 ميلادي تأسيس شود.
آنچه در نخستين سالهاي پس از انقلاب1920 ميلادي بر ملت تاجيک گذشت، به روشني معلوم نيست و به سختي ميتوان در چشمانداز قومي آسياي ميانه اين جريان را دنبال کرد. کسب استقلال تاجيکستان در هيأت اتحاد شوروي سوسياليستي در سال 1929 ميلادي به سادگي و سهولت رخ نداد. تاجيکها در آغاز با مقاومت و سرسختي مليگرايان غيرتاجيک روبرو شدند. اينان در موجوديت ملي خود، هيچ گونه حق و امتيازي براي تاجيکان قائل نبودند. ستيزهاي که پيرامون موجوديت ملي تاجيکان جريان داشت، بياندازه سخت بود. به عنوان مثال پس از انقلاب بخارا، عناصر مذکور اجازه ندادند که مدارس تاجيکي گشايش يابد و همچنين به بنيانگذار ادبيات تاجيک، استاد صدرالدين عيني ميتاختند و او را تحت فشار قرار ميدادند.
صدرالدين عيني در سال 1925 ميلادي با تأليف گنجينه عظيمي از ادبيات تاجيک، در راه خواستهاي ملت خويش گامي بزرگ برداشت، به گونهاي که از رهگذر تاريخ ادبي، فرهنگ هزار سالة ملت تاجيک را نشان داد و بدين ترتيب به اثبات حقانيت تاجيکان در تشکيل ملتي مستقل پرداخته است. اين کار بزرگ عيني، هم ارزش ادبي داشت و هم ارزش سياسي. عناصر مخالف تشکّل هويت تاجيکان از تهور اين نويسنده سخت به تنگ آمدند و در برابر عيني سخت به مقابله پرداختند، ولي در نهايت اين عيني بود که بر اينان چيره شد و زمينههاي لازم براي ايجاد دولت نوين تاجيکستان به مفهوم کامل آن را فراهم ساخت.
اينجانب که پيش از عهدهدارشدن مسؤوليت سفارت جمهوري اسلامي ايران در تاجيکستان از اوان استقلال اين کشور ارتباطهاي اثرگذاري را با مردمان باصفاي تاجيکستان و به ويژه اصحاب فرهنگ و انديشه داشتم، نشر اين اثر مهم استاد عيني يعني انتشار «نمونه ادبيات تاجيک» در شمارگاني وسيع و توزيع آن در اقصي نقاط جهان را از افتخارات خودم ميدانم. در آخرين دهة سدة20 ميلادي و پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، بحراني عظيم تمامي آسياي مرکزي و از جمله تاجيکستان را فراگرفت. در نهم سپتامبر سال1991 ميلادي، جمهوري تاجيکستان استقلال خود را به طور کامل به دست آورد و اين يکي از شکوهمندترين صفحات تاريخ تاجيکان است. اما، در اين ايام خجسته، به ناگاه موجي از توطئهها باعث شد که اين شهد شيرين نارسيده به کام، تلخ شود و در شرايطي که ميرفت تا اين سيل مهيب بنيانبرانداز برادرکشي اين کشتي در طوفان گرفتار را در هم شکند، با درايت و دورانديشي طرفين اين جنگ خانمان برانداز و به ويژه با عزم راسخ و همت مردانة رهبر خردمند و دريادل آن، جناب آقاي امامعلي رحمان، در ساحل نجات آرام گرفت.
ظهور مجدد ملّتي به نام تاجيک در آسياي مرکزي برآمده از ارجمندترين و عاليترين مؤلفه، يعني فرهنگ است. از اين رو، ظهور ملّت تاجيک در آسياي مرکزي را بايد به مثابة حاکميت فرهنگ بر حيات اجتماعي و سياسي بخشي از جهان تلقّي کرد و اين ظهور مبارکي است.
امروز ميتوان ادّعا کرد که تاجيکستان بحرانهاي خفته و نهفتهاي را که ديگر کشورها در بطن حيات اجتماعي و سياسي خود دارند، از سر گذرانده است. دورة جديد که براي تاجيکستان آغاز شده، دورة خويشتنشناسي ملّيست و همگان ميکوشند که با تأمّل و تدبّر و احساس مسؤوليت در برابر نسل خويش و آيندگان و تاريخ کارنامهاي مطلوب و مقبول از خود ارائه دهند. به ديگر سخن، ميتوان گفت: آن چه بر تاجيکستان گذشت، گرچه ناخواسته و نامطلوب بود، امّا به سبب همين عامل نامبارک، ملّت خردمند و فرهيختة تاجيکستان دستاوردهاي مبارک و مطلوبي کسب کرده است که مهمترين آنها خويشتنشناسي ملّي است.
اگر حتي نظام دولتداري پيش از اسلام ايرانيان را نيز به حساب نياوريم، ساليان متمادي حکومتداري سامانيان در ماوراءالنهر و خراسان و تجربههاي ارزندهاي که به دست آوردند، ميتواند پشتوانهاي سخت و الگويي مناسب براي دولتداري امروز تاجيکان در تاجيکستان به حساب آيد. دولتمردان و سياستمداران امروز تاجيک بيترديد با نگاهي به گذشته ميدانند که تاجيکان زمانهاي پيشين چگونه با در نظر داشتن اهداف متعالي و آرمانهاي انساني بزرگ، با شايستگي تمام، در فکر بسط و توسعة عدالت و فراهمکردن آرامش و آسايش براي ملّت خويش و در ساية آن براي ديگران نيز بودند.
سامانيان، اين فرزندان شايستة ملّت تاجيک، 1100 سال پيش با هدف برپايي دولت ملّي و احياي تاريخ و تمدّن غني ايراني مسيري را در پيش گرفتند که نتيجة آن، دستاوردهاي درخشان سامانيان در دولتداري و نيز در فرهنگ و شعر و ادب است كه با وجود گذشت چندين سده، مايه فخر و مباهات تاجيکان و ايرانيان است. يکي از عوامل ظفر و پيشرفت سامانيان عدالتخواهي و رعيتپروري آنان بود که ريشه در اهداف سياسي و رفتار تاريخي آنان داشت. در روزگاري که مردم ستمکشيدة ايران زير ظلم و جور حاکمان به ستوه آمده بودند و فرياد دادخواهي آنان را تازيانههاي اميران و فرمانداران ستمگر پاسخ ميداد، دادگري و عدالتخواهي سامانيان موجب شد، تا اقوام ايراني با اتّکا به قدرت معنوي ـ تاريخي خود با اتّحادي کمنظير بهرهبري سامانيان دولت ملّي خود را بنيان نهند و با ياري دادن به فرزندان شايسته و مدبّر خود، يعني اميران ساماني، رونق سياسي، فرهنگي و اقتصادي تاجيکان را فراهم آورند. امروز نيز با سرور و شادماني تمام شاهديم که فرزندان خلف سامانيان و ملت دورانديش تاجيک با الهامگرفتن از رفتار متمدنانة نياکان خود روزهاي تلخ و خانمانسوز تفرقه و چند دستگي را به دور افکندهاند و با انديشة احياي دولت ملّي و تقويت آن کينهتوزيها را کنار نهادهاند و يکصدا و يکدل به پاسداري از استقلال خود و نيز به تقويت دولت ملّي خويش پرداختهاند. تاجيکان در طول تاريخ همواره نشان دادهاند که مردماني صلحطلب و فرهنگدوست بودهاند و هيچگاه موضع تهاجمي نداشتهاند. در اثبات اين مدعا همين بس که کشور امروزة تاجيکستان، از معدود کشورهايي است که با کشوري دشمني نميورزد، بلکه همواره دست او به سوي دوستي گشاده است. رفتاري که تاجيکها در گفتگوي صلح داخلي نشان دادند، انعکاس تمام عقلانيت و تجربة بشري بود و اين دستاوردي اندک نيست که ملت تاجيکستان به آن دست يافته است. صلح ملي در گرو مشارکت ملي است. دستاورد مهم صلح و ثبات براي تاجيکان ناشي از تفضل خداوند بزرگ به اين سرزمين و همچنين واقعنگري سياسي جناب آقاي امامعلي رياست محترم جمهوري و رهبران حزبها و گروهها و طايفههاي مختلفي است که با اين فاجعة ملي روبرو بودند. درک مشترک و تعهد ملي آنان را به انتخاب راهي راهنمايي کرد که غير از آن فاجعه عظيم، هويت ملي و فرهنگي تاجيکستان را در معرض تباهي و نابودي قرار ميداد.
سفارت اين سرزمين عزيز در تهران و سفير دانشمند و معارف پرور آن جناب پروفسور نظام الدين زاهداُف به نمايندگى از دولت آن كشور، بيست و هشتين سالگرد استقلال خود را در تهران جشن گرفته اند. طي سالهاى پس از استقلال، رخدادهاي بزرگي در اين بخش از جهان حادث شده است که ميتوانست نهال نوپاي اين جمهوري را در معرض تندبادهاي بنيانکن قرار دهد، امّا خوشبختانه، اين رخدادها سبب شده است روح وطنپرستي و استقلالطلبي و غيرت ملّي در تاجيکان استوارتر شود و اين دستاوردي بسيار گرانبها است. اميدواريم با ياري اينچنين مردم فهميده و ملّت خواه، دولت و حاکميت تاجيکستان بتواند گامهاي بلندتر و مؤثري در جهت رفاه و آسايش مردم بردارد و بيش از پيش به بسط و گسترش عدل و عدالت موفق شود، زيرا هر ملّتي که اين دو گوهر را به دست آورد، از زوال و نابودي برحذر خواهد بود.
* * * * * * * * * * *
از نخستين روزهاي استقلال جمهوري تاجيکستان، جمهوري اسلامي ايران از راسخترين کشورهاي دوست بوده است که در کنار مردم و دولت تاجيکستان ايستاده است. کشور ايران به تاجيکستان بسيار فراتر از يکي از کشورهاي عضو سازمان ملل متّحد مينگرد. ما طي بيست و هشت سالي که از استقلال تاجيکستان ميگذرد، دولت و ملت ايران در تمام خوشيها و سختيها و فراز و نشيبهايي که دولت و ملّت تاجيکستان طي کرده، همواره يار صميمي و دوست خيرخواه و بي غرض تاجيکان بوده است. ايران اولين کشوري است که استقلال تاجيکستان را به رسميت شناخت و با آن روابط ديپلماتيك برقرار کرد. سپس، در جريان ناآراميهاي سالهاي 1992ـ 1997 ايران يکي از ميانجيان اصلي مذاكرات صلح به شمار ميرفت و در کنار روسيه و سازمان ملل متحد تلاشهاي زيادي براي تحصيل صلح انجام داد. در زمان بازسازي تاجيكستان نيز جمهوري اسلامي ايران حضور پررنگي در صحنه اقتصاد اين كشور داشته و دارد. در طي سالهاي پس از استقلال تاجيکستان، جمهوري اسلامي ايران در صدد برآمد تا انجام پروژههاي عمراني و عملياتي مهمي را در جهت ارتقاء رفاه و حل مشکلات معيشتي مردم عزيز تاجيکستان بر عهده بگيرد و در اين راستا از هرگونه تلاشي دريغ نكرد. انعقاد و اجراي دو قرارداد عمراني بسيار مهم يعني پروژه احداث تونل حياتي و استراتژيک انزاب با نام بامسماي «استقلال» ـ که شمال و جنوب کشور را به يکديگر متصل ميكند ـ و نيز پروژه عظيم ساخت سد و نيروگاه برق آبي سنگ توده 2 حاصل درايت و تلاش مسئولان دو کشور است که با تکميل اين دو پروژه بسياري از معضلات مردم تاجيکستان در زمينه ارتباطات، حمل و نقل و تأمين انرژي کشور برطرف خواهد شد. حضور مهندسان ايراني در پروژههاي انرژي تاجيکستان طي سنوات اخير ميتواند آيندهاي مطمئن را براي تامين انرژي اين کشور رقم زند. اهميت اين پروژهها براي تاجيکستان در آن است که اين کشور با اجراي آنها خواهد توانست علاوه بر تامين برق مورد نياز خود، هر ساله مقداري برق نيز به کشورهاي ديگر صادر نمايد. افزون بر اين، جمهوري اسلامي ايران و جمهوري تاجيکستان رسالت حفظ و گسترش زبان و فرهنگ تاجيکي ـ فارسي را مشترکاً بر دوش دارند. در اين مسير حفظ زبان و فرهنگ نياكان، دستاورد مهم ديگري خواهد بود. ما يعني ايراني و تاجيک اکنون در قبال دستاوردهاي بزرگ و تاريخى خود مسئوليت خطيري بر دوش داريم. زبان فارسي ـ تاجيكى يا درى كه نامهاى يك زبان و فرهنگ هستند، نمودگار واقعي فرهنگ و تمدّن كشورهاى ايران، تاجيكستان و افغانستان است، اين زبان و فرهنگ مصائب و بلايا و دشواريهاي فراواني را از سرگذرانده است، امّا از سختجاني فرزندان خود حياتى طيبه به دست آورده است. ايراني و تاجيک و افغاني استيلاي اقوام مختلف را ديده است، زير سُم اسبان و برق شمشيران چنگيزيان لرزيده است، به اشتهاي تيمور لنگ خونخوار روان شدن خون عزيزانش را نظارت کرده است و نهايتاً هجوم کوچيان را بر خراسان و ماوراءالنهر به خاطر سپرده است، امّا نه تنها هرگز زبان و هويّت خود را نباخته است بلکه زبان و هويّتش او را از نابودي مصون داشته و در نهايت پيروزي را از آن او کرده است. زبان پارسي را دريابيم. امروز با علاقهاي که در ضيائيان، دانشمندان، فرهيختگان و دولتداران تاجيک ميبينيم و نيز با توجّه به علاقهاي که ملّت ايران و نيز دولت ايران به گسترش روابط فرهنگي با برادران همزبان تاجيک خود دارند، زمينه براي گسترش و ترويج زبان مشترک فراهم است.
* * * * * * * * * * *
تاجيکستان عزيز، سرزمين پدر ادبيات پارسي، ابوعبدالله رودکي، تختگاه منجي زبان و فرهنگ پارسيزبانان، اسماعيل ساماني، دياري که هزاران دردانه علم و ادب را در دامان خود پرورده است، اين روزها بيست و هشتمين سالگرد استقلال خود را جشن گرفته است. راقم اين سطور كه در سالهاى بعد از استقلال همواره به رشد و تعالي تاجيكستان انديشيده و مناسبات بين ايران و تاجيكستان را همانند گوهرى گرانبها دانسته ام، و در مدت بيش از پنج سال به عنوان سفير و نماينده تام الاختيار كشورم در تاجيكستان مشغول انجام وظيفه بودهام، از سردى حاكم بر روابط دو كشور كه از عواملى جزيي و قابل حل ناشى مى شود، اميدوارم و اطمينان دارم، در سايه درايت و روشن بينى مسئولين دلسوز دو كشور روابط فيمابين استحكام و قوام خود را بازيافته و نهال برومندى که بيست و هشت سال پيش نشانده شد، در ساية نگاهباني فرزندان شايستة اين سرزمين پاک، به درختي تنومند که ريشه در اعماق تاريخ چند هزار ساله دارد، تبديل خواهد شد و جهانيان هر سال شاهد پربارتر شدن آن خواهند بود. در پايان صميمانهترين تبريکات خود را به مناسبت بيست و هشتمين سالگرد استقلال جمهوري تاجيکستان به رئيسجمهوري محترم تاجيكستان، دولت محترم آن كشور و تمامي مردم عزيز و شريف همزبان و خويشاوندان فرهنگي اين ديار تقديم ميکنم.
* سفير اسبق ايران در تاجيكستان
-------------------
این یادداشت را می توانید به صورت مستقیم در وبسایت روزنامه اطلاعات مطالعه کنید ( از اینجا )
آخرینها از Super User
- درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ، صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2
- بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18
- حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی
- عکس خوانی دکتر شعردوست (دیپلمات سابق و پژوهشگر آسیای میانه و قفقاز)
- بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان