چهارشنبه, 21 اسفند 1392 ساعت 03:30

بهاریه و نوروز در سروده های شاعران تاجیک

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
 
توجه شاعران به بهار و نوروز هم به ژرفای تاریخ برمی گردد. جشن نوروز در دوران کهن همواره با شعر و آواز عجین بوده. در کتاب های تاریخی داستان های بسیار از بخشش و صِله پادشاهان به شاعران در جشن نوروز فراوان آمده است. اعطای هدایا به شاعران در جشن نوروز در واقع، نوعی دستمزد سالانه شاعران بود و آنها را به سرودن اشعار و مدیحه ها تشویق می کرد. در این باره از جمله بیهقی می نویسد:"و روز پنج شنبه، هژدهم ماه جمادی الآخر، امیر (سلطان مسعود) به جشن نوروز نشست و هدیه های بسیار آورده بودند و تکلف بسیار رفت. و شعر شنود ازشعرا- که شادکام بود دراین روزگار و فارغ دل... و صِلت فرمود. و مطربان را نیز فرمود.  مسعود (رازی) شاعر را شفاعت کردند. سیصد دینار فرمود به نقد و هزار درم مشاهره(شهریه) هر ماهی..."
و اما در سده بیستم میلادی استاد صدرالدین عینی، پایه گذار ادبیات معاصر تاجیک، در باره برگزاری جشن نوروز درمیان تاجیکان می نویسد: "به سبب در اول بهار، در وقت به حرکت درآمدن رستنی ها (گیاه ها) راست آمدن (مصادف شدن) این عید، طبیعت انسان هم به حرکت می آید. از این جاست که تاجیکان می گویند: حمل (فروردین)، همه چیز در عمل.  در حقیقت، این عیدِ به حرکت آمدن کشت های غله، دانه و آغاز کشت و کار و دیگر حاصلات زمینی است که انسان را سیر کرده و سبب بقای حیات او می شود. در بخارا نوروز عید ملی عموم فارسی زبانان بود، بسیار حرمت می کردند. حتا ملاها به این عید که پیش از اسلام عادت ملی بوده، بعد از مسلمان شدن هم مردم این عید را ترک نکرده بودند، رنگ دینی - اسلامی داده، از آن فایده می بردند."
مردم تاجیک جشن نوروز را تحت هر شرایطی گرامی داشته اند. فولکلور مردم پارسیگوی آسیای میانه دلیل آشکار دلبستگی آنان به این جشن است. در این آثار شرایط روانی مردم در دوره های مختلف بازتاب یافته است. مردم این خطه با آغاز فصل بهار، به ویژه در ایام نوروز، صرف نظر از مسایل و مشکلات دست و پاگیر روزگار با سرودن شعر و ترانه های دل آشوب به پیشواز آن رفته، به شادی می پرداختند، آن گونه که از این دو رباعی مردمی بر می آید:
نوروز شد و لاله خوشرنگ برآمد
 بلبل به تماشای دف و چنگ برآمد
 مرغان هوا جمله به پرواز شدند
 مرغ دل من از قفس تنگ برآمد
یا:
نوروزَه به نوبهار کی می بینم
 گلهارَه به شش قطار کی می بینم
 گلهارَه به شش قطار در فصل بهار
 دنیا رَه به یک قرار کی می بینم
مردم تاجیک آفرینندگی را از بهار می آموختند و علیرغم همه سختی های روزگار ناسازگار، مقاومت می کردند و به آینده خویش خوشبین بودند.
متاسفانه، این جشن باشکوه در دوران شوروی در برابر دیگر ارزش های ملی و مذهبی تاجیکان ممنوع اعلام شد و سال های دراز مردم از گرامی داشت آن محروم بودند. با وجود این، شاعران تاجیک با روش ها و بهانه های گوناگون این شور و شوق فطری را حفظ کرده، به مردم انتقال می دادند. در تاجیکستان شوروی به نوروز "جشن کار" هم می گفتند که نمودی دیگر از آب و رنگ کمونیستی تحمیلی آن بود. در جلد پنجم "انسکلوپدی شوروی تاجیک" در باره نوروز آمده است:
"پس از انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر این جشن کهن مضمون نو پیدا کرد. نوروز در زمان ما به عید آغاز نیک، محنت (کار)، عید نظم، جوانی و دوستی خلق ها تبدیل یافته است."
در آن زمان دیگر تمام شئون و سنت های ارزشمند این جشن باستانی ممنوع شد و از آن تنها به عنوان "عید کار" یاد می کردند. شاعران آن دوره نیز تحت فشار ایدئولوژیک مجبور بودند چنین بسرایند:
بهار شد، گل من، خیز، عزم سحرا کن
 ز کفش و کرته کاری تو زیب و آرا کن!
 (کرته به معنی پیراهن است).
یا:
بهار آمد، بهار آمد
به دهقان وقت کار آمد
عَمَک جان تراکتورچی
مرا همراه گیری چی!
 (عَمَک به معنی عمو است).
شاعران دوران شوروی که از جمله مبلغان پیشگام نظام محسوب می شدند، در فصل بهار مردم را با این گونه شعرها به مشارکت در کار کلخوز (مزرعه اشتراکی) و جامعه تشویق می کردند:
دسته کلخوزچیان
 جانب سحرا روان
 چشمه برین جوش زن
غیرت پیر و جوان
اما به قول رستم وهاب، شاعری که در اواخر عمر نظام شوروی به جمع شاعران تاجیک پیوست، چه گونه می توان نوروز را نادیده گرفت و روز روشن را پنهان کرد؟
تو را کی می توان در ظلمت شب ها فرو پیچید
 تو را کی می توان در پای دیو ناامیدی سر فرود آورد
 درخت باور تو سر به عرش راستان دارد
 جهان از هفت خوان تو هزاران داستان دارد...
پس از محکوم شدن کیش شخصیت استالین در اتحاد شوروی، و باز شدن روزنه کوچکی برای آزادی عمل و اندیشه در دهه ۱۹۶۰ میلادی بود  که شاعران تاجیک با جرات بیشتر به آرمان های ملی رو آوردند، و نوروز یکی از عنصرهای بنیادین در نگرش این جریان جدید بود.
گرچه درآن زمان هنوز تجلیل از نوروز ممنوع بود، اما با نرمش سیاست های رژیم، شاعران تاجیک به موضوع نوروز به عنوان عنصر نخست هویت ملی خویش رو آوردند. روان شاد لایق شیرعلی می گوید:
نوروز رسید، یار دیروزی من
یک روز بیا برای دلسوزی من
غم های تو کهنه اند، اما امروز
خوشتر ز غم تو نیست نوروزی من
گلرخسار، بانوی شعر تاجیک، از دیگر چامه سرایان این خطه است که به موضوع بهار و نوروز توجه ویژه دارد.  شعر "نبض بهار" بیانگر ناسازگاری روزگار شاعر با نوروز است:
چو زندانی آزادی خویشم
بهارا، بنده ام کن، بنده ام کن
به مثل خاک و باد و آب و آتش
بهارا، زنده ام کن، زنده ام کن
گفتنی است که ارتقای مقام نوروز به عنوان جشن ملی و تجلیل باشکوه از آن، در کنار مسایل سیاسی و اجتماعی دیگر،  از درخواست های جنبش آزادی خواهی تاجیکان در دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی بود.
در بدخشان تاجیکستان که بیشتر ساکنان آن اسماعیلی اند، سنتی هنوز رایج است که در دومین روز جشن های نوروز با رعایت شرایط خاص می توان از کسی چیزی را خواست و انتظار داشت که حتما آن خواسته برآورده خواهد شد. یکی از این شرایط طرح درخواست در قالب شعر است. از این رو مرسوم است که بسیاری از جوانان عاشق برای رسیدن به مراد خویش تلاش می کنند با همین شیوه از پدر و مادر محبوبشان اجازه وصلت با او را بخواهند. عطا میرخواجه، شاعر خوش ذوق، این سنت بدخشی را در یک رباعی به زیبایی تصویر کرده است:
نوروز شد و بزم و طرب خواهم کرد
بنگر که چه سان کار عجب خواهم کرد
مردم ز خدا عمر دراز می طلبند
من از پدرت تو را طلب خواهم کرد
عطا در غزلی دیگر حال و هوای نوروزی را این گونه به تصویر کشیده است:
می کند بازار معشوقان پر از سودا بهار
سکه گل می زند بر تنگه سحرا بهار
می زند باران و موی دلبرم تر می شود
می دمد بر تار تار موی او صدها بهار
آمد و برقی زد و خاکسترم را باد کرد
همچو عشق اولین بگذشت بی پروا بهار
گرچه تنهایی، مخور غم، تا شکفتن دور نیست
در میان چار موسم بشکفد تنها بهار
از ترازوی شب و روز حیاتم می زنی
کی برابر می کند روز و شب ما را بهار
بهار برای فرزانه خجندی، بانوی شعر نو تاجیک، همچون دیگر شاعران، فصل عشق، رهایی از غم، و فرصتی برای آغاز زندگی شاداب و سرشار از محبت است. او می گوید:
بریز نور مبارک، ریز
از آفتاب نوازنده
که پر شود ز طلوع سیب
فضای باغ شکرخنده
چه لذتی است ز عطر گل
 نفس کشیدن و بالیدن
 وجود زه زده خود را
 در آفتاب بپالیدن...
با رها شدن از زندان ایدئولوژی کمونیستی، تاجیک ها بدون هیچ مانعی به پیشواز جشن باشکوه ملی خویش، نوروز می روند. به قول اقبال لاهوری، "آن چه بودست و نباید ز میان خواهد رفت / آن چه بایست و نبودست همان خواهد بود".
رستم وهاب، شاعر تاجیک، در باره مانایی و پایداری نوروز چنین می سراید:
بر این خاک کهن تا آسمان برپاست
 تا خورشید می تابد
 زر ناب دری جاری است چون دریا
 ز نور روی انسان آیینه سرشار می گردد
 موذن با صدای بلبلان بیدار می گردد
 هلال ماه در هر چشمه ای چون ماهی طِلّاست
 شکر-نم می تراود از نسیم شُکر در شبگیر
 سحر خواب تو با بشکفتن گل می شود تعبیر
 در این جا سرمه شب روشنی دیده روز است
 به هر آیین که خواهی
 تاجیکستان
 میهن جاوید نوروز است
خواندن 1328 دفعه آخرین ویرایش در چهارشنبه, 21 اسفند 1392 ساعت 03:30

نظر دادن

یادی از دوران نمایندگی در مجلس شورای اسلامی

پشت صحنه حضورم در برنامه زير نور ماه در شبكه جهانى سحر

تازه ها

درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ، صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2

درگذشت احياگر موسيقي «فلك» ، صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/12/2

شنبه, 19 اسفند 1402 09:38

استاد دولتمند خال‌اف‌ خواننده «آمدم ‌اي شاه پناهم بده» و «دور مشو، دور مشو» به ابديت پيوست.  دوست گرامي‌ام استاد دولتمند خال‌اف، آهنگساز، نوازنده و احياگر موسيقي «فلك»‌ دار فاني را...

بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18

بعثت شادابي حيات - صفحه اول روزنامه اعتماد 1402/11/18

پنج شنبه, 19 بهمن 1402 12:00

غبار كدورت و تيرگي فرونشسته بر جهان چنان غليظ بود كه گويي هيچ صبحي در پس پرده نيست و خورشيد روشناي خويش را براي هميشه از زمين برگرفته است و...

حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی

حضور در تئاتر لیلی و مجنون در تالار وحدت ؛ نمایشی از یعقوب صدیق جمالی

سه شنبه, 10 بهمن 1402 18:18

نمایش لیلی و مجنون به کارگردانی و نویسندگی یعقوب صدیق جمالی به زبان ترکی آذربایجانی بر اساس مثنوی «لیلی و مجنون» اثر حکیم ملا محمد فضولی در تالار وحدت تهران...

بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان

بزرگداشت هشتادوچهارمین سالگرد تولد استاد ساوالان

پنج شنبه, 21 دی 1402 18:25

روز یکشنبه سوم دی ماه کانون هنرمندان آذربایجان در تهران ، مراسمی به مناسبت هشتاد و چهار سالگی استاد حسن مجید زاده متخلص به ساوالان برگزار کرد . در این...

" جلوه رفیع جلال "، پاسداشت نیم قرن تلاش استاد جلال رفیع در عرصه روزنامه نگاری

" جلوه رفیع جلال "، پاسداشت نیم قرن تلاش استاد جلال رفیع در عرصه روزنامه نگاری

پنج شنبه, 21 دی 1402 15:22

تالار سید محمود دعائی در موسسه اطلاعات روز سه شنبه دوازدهم دی ماه شاهد مراسمی به یاد ماندنی بود . این مراسم که برای تجلیل از خدمات نیم قرن استاد"...

پای سخن شاگرد استاد شهریار ؛ بسیاری از اشعار شهریار منتشر نشده است.

پای سخن شاگرد استاد شهریار ؛ بسیاری از اشعار شهریار منتشر نشده است.

سه شنبه, 23 آبان 1402 15:34

 شاعر و نویسنده زبان و ادبیات فارسی و از شاگردان استاد شهریار بیان کرد:متاسفانه شهریار شناسی در ایران هنوز بسیار ضعیف است، درحالیکه در دانشکده های پیرامونی لااقل در دانشکده...

حق تكثير كليه محتواى تصويرى، صوتى و نوشتارى اين وبسايت متعلق است به على اصغر شعردوست .